کارشناسان از آینده رسانه‌های مکتوب می‌گویند

مطبوعات در عصر مجازی؛ می‌مانند یا می‌روند؟

مدت زمانی است که برخی کارشناسان علم ارتباطات معتقدند عمر مطبوعات سنتی و کاغذی به سر آمده است و این رسانه‌ها نفس‌های آخر خود را می‌کشند. روزگاری بود که تنها راه دسترسی به اخبار و اطلاعات تازه هر روز صبح و تنها از طریق خواندن روزنامه‌ها میسر بود، اما حالا شبکه‌های اجتماعی، پایگاه‌های خبری و کانال‌های گوناگون تلگرامی، به عنوان رقیبانی قدر و تازه‌نفس از راه رسیده‌اند و قدرت خبردهی و اطلاع‌‌رسانی روزنامه‌ها، این رسانه‌های مکتوب، دوست‌داشتنی و قدیمی را با خطر مواجه کرده‌اند. در این شرایط عده‌ای تغییر در محتوای خبررسانی روزنامه‌ها و رو آوردن این رسانه‌ها به نقد و نظر و تحلیل‌های تخصصی درعوض ارائه محض اخبار را شرط اصلی نجات‌شان می‌دانند و عده‌ای هم به روش‌هایی دیگر معتقدند؛ روش‌هایی که می‌تواند مطبوعات را از نابودی نجات داده یا برعکس، به طرف فراموشی روزافزون سوقشان دهد.
کد خبر: ۹۸۵۲۵۳

جام‌جم در گفت‌وگو با کارشناسان ارتباطات و دست‌اندرکاران مطبوعات کشور راهکارهای آنان را برای بقای رسانه‌های مکتوب جویا شده است.

از دست رفتن جایگاه مطبوعات

فریدون صدیقی، روزنامه‌نگار و مدرس ارتباطات معتقد است: مطبوعات مکتوب را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد که بارزترین آنها روزنامه‌ها و مجلات هستند. عاملی که در سال‌های اخیر حیات روزنامه‌ها را با تهدید مواجه کرده، این است که جایگاه خبری‌شان را از دست داده‌اند و با حضور فعال شبکه‌های اجتماعی در جامعه، عملا قدرت و کارکردهای خبری این رسانه‌ها از آنها گرفته شده است. این موج در ابتدا و با ظهور رادیو و تلویزیون آغاز شد که قدرت خبررسانی روزنامه‌ها را روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌کرد و حالا شبکه‌های مجازی هم به رقیبی جدید و جدی تبدیل شده‌اند. خبر تا به چاپخانه برسد و مراحل چاپ و انتشار خود را برای روزنامه طی کند اصطلاحا می‌سوزد، چراکه این شبکه‌ها این قدرت را دارند که خبر را در همان لحظه و بدون فوت وقت منتشر کنند.

صدیقی ادامه می‌دهد: در چنین مواقعی روزنامه‌ها بهتر است سراغ گزارش‌های خبری، تکمیل خبر و بیان جزئیات آن بروند و به روی ظرفیت‌های تازه‌ای از رویداد دست بگذارند که معمولا شبکه‌های مجازی از بیان و پرداختن به آن عاجزند. مشکل اینجاست که با ظهور شبکه‌های مجازی و خبرگزاری‌های اینترنتی، امروزه کارکرد اطلاع‌رسانی روزنامه‌ها بشدت تضعیف شده و می‌شود این‌طور گفت که اگر روزنامه‌ها خبر اختصاصی از خودشان نداشته باشند، هیچ چیز دیگری ندارند.

نقش دانش‌افزایی

صدیقی بر این باور است: در حال حاضر دو رویکرد کلی برای مطبوعات بیشتر باقی نمی‌ماند؛ یکی سرگرم‌سازی و دیگری دانش‌افزایی؛ یعنی پردازش اطلاعات و دانش و ارائه آن برای مخاطب. متاسفانه در چنین شرایطی ما هم دامنه فعالیت رسانه‌های مکتوبمان را روزبه‌روز محدودتر کرده‌ایم و امکان اعتمادآفرینی از این رسانه‌ها گرفته شده است. در نتیجه مخاطبان این‌طور احساس می‌کنند که روزنامه‌ها نه‌تنها اطلاع‌رسان و دانش‌افزا نیستند، بلکه حتی قابلیت سرگرمی‌آفرینی را هم از دست داده‌اند و مخاطبان درعوض برای سرگرم شدن سراغ برنامه‌های گوناگون تلویزیونی یا تلفن همراهشان می‌روند.

این استاد ارتباطات، راه برون‌رفت مطبوعات در شرایط کنونی را چنین می‌داند: اگر قرار بود این شرایط را به معنای مرگ مطبوعات بدانیم که قطعا این اتفاق در جایی مثل اروپا یا ژاپن خیلی زودتر رخ می‌داد و این کشورها دیگر روزنامه‌ای نمی‌داشتند. قطعا اوضاع برای مطبوعات آ‌نجا هم تنگ‌تر شده است، ولی در عین حال این صاحبان رسانه‌ها هستند که باید از این تهدید ایجاد شده به منزله نوعی فرصت استفاده کنند و قوی‌تر و حرفه‌ای‌تر از پیش ظاهر شوند و به دنبال نیازهای واقعی مخاطبان باشند. باید این مجال به مطبوعات داده شود و اعتمادی دوباره را میان این رسانه‌ها و مخاطبانشان ایجاد بکنیم.

همسو شدن با موج فناوری

علی‌اکبر قاضی‌زاده، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه ارتباطات نگاهی متفاوت به فضای رسانه‌های مجازی دارد. وی می‌گوید: ظهور فناوری‌های جدید چیزی نیست که ما بتوانیم با آن مبارزه کنیم. فناوری روزبه‌روز پررنگ‌تر از روز قبل می‌شود و همه را درگیر خود می‌کند، لذا تنها راه نجات ما در این است که خودمان هم درگیرش شویم و خود را با آن همسو سازیم.

او بر این نظر است: در راه این همسو شدن لازم است از ظرفیت‌ها و تخصص‌های روزنامه‌نگاری بیشتر از قبل استفاده کنیم. این امر خود به این قضیه نیاز دارد که افراد متخصص‌تری وارد فضای مطبوعات شوند و ریزه‌کاری‌های این حرفه را بشناسند؛ آگاه به جریان‌سازی باشند و گزارش و مقاله و یادداشت‌های منتشر شده در جراید بیشتر از قبل باشد. تخصص رسانه‌های نوشتاری در تفسیر و ارائه اطلاعات گسترده و تحلیل این اطلاعات است؛ منتها به شرطی که خبرنگاری که می‌خواهد چنین گزارشی را بنویسد، خود آگاه به حوزه نگارش گزارش خود باشد. با اصطلاحا «کپی ـ پیست‌کاری» نمی‌شود مخاطب را جذب کرد و به رسانه وفادار نگه داشت.

نوآوری در رسانه‌های مکتوب

قاضی‌زاده شرایط پیش روی رسانه‌ها در چنین اوضاعی را چنین تفسیر می‌کند: نمی‌توانیم به مردم بگوییم از وسایل جدید ارتباطی و فناوری‌های نوین استفاده نکنند و فقط ما را بخوانند! چاره کار در این است که رسانه‌های مکتوب خودشان را تربیت کنند و در زمینه‌هایی به فعالیت بپردازند که از دست فضای مجازی برنمی‌آید. روزنامه‌ها خبرهای منتشر شده در سطح جامعه و موضوعاتی را که کسب اطلاع بیشتر از آن برای عموم مردم حائز اهمیت است ـ برای مثال بحث بودجه سالانه، یا علل افت تحصیلی دانش‌آموزان ـ بگیرند و در قالبی گسترده از گزارش تا مقاله و یادداشت، به تحلیل و تفسیر در رابطه با آن بپردازند. الان شاهد این اتفاق هستیم که مطبوعات چاپی از این توان بالقوه دور مانده‌اند و بدون تعارف باید بگویم یکی از دلایل اصلی‌اش حرفه‌ای نبودن و ناواردی خود روزنامه‌نگاران است. ما ارتباط برقرار کردن درست با خوانندگان را از یاد برده‌ایم و عموما کسانی وارد این حوزه شده‌اند که روزنامه‌نگاری را به صورت حرفه‌ای بلد نیستند. نیروهای متخصص ارتباطی کم شده‌اند و هنر روزنامه‌نگاری به عاملی فراموش شده تبدیل شده است.

موافقت با موج جدید

سعید تقی‌پور، رئیس شورای سردبیری روزنامه جهان اقتصاد نگاهی متفاوت و موافق با موج جدید فناوری دارد. وی معتقد است: مطبوعات مکتوب این روزها واقعا با چالش‌های زیادی مواجه شده‌اند و بخصوص با دیجیتال شدن هرچه بیشتر فضا و عرصه فعالیت برای آنها تنگ‌تر هم می‌شود. در چنین دورانی نمی‌شود فقط به انتشار خود خبر در مطبوعات اکتفا کرد. اتفاقاتی در لحظه رخ می‌دهد که شبکه‌های مجازی خیلی زودتر از رسانه‌های مکتوب آ‌نها را انتشار داده و به دست مخاطبان می‌رسانند. در چنین شرایطی ما هر قدر هم تلاشمان را بکنیم، باز از قافله عقب می‌مانیم. الان تنها راه چاره این است که اصطلاحا بر این موج فناوری سوار شویم و خودمان را با آن همسو کنیم. برای مثال انتشار مطالب روزنامه‌ها در فضای مجازی یا ساخت اپلیکیشن‌هایی برای اطلاع‌رسانی هرچه سریع‌تر اخبار نمونه‌هایی از این سوار شدن برموج فناوری به شمار می‌آید.

تقی‌پور تصریح می‌کند: واقعیت این است که شبکه‌های مجازی و سایت‌ها جذابیتی چند برابر به نسبت رسانه‌های مکتوب دارند و حتی به لحاظ تحلیل هم با استفاده از عکس‌ها، ویدئوها و نمودارها می‌توانند با تاثیری بسیار بیشتر از روزنامه‌ها عمل کنند. این موج، علیه ما نیست و نباید تلاش کنیم در مقابلش بایستیم؛ وگرنه عقب می‌مانیم. در چنین شرایطی توصیه‌ام این است که از این فرصت بهره بجوییم؛ لزوم وفاداری و اصرار ما به چاپ مطالب روی کاغذ در چنین شرایطی چیست؟ چرا سراغ فضاها و امکانات جدیدتر نمی‌رویم؟ آن چیزی که باید برایمان ارزشمند باشد خود محتواست و نه شکل انتشار آن. الان خود ما به دنبال تلفیق میان نسخه کاغذی و دیجیتال نشریه‌مان هستیم؛ به این صورت که علاوه بر مطلب منتشر شده در روزنامه، مطلبی کامل‌تر از آن را روی شبکه‌های مجازی یا نسخه‌های موبایلی و اینترنتی‌مان انتشار دهیم و مخاطبانمان را تشویق کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر به این فضاها مراجعه کنند. فکر می‌کنم این مناسب‌ترین استفاده‌ای است که در این دوران می‌توانیم از فناوری‌های جدید داشته باشیم و روزنامه‌هایمان را هم دوباره رونق ببخشیم.

سبقت از فناوری‌های جدید

علی‌اکبر قاضی‌زاده، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه ارتباطات می‌گوید: اگر روزنامه‌نگاران و مسئولان رسانه‌ای بخواهند با همین شیوه ادامه دهند، نسل مطبوعات کاغذی خیلی زود منقرض خواهد شد و ما به آخرین نسل از روزنامه‌نگاران تبدیل می‌شویم. واقعیت این است که تیراژ مطبوعات بسیار پایین آمده و روزنامه‌ای که تیراژی زیر 200 هزار عدد داشته باشد دیگر اسمش روزنامه نیست، بلکه اعلامیه است. در این شرایط هیچ راهی نداریم جز این‌که توان حرفه‌ای‌مان را بالا ببریم و از خبررسانی صرف و کاری که اکنون تلفن‌های همراه و لپ‌تاپ‌ها هم انجام می‌دهند جلوتر برویم؛ وگرنه خیلی زود این فضاهای مجازی رمق را از ما می‌گیرند. باید ‌همسو شویم و نیازهای خوانندگانمان را پیدا کنیم و درواقع خودمان کنش‌ساز باشیم، نه واکنشی.

زهرا غفاری

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها