به مناسبت 16بهمن، روز جهانی سرطان

سرطان، فرصتی برای زندگی

این روزها خانواده‌های بسیاری را می‌توان پیدا کرد که با مشکلات و پیامدهای بیماری سرطان درگیرند. با آن که همگی شاهد بوده‌ایم، اغلب مبتلایان در حال ادامه حیات هستند،‌ اما هنوز سرطان را یک بیماری ترسناک تلقی می‌کنیم و با نحوه مواجهه با آن مخصوصا از بعد روحی آشنا نیستیم.
کد خبر: ۹۹۷۶۲۸

دکتر بهمن بهمنی، مشاور و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، 15 سال است در کنار دیگر مراجعان خود به بیماران مبتلا به سرطان مشاوره می‌دهد. وی به مناسبت چهارم فوریه (16 بهمن) به عنوان روز جهانی سرطان درباره ضرورت توجه بیماران و خانواده‌هایشان به مقوله روان‌درمانی بیماران سرطانی به جام‌جم می‌گوید: تصور قریب‌الوقوع بودن مرگ بر اثر سرطان باعث بروز بحران‌های روحی بسیاری برای فرد مبتلا و حتی اعضای خانواده می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: این نگرش باعث نادیده گرفته شدن و از دست رفتن فرصت‌های باقیمانده زندگی و در نهایت افسردگی، ناامیدی و اضطراب می‌شود. البته درد شدید ناشی از بیماری و هزینه‌های درمان نیز از دیگر عوامل استرس است.

این مشاور، گنگ و بی‌بازگشت بودن سفر مرگ را یکی دیگر از دلایل به‌هم‌ریختگی افراد عنوان می‌کند و می‌گوید: درست است که اخبار و روایات متعددی درباره مرگ وجود دارد، اما نهایتا برای انسان مبهم و استرس‌زاست. به همین دلیل در روزهای اولیه اغلب افراد آمادگی پذیرش موضوع را ندارند.

ضرورت روان درمانی برای بیماران سرطان

نیاز افراد برای هم صحبت شدن با یک روان‌شناس متبحر ربطی به برخورداری از شخصیت قوی یا ضعیف ندارد. افراد در هر سطحی از روحیه که باشند، نیاز دارند گاهی با یک نفر درباره دردها و دغدغه‌های خود صحبت کنند، مخصوصا اگر فرد بیمار مبتلا به سرطان یا عضوی از گروه مراقبت‌کننده از یک بیمار سرطانی باشد.

دکتر بهمنی با تأیید این دیدگاه می‌گوید: مشاوره توانبخشی بیماران سرطانی باید همزمان با اقدامات طبی آغاز شود، چون به اندازه درد جسمی، درد روانی نیز تولید می‌شود و اگر فرد این شرایط را خوب مدیریت نکند، دچار افسردگی، تنش و آشفتگی در روابط خانوادگی و اجتماعی می‌شود.

با وجود این تأکید، برخی متخصصان این بخش مهم از درمان را نادیده می‌گیرند و حتی به یادشان نمی‌افتد که بیمار به لحاظ روانی در چه وضعیتی قرار دارد.

دکتر بهمنی درباره دلیل این بی‌توجهی می‌گوید: این مشکل به سیستم آموزشی ما برمی‌گردد. بی‌توجهی به این مقوله مهم از درمان، نه‌تنها بیمار و خانواده‌اش را با تاثیرات روانی بدی مواجه می‌کند بلکه باعث افزایش هزینه و طول درمان می‌شود.

مشاوره، راهی برای افزایش کیفیت زندگی

با وجود اهمیت و تاثیر علم روان‌شناسی بر سلامت روان افراد، هنوز افراد متعددی هستند که مراجعه به مشاور را بی‌تاثیر و بی‌اهمیت می‌دانند. دکتر بهمنی در رابطه با ضرورت مراجعه بیمار به مشاور توانبخشی می‌گوید: نباید شعاری صحبت کرد. هدف مشاور افزایش طول عمر بیماران نیست بلکه بهبود کیفیت زندگی، آرامش و امید و کمک به سازمان یافتن معنا و زندگی معنوی آنهاست تا افراد با رنج معنوی و بی‌مورد از دنیا نروند.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ادامه می‌دهد: این کار از طریق سخنرانی، تشویق و ترغیب انجام نمی‌شود. تکنیک خاصی برای این کار وجود دارد و هر روان‌شناسی نمی‌تواند این کار را انجام بدهد. روان‌شناسان مرتبط با بیماران سرطانی باید دوره یکساله‌ای را به شکل تکمیلی و با حضور در بخش‌های مربوط به این بیماران و تحت نظر یک استاد بگذرانند تا برای مشاوره با این افراد آماده شوند.

تجربه یک بیمار سرطانی

از دکتر بهمنی خواستم یکی از خاطرات خود را هنگام گروه درمانی بیماران سرطانی برای خوانندگان جام‌جم تعریف کند.وی می‌گوید: سال 89، 15 ـ 14 نفر از خانم‌های مبتلا به سرطان پستان را تحت درمان داشتم. در یکی از جلسات، خانم 50 ساله‌ای درباره حمایت افراطی همسرش سخن گفت و این که همسرش را به صورت شفاهی از مضمون وصیت خود مطلع کرده است.

همسر این خانم در پاسخ گفته بود، چه بسا من زودتر فوت کنم و این خانم با مزاح دانستن این حرف خندیده و گفته بود: همین دو هفته پیش تست ورزشت نشان داده قلبت از یک جوان 20 ساله هم جوان‌تر است. تا این که در جلسات گروه، تلفن خانم چند بار زنگ خورد و از آنجا که قرار بود در جلسات تلفن‌ها پاسخ داده نشود، خانم به تماس‌ها پاسخ نداد.

دو روز بعد هم که جلسه دوم هفتگی بود، خانم 50 ساله نیامد و در پیگیری از هم گروهی‌ها متوجه شدم، آن تماس‌ها به دلیل خبر مرگ همسر خانم بر اثر سکته قلبی بود. تاثیر گروه درمانی روی این خانم به قدری بالا بود که روز هفتم مرگ همسرش در جلسه حاضر شد.

در اوج غم و اندوه به هم گروهی‌های خود گفت: ما بی‌خود نشسته‌ایم و تاریخ مرگمان را پیشاپیش تعیین می‌کنیم. هیچ کس نمی‌داند چه زمانی می‌میرد. شوهر من هیچ مشکل پزشکی نداشت، اما زودتر از من از دنیا رفت.

تغییر مسیر زندگی با سرطان

به گفته دکتر بهمنی، همه می‌دانیم فرصت برای زندگی محدود است، اما اغلب آن را با غفلت و سرگرم کردن خودمان با مکانیزم‌هایی مثل پول درآوردن، درس‌خواندن و ازدواج کردن می‌گذرانیم. مدام می‌خواهیم یادمان برود که زمان برای زندگی محدود است.

وی ادامه می‌دهد: این جمله را از مراجعانم بسیار شنیده‌ام که سرطان مسیر زندگی‌ام را تغییر داده و به آن معنا بخشیده است. این حرف را از بیمارانی هم که دچار نقص عضو شده یا در شرایط سختی قرار گرفته‌اند، شنیده ام.

اوایل گمان می‌کردم این حرف‌ها را از روی کتاب می‌گویند، اما از عملکردشان متوجه شدم حقیقتا سرطان باعث اصلاح و بهبود زندگی‌شان شده و فرصت‌ها را مغتنم می‌شمارند.

معنای زندگی برای بیماران سرطانی

روان‌شناسان معتقدند معنایی که یک فرد مبتلا به سرطان در نگاه خود ایجاد می‌کند، بسیار مهم است. برخی آن را همچون انتقام خدا، بداقبالی، پوچی و تقاص معنی می‌کنند که این نگرش بسیار اشتباه است. بسیاری از معصومین ما که به آنها اقتدا داریم در طول زندگی بیماری‌های شدیدی داشته یا به‌دلیل بیماری از دنیا رفته‌اند. اگرفردی پرخوری می‌کند و چربی خون یا هر بیماری دیگری می‌گیرد، به معنی تقاص عمل اشتباه مراقبت نکردن از سلامت است، اما این که ابتلا به سرطان را تقاص خدا بدانیم، تلقی غلط و ظالمانه‌ای است.

نحوه رفتار با بیماران

برخی خانواده‌ها از بیمار خود به شکل افراطی حمایت می‌کنند به گونه‌ای که حتی فرد را از انجام فعالیت روزمره و عادی بازمی‌دارند. این مساله باعث می‌شود فرد خود را از چرخه زندگی خارج ببیند و احساس بی‌فایده و مزاحم‌بودن پیدا کند. این افراد باید تا زمانی که زنده هستند، پاسخگوی مسئولیت فردی و اجتماعی خود باشند و با زنده ماندن زندگی کنند.

سهیلا فلاحی

دانش و سلامت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها