محمدرضا زوارزاده، سریال «فصل شکیبایی» را برای مرکز خراسان رضوی کارگردانی کرده است. این سریال ، محتوای اجتماعی دارد و قرار است در آینده نزدیک از شبکه خراسان رضوی پخش شود.
کد خبر: ۱۰۰۵۳۰

در «فصل شکیبایی» بازیگرانی چون: احمد ریحانه ، رضا رضاپور، محمد تقی نژاد، احمد نورانی ، احمد فخر، محسن کریمی ، شیما عبادی و... ایفای نقش می کنند.
از دیگر آثار زوارزاده در مقام کارگردانی می توان به سریال کوی خاوران ، تله تئاترهای : عاشقان روزگار و بازرس و فیلمهای : برویم پیش یاسها و آدمهای تنها اشاره کرد.با زوارزاده در دفتر کارش در مشهد به گفتگو نشستیم.


فیلمنامه فصل شکیبایی چه مراحی را طی کرد تا به ساخت رسید؛
فیلمنامه اصلی این سریال در سال 84فیلمنامه اصلی نوشته شد، کارهای اولیه در مهر و آبان آن سال انجام شد و از اول آذرماه قرار شد تصویربرداری آغاز شود.
تنوع هنرپیشه ها برای این کار خیلی زیاد بود چیزی حدود 130هنرپیشه در این کار حضور دارند. تعدد هنرپیشه ها باعث شد که ما کار را در خارج از سازمان بسازیم.
کار دارای لوکیشن های زیادی است و همین تعدد لوکیشن ها به جذابیت کار افزوده است. داستان اصلی کار از یک شرکت تعاونی آغاز می شود. بازنشستگان فرهنگی در یک شرکت تعاونی مسکن مشغول کار هستند در واقع می خواهند مکانی برای بازنشستگان آماده کنند.
ماجرای اصلی از جایی شروع می شود که زمین هایی برای این شرکت خریداری می شود. اما اتفاقاتی می افتد و زدوبندهایی صورت می گیرد پولهای زمین ربوده می شود و عامل آن از ایران می گریزد.
بعد از 6-5 قسمت اولیه داستان دارای پیچ و خم هایی می شود که مخاطب نمی تواند پایان آن را حدس بزند. بعد از دزدیده شدن این پولها زندگی مسوول شرکت زیر و رو می شود و کارش به جاهای باریک می کشد.
ما در این سریال به مساله زمین خواری اطراف مشهد در دو دهه پرداخته ایم. در پایان این سریال هم همه چیز با گرفتن زمین خواران حل می شود. عمده مسائل دیگری که در سریال طرح می شود مسایل مربوط به فرهنگیان است.
داستان طوری ادامه پیدا می کند که شما وارد لایه های زندگی فرهنگیان و مخصوصا بازنشستگان می شوید. در یک جمله می توانم بگویم اگر فرهنگیان ما 30سال خدمت می کنند و نیاز اول جامعه ما هم فرهنگ است جامعه حق آنها را ادا نکرده است.
علاوه بر اینها وقتی سرمایه یک عمر تلاش آنها به باد می رود مشکلات آنها را دوچندان می کند.

پیش از مصاحبه گفتید که این سریال قرار بود به شکل «بداهه» و هر شب پخش شود. اما در حال حاضر آن کار به صورت نوشته شده جلوی دوربین رفته است. تفاوت آن چیزی که قبلا در ذهنتان بود و چیزی که در حال حاضر جلوی دوربین رفته است ، در چه چیزهایی است؛
قرار بود در سال 84کاری برای برنامه «شبهای خراسان » ساخته بشود که پیشنهاد خود من کار فی البداهه بود ولی یک مقدار صحبتها طول کشید و نتیجه آن شد که کار نوشته شود.
به آنها گفتم اجرای این نوشته در کوتاه مدت وقت گیر است و فکر نمی کنم در کوتاه مدت با امکاناتی که داریم ساخته شود که از همان آغاز کار نگارش به رضا صابری سپرده شد در طول 2ماه چند قسمت نوشته شد و قرار شد که بقیه کار هم در حین تصویربرداری آماده شود که من مخالفت کردم.
کاری که از قبل نوشته شده نباشد در طراحی و اجرا احیانا با مشکلاتی روبرو خواهد شد. چون شناخت بازیگران و پرسوناژهایی که داریم از ابتدا تا انتها باید کاملا مشخص باشند تا بتوانیم کاملا آن را هدایت کنیم ولی وقتی چند قسمت از متن کار را در اختیار نداشته باشید نمی دانید چه اتفاقی برای شخصیت های اثرتان خواهد افتاد.
پیشتر برای فی البداهه بودن آن کار خواستم یک سر و شکلی داشته باشیم می خواستم یک زوج بازنشسته فرهنگی داشته باشیم که هر شب برای آنها مهمان می آید یا آنها به مهمانی افرادی می رود اما همه چیز در استودیو اتفاق می افتد.
یعنی همه یک موضوعیت داستانی داشتند. ما می خواستیم داستانی طراحی کنیم که تا ظهر بازبینی شود و شب هم آن را اجرا کنیم.

یعنی مثل همان چیزی که در اکثر برنامه های روتین دیده می شود.
بله. ما قصد داشتیم چنین کاری انجام دهیم. البته تا حدودی هم کار سنگینی به نظر می رسید ولی کل داستان از پیش تعیین شده بود.
موضوع ها مشخص بود و ما براساس اتفاقات روز جلو می رفتیم و مناسبت ها را هم در آن دخیل می کردیم و از ابتدا مشخص بود که می خواستیم از ماه رمضان شروع کنیم و تا تولد امام رضا(ع) ادامه دهیم.
در نهایت طرح مسکوت ماند اما اوایل 84تبدیل به چیز دیگری شد.

تلویزیون خراسان رضوی تجربه انجام چنین کاری را داشته است؛
شاید داشته اند. اما نه در اندازه کار ما. البته شاید من ندیده ام. شاید سال 83که من می خواستم این کار را انجام دهم در همان تهران هم این کارها تازه داشت انجام می شد.
یعنی کارهای جدید آن هم هفته ای یک بار ولی ما می خواستیم هر شب 45دقیقه برنامه داشته باشیم.

از کاری که انجام دادید، راضی هستید؛
بعید می دانم کسی به طور صددرصد از کارش راضی باشد. جدا از مسائل خاصی که در طول کار پیش می آید بعضی مسائل دیگر هم باعث می شود که شما به خواسته تان نرسید. همه علاقه دارند کار بهتر از فیلمنامه دربیاید من خودم حدود 75درصد از کار راضی هستم.

شما با رضا صابری همکاری کردید. صابری چهره شناخته شده ای هم در مشهد و هم در کل کشور است. تجربه همکاری با ایشان چطور بود؛
من برای بار اول نیست که با صابری کار می کنم. شاید بشود گفت از سالهای ابتدایی انقلاب با ایشان همکاری داشته ام که البته بعدها فاصله افتاد.
در کوی خاوران هم از ایشان به عنوان نویسنده استفاده کردم که داستانی بود درباره حوادث پیروزی انقلاب بود؛ در آن به جز نویسندگی ، بازیگردانی کار را هم به عهده داشت.

خیلی ها می گویند کارکردن در شهرستان ها به دلایل مختلف سخت است ، نظر شما چیست؛
آنهایی که می گویند کار سخت است به نظر من کار را نمی شناسند، نمی دانند کار را به چه صورت انجام دهند، البته مشکلاتی وجود دارد، مثل مسائل مالی.
یعنی این که در تهران شاید سریال ها، مبنای مالی آنها 10برابر سریال های استانی باشد. این موضوع هم در کیفیت کار، هم در حضور بازیگران و هم در حضور نویسنده به اندازه ای که باید مایه بگذارد، تاثیر دارد دیگر عوامل هم تحت تاثیر این اتفاق است.
به همین دلیل است که به نظر می رسد کیفیت پایین باشد. من خودم معتقدم که ما نباید به مسائل خیلی توجه کنیم و باید به کیفیت کار توجه کنیم. من بر خلاف دوستانی که می گویند اینجا اصلا نمی شود کار کرد چنین اعتقادی ندارم. کار باید فی نفسه ویژگی های خودش را داشته باشد.
یک موقع می بینید کار در روستا انجام می شود و خیلی هم تاثیرگذار است و بعضا هم از شبکه های سراسری پخش می شود و خیلی ها هم می پسندند. البته شاید در طول کار وسایلی که تهرانی ها استفاده می کنند ما کمتر داشته باشیم یا برای ما هزینه های بیشتری داشته باشد.
اگر موضوعیت داستانی جذابیت های خودش را داشته باشد هیچ وقت کمبود این ابزارها احساس نخواهد شد.یکی از تاکیدات مرکز خراسان استفاده از این وسایل حرکتی در کار بود، اما من به عنوان کارگردان معتقدم باید از یک وسیله در جای خودش استفاده کنیم. نمی شود هر وسیله ای را در هر جا استفاده کرد.
شاید یک نفر بخواهد با تراولینگ 24ساعت دور هنرپیشه ها بچرخد!ما که نمی خواهیم برای بیننده سرگیجه ایجاد کنیم. زمانی این کار انجام می شود که داستان کار ضعیف باشد.
در اینجا ممکن است در یک اتاق یک خانواده با همدیگر صحبت کنند و یک تلفن زنگ بزند، یک نفر گوشی را بر می دارد و دیگران هم به او گوش می کنند حالا من یک تراولینگ بگذارم و دور آنها بچرخم ؛ خب چرا؛ حالا البته من در کارم چند بار از این وسیله استفاده کردم ولی به دلم نچسبید.
بیشتر یک مساله بخشنامه ای اداره ای بود و کار هنری هم با یک بخشنامه اداره ای منافات دارد. شما نمی توانید به یک کارگردان بگویید از این وسیله استفاده کن و آن هنرپیشه را بیاور. در همین بحث شهرستانی و تهرانی بودن ، این مساله به شدت مطرح است و آن هم استفاده از هنرپیشه های تهرانی است.
من خودم خیلی اعتقاد ندارم که در یک اثر که در شهرستان ساخته می شود باید از هنرپیشه های تهرانی استفاده کرد.
جدا از بحث دستمزد این هنرپیشه ها که خیلی بالاست ، همخوانی کمی بین آنها و هنرپیشه های شهرستانی می بینیم. من هنرمندان شهرستانی را به هیچ وجه کمتر از هنرمندان تهرانی نمی بینم.
مثل همین هنرمندانی که ما در این سریال از آنها استفاده کردیم و خیلی از آنها هم در تهران مشغول فعالیت هستند یا مثلا دوستان می گفتند که در بخشهای دیگر از هنرمندان تهرانی استفاده کنیم. بنده اصلا چنین اعتقادی ندارم. من اگر به عوامل فنی و هنرمندان جوان این شهر میدان ندهم چه اتفاقی می افتد؛ تصدیق می کنید که من باید این کار را انجام دهم.

کار شما در مشهد ساخته شده است. چه کار کردید که مخاطبی که اثر شما را می بینید بفهمد این اثر در این شهر ساخته شده است؛
در پایان نوشته آقای صابری آمده بود که باید توسط صدای نقاره خانه تمام شود، اما ما این کار را نکردیم. چون تصاویری که آقای صابری نوشته بود اصلا گرفته نشد، بنابراین با یک موسیقی خاص کار را تمام کردیم.
در کارهای قبلی که در اینجا ساخته شده متاسفانه روی لهجه خیلی کار نشده ، اما در این کار سعی شده که از این لهجه به خوبی استفاده شود.
درباره مکانها هم باید بگویم تا آنجا که قصه به ما اجازه می داد، استفاده کردیم ولی شاخص نیست.

حرفی دیگر؛
زمانی که کم سن و سال تر از حالا بودیم خیلی ما را سر این کارها راه نمی دادند. آن موقع ها آرزوی ما این بود که بگذارند که فقط ما آنها را نگاه کنیم ، اما حالا آنها اجازه دارند بیایند کار کنند.
در مشهد در حال حاضر مراکزی هست که اجازه کار می دهند آن زمان که ما از چنین امکاناتی برخوردار نبودیم و همه مجبور بودند که به تهران بروند.
در طول کار ما با مشکل خاصی مواجه نشدیم چون از قبل همه چیز را پیش بینی کرده بودیم البته شاید تا حدودی مشکلات مالی بر کار ما تاثیرگذاشته باشد، ولی ما با همان کم قانع بودیم و کار می کردیم یکی از ویژگی های کار در مراکز به غیر از تهران همین است که با همان بودجه ای که به آنها تعلق می گیرد باید کارشان را به فرجام برسانند.
درست است که کم است ، اما هیچ وقت نباید اصالت کار را فدای چیزهای دیگر کرد. البته بخش مالی بسیار مهم است و به هر حال باید به آن توجه شود.

مهدی غلامحیدری
gholamheydari@jamejamonline.ir

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها