به‌طور خلاصه موضعگیری کشورهای دخیل در جنگ موصل به این شکل است: ایالات متحده به شکل نظامی و اسرائیل به شکل غیرنظامی قصد دارند با خارج کردن موصل از کنترل داعش، نیروهای کرد را جایگزین آنها کرده تا زمینه‌ها را برای ایجاد منطقه کرد یکپارچه شامل مناطق شمالی عراق و سوریه فراهم سازند.
کد خبر: ۹۶۵۶۳۵
جنگ موصل و جابه‌جایی قدرت

ترکیه برخلاف آنچه بر اساس مستندات تاریخی مبتنی بر پیمان 1923 لوزان ادعا می‌کند، هرگز قصد و حتی توانایی استیلا بر موصل را ندارد، بلکه هدفش این است همان‌گونه که با ورود به منطقه شمال شرق استان حلب از اتصال نیروهای کرد به یکدیگر در شمال سوریه جلوگیری کرده، با ورود به استان نینوا از اتصال کردهای عراق به استان حسکه [در سوریه] جلوگیری کند. نیروهای الحشد الشعبی که مورد حمایت ائتلاف شیعی هستند نیز با ایجاد مانع در مرزهای غربی استان نینوا از پیوستن نیروهای داعش به هم‌پیمانانشان در استان دیرالزور جلوگیری کرده‌اند. عربستان اما آزاد‌سازی موصل را به مثابه استیلای نیروهای شیعی بر استان نینوا دانسته، از این عملیات حمایت نمی‌کند و به احتمال زیاد باید در انتظار کمک‌رسانی آن به نیروهای داعش باشیم. نظامیان عراق هم طبیعتا به چیزی جز آزاد‌سازی و بازپس گیری نینوا نمی‌اندیشند.

اما آنچه رخ خواهد داد این است: موصل قطعا آزاد خواهد شد و بیشتر مناطق شمال و شرق استان نینوا در کنترل کردها به نیابت از سوی ایالات متحده، بیشتر مناطق جنوب و جنوب شرق این استان در کنترل نیروهای دولتی و بیشتر مناطق غربی استان نیز تحت کنترل نیروهای الحشد الشعبی در خواهد آمد که این رخداد در جریان جنگ آینده نیروهای دولتی سوریه و روسیه در استان دیرالزور نقش کلیدی ایفا خواهد کرد. ترکیه یا به واسطه رابطه دوستانه شکننده فعلی خود با کردهای عراق یا به‌واسطه نیروی نظامی بر قسمت‌هایی از نوار شمالی استان دهوک تسلط خواهد یافت. نیروهای داعش نیز به طور پراکنده به استان‌های کرکوک، صلاح‌الدین و الانبار سرازیر خواهند شد. ایالات متحده نیز سعی خواهد کرد تا پایان زمامداری دولت اوباما با استفاده از برگ جنگ موصل، در جریان جنگ حلب از ائتلاف روسیه، ایران و سوریه امتیازی دریافت کند.

به طور دقیق‌تر تنها اتفاقی که در خلال جنگ موسوم به مبارزه با داعش در موصل رخ خواهد داد، جا‌به‌جایی قدرت در مناطق شمال غرب عراق است.

اما در‌خصوص مبارزه با داعش گرچه سیاست‌های ایالات متحده در قبال خاورمیانه و بیش از هر زمانی هنگام روی کار بودن هیلاری کلینتون در سمت وزیر امور خارجه این کشور ـ که سیاست‌های مبتنی بر موازنه قدرت را یگانه راهکار ایجاد ثبات در منطقه می‌دانست ـ و در کنار آن اعمال سیاست موازنه تهدید از سوی اعراب حاشیه خلیج فارس بخصوص عربستان که نقش بسزایی در شکل گیری آشوب تروریستی فعلی منطقه دارد، نباید فراموش کرد در ابعاد جامعه شناختی، داعش ثمره سلسله وقایعی است؛ از جمله اضمحلال هویت واحد عراقی بعد از حمله ایالات متحده، شکل‌گیری هویت‌هایی مبتنی بر قومیت و مذهب مانند سنی، شیعی، کرد و...، جبهه‌گیری سنی‌های دارای تفکر سلفی در مقابل دولت عموما شیعی عراق و سرانجام گردآمدن این افراد تندرو در کنار گروه‌هایی که در مقابل اشغالگری ایالات متحده به مبارزه می‌پرداختند؛ گروه‌هایی مانند القاعده عراق که در سال 2004 به رهبری ابومصعب الزرقاوی زیر پرچمی که آن را قیام دینی می‌نامیدند، یعنی دولت اسلامی عراق، اعلام موجودیت کرده بودند.

از این رو قطعا پیروزی بر داعش علاوه بر نیروی نظامی، نیازمند نیروی فرهنگی برای احیای دوباره هویت واحد عراقی و از بین بردن دوگانه‌های سنی و شیعه، کرد، عرب و... و پس از آن نیازمند نیروی سیاسی به منظور ایجاد همبستگی ملی در میان مردم و گروه‌های اجتماعی و سیاسی این کشور است و در صورت فقدان عناصر ذکر شده، شاید بتوان بر نظامیان داعش فائق آمد، اما بر تفکر داعشی خیر.

دکتر مانی محرابی

عضو هیات علمی اندیشکده روابط بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها