در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رصد گمانههایی این چنین در باب نوع تعامل ترامپ با ضدانقلاب خارجنشین که بیشتر توسط خود ضدانقلاب مطرح شد، حاکی از یک نوع طعنهزنی عناصر مختلف ضدانقلاب به یکدیگر است، اما همین گمانهزنیهای طعنهآلود، سوالاتی جدی و کلانتر درباره آینده فعالیت رسانهای ضدانقلاب علیه نظام ایجاد میکند. آنچنان که میدانیم جبهه رسانهای نظام سلطه به شبکههای فارسیزبان منحصر نبوده، بلکه همانطور که از حمایت بودجههای آمریکایی از رسانههای نظیر العربیه و حتی الجزیره شاهد هستیم، دامنه حمایت رسانهای نظام سلطه منافع جمهوری اسلامی ایران را نشانه گرفته است.
تاثیر سیاستهای غیرمتعارف ترامپ بر جریان رسانهای آمریکا
آمریکا در چند دهه اخیر نشان داده است باکی از حمایت از رسانههایی که به اشکال مختلف مواضع متعارض با ایران دارند، ندارند و سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا این روند با ریاست جمهوری ترامپ ادامه خواهد یافت یا خیر؟ به بیان دیگر میتوان پرسید آیا مواضع غیرمتعارف ترامپ نظیر حمایت ضرورتآمیز از اسد، همکاری با روسیه و هدف قرار دادن داعش به عنوان اولویت اصلی او در خاورمیانه در سیاستهای رسانههای آمریکا نیز تجلی و تاثیری خواهد شد یا که نه، همان رویه قبلی ادامه پیدا خواهد کرد؟
طبیعی است برای پاسخ به این پرسش باید پرسشی ریشهایتر را طرح کرد و آن اینکه تاثیر ترامپ در تغییر ریلهای سیاستگذار در حوزههای مختلف که دهها سال در آمریکا ریشه دواندهاند، چقدر خواهد بود؟ آیا ترامپ آمده است که همه چیز را دگرگون کند یا اینکه متفاوت بودن ترامپ بیشتر یک ترس القا شده توسط جریان لیبرال دموکرات آمریکا است و در واقعیت ترامپ تاثیر عمدهای در تغییر روند نخواهد داشت؟ ترامپ بیشک لحن آمریکا را در عرصه بینالملل تغییر خواهد داد، ولی معلوم نیست که آیا این تغییر لحن تغییر رفتار آمریکاییها، چه به سمت مثبت چه منفی، را شامل خواهد شد.
واضح است که همچنان پاسخ روشنی به این پرسش وجود ندارد و باید منتظر ماند و دید، اما با در نظر داشتن لحن ترامپ و سیاست خارجی ایالات متحده در چند دهه اخیر میتوان فرضیاتی را به ذهن آورد.
ترامپ قطعا سعی خواهد کرد تا آنجا که میتواند نگاه و سلیقه خود را به روند سیاستگذاری در حوزههای مختلف تحمیل کند، اما بعید است که نگاه پراگماتیسم اقتصادی او بتواند در تمام حوزهها رخنه کند، چراکه برای این منظور ترامپ چارهای جز تغییر پیشفرضهایی که سیاستسازان نگارش میکنند، ندارد و این فرآیندی است زمانبر و بعید است در آیندهای نزدیک عملیاتی شود. همچنین نباید فراموش کرد که به همان اندازه که ترامپ مواضع غیرمتعارف در حوزه مربوط به خاورمیانه اتخاذ کرده است، موضع او نسبت با ایران از متعارفترین و کلیشهایترین مواضع تاریخ آمریکا در چند دهه گذشته نسبت به ایران بوده است. با توجه به آنکه این روزها اخبار بازگشت جان بولتون، دشمن سرسخت ایران، به صحنه قدرت شنیده میشود، بعید است مواضع ایالات متحده به نسبت ایران تغییر عمدهای کند، چهبسا بار دیگر طبل جنگطلبی و جنگ روانی آمریکایی علیه ایران به ضرب آید و قطعا یک سوی پیشبرد این جنگ روانی رسانه خواهد بود. بنابراین بعید است ایالات متحده، متحدان رسانههای خود را در شرایطی که کارکرد آنان پیش از بیش پراهمیت جلوه میکند، تنها بگذارد. ممکن است ترامپ خود را مهمترین رسانه قلمداد کند، اما بعید است یکباره نامه قطع همکاری با متحدان رسانهای خود را که اهداف او را پیش میبرند، امضا کند و این بدین معنی است که اگر هر نوع سیاست رسانهای قرار است دستخوش تغییر شود، بعید است آن بستههای سیاستگذاری رسانهای که به ایران ربط دارند، مورد ارزیابی جدی قرار بگیرند.
احسان کاوه/ کارشناس و پژوهشگر رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: