در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ساختاری مبتنی بر بازسازی وقایع مستند و نشان دادن تمام زوایای زندگی سوژه و استفاده از صداهای واقعی در زمان مورد نظر که شیوهای نو و خلاقانه است و باعث میشود مخاطب با اثری مواجه شود که متفاوت است.
میراث مرثیه عنوان مجموعهای است به کارگردانی مهدی زنگنه که به شخصیتهایی میپردازد که از سالهای دور تاکنون به شیوههای مختلف عزاداری ماه محرم را ترویج داده و در راه آن کوشیدهاند. این چهرههای بعضا گمنام بیشتر در فرهنگ عامه مردم شناخته شدهاند و برخی از آنها همچون محتشم کاشانی با شعر جاودانه باز این چه شورش است شهرتی عالمگیر دارند. برای نگاه جدی به این اثر باید ابتدا به تاریخچه اینگونه آثار در ایران و تلویزیون پرداخت و آن را به لحاظ ساختار شکلی و البته مضمونی مورد بررسی قرار داد.
تاریخچه عزاداری در ایران
ایرانزمین درست از فردای سال 61 هجری و واقعه عاشورا مهد مردانی بوده دلخوش به انتقام از یزیدیان که در تمام طول این 14 قرن یاد و راه امام حسین(ع) را گرامی داشتهاند. این یادمان عاشورایی بهتدریج و در طی قرنهای متمادی با هنر و فرهنگ ایرانیان درآمیخته و مثلا پردهخوانی و نقالی از شاهنامه به روایت عاشورا منتقل شده و همانطور که بیننده مشتاق، قصه سهراب و رستم را شنیده به همان شکل و با چشمانی اشکبار به قصه علیاکبر و امام حسین(ع) گوش داده است. نوع متعالی و شگفتانگیز این تلفیق آیین هنری به نام تعزیه است که در کمال شگفتی از تکنیک فاصلهگذاری استفاده میکند و شمر آن پس از بریدن سر امام گوشهای میایستد و با ناظرانهای های گریه میکند. نکته جالبتر این که همین عزاداری حسینی در اقوام ایرانی با فرهنگ هر منطقه عجین میشود و به زبانها و گویشهای مختلفی اجرا میشود و حتی سبکهای متفاوتی از سینهزنی به وجود میآید.کافی است به مراسم شکوهمند عزاداری هشتم محرم در مسجد اعظم زنجان نگاهی بیندازیم تا دریابیم تا چه حد فرهنگ عاشورا وارد پوست و گوشت مردم ایران شده و اصولا امام حسین(ع) از دیر باز بانی وحدت ملی در ایران است و شاید به همین دلیل است که در سالهای گذشته هیچ کشوری همچون ایران در دفاع از حرم ائمه شهید تقدیم خاندان مطهر رسولالله (ص) نکرده است.
ساختار شکلی میراث مرثیه
میراث مرثیه از روشی استفاده میکند که در سالهای اخیر با استقبال مخاطبان همراه بوده و حتی به سینما هم راهیافته است. این فرم مبتنی بر تحقیق جامع و بازسازی است که در شکل کلی فیلم را به مستند داستانی تبدیل میکند و در میانه اثر با نزدیکان به شخصیت یا موضوع اصلی گفتوگو میکند. در این روش استفاده از تصاویر و صداهای ارجینال اصلی بشدت اهمیت دارد و میتواند به فیلمساز در بازسازی وقایع کمک و به وجوه دراماتیک بیفزاید. میراث مرثیه از این جهت که به موضوعی مذهبی و آیینی میپردازد ریتم و ضرباهنگ آرامی دارد و اساسا از هیجان و کاتهای کوتاه استفاده نمیکند. این فرم بسیار تاثیر گرفته از نوحه و مرثیه است که شالوده اصلی هر قسمت بوده و در طول کار توسعه مییابد.
موضوع
میراث مرثیه به موضوعی میپردازد که تا پیش از این هرگز به شکل یک مجموعه به آن پرداخته نشده است. ذاکران اهلبیت (س) در شکل کلی موضوع اصلی هستند و تمام کسانی که به اشکال مختلف به ذکر مصیبت وقایع عاشورا میپردازند. این ذکر مصیبت به لحاظ شیوه متفاوت است و این مجموعه سعی میکند به همه آنها بپردازد. محتشم کاشانی، حاج اکبر ناظم، کربلایی محمود بهجت، سیدمهدی قوام، شیخ رضا خطیب، میرزا حسین بابامشکین، محمدتقی فلسفی، محمد علامه، احمد دلجو، نادعلی کربلایی، سیدمحمد کوثری، شاه حسین بهاری و حاج مرزوق حائری همگی مداحان و ذاکران اهل بیت و امام حسین(ع) هستند که در قسمتهای جداگانه به ایشان پرداخته میشود. البته هر کدام از این چهرهها با توجه به نوع زیست و نگاه میتوانند فیلمی متفاوت را به وجود آورند، اما فیلمساز با درایت و هوشمندی همانطور که همه آنها پیرامون محوریت یک موضوع و در نهایت با روشهای متفاوت به امام حسین(ع) میرسند، با تغییراتی اندک از یک ساختار استفاده میکند و فقط رنگ آمیزی داستانی و عناصر شکل دهنده را تغییر میدهد.
اولینها
در این مجموعه بسیاری از اولینها وجود دارند که در برخی موارد مهم و تاریخ ساز هستند. به عنوان مثال میرزا حسین بابامشکین، اولین روضه خوان عاشقی است که به عشق یک دختر متمول درگیر میشود، اما به دلیل تهدید پدر سرشناس معشوق و محبوس شدن آن دختر از دیار خود کوچ میکند و آنقدر نقالی و پردهخوانی میکند که امروز یکی از بنیانگذاران این سبک است. پردهخوانی یکی از زیباترین و البته هنریترین شیوههای مداحی و ذکر مصیبت است که ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با هنر نقالی و شاهنامهخوانی دارد و از نقاشیهای قهوهخانهای استفاده میکند. در قسمتی دیگر به زندگی حاج مرزوق حائری که اصالتا عرب است میپردازد. او به عبارتی سنت سینهزنی را وارد شهر تهران میکند. این قسمت با بازی سیروس کهورینژاد در نقش حاج مرزوق ساخته شده که جذاب است. شیخ رضا سراج خطیب معروفی است که به خطبههای او پرداخته میشود و اتفاقا از این جهت که علاوه بر مداحی و مرثیهسرایی خطبه و وعظ هم مورد توجه است میتواند به گستردگی و تنوع کار کمک کند. همچنین حاج محمد کوثری که هنوز مداحی ایشان در محضر امام راحل و دیدن آن گریههای خالصانه از نوستالژیکترین مداحیهایی است که متولدین دهههای 50 و 60 شمسی به خاطر دارند.
چهار پایه خوانی یکی دیگر از سبکهایی است که در بازار تهران رواج داشته و مداح و ذاکر روی چهار پایهای میایستاده و نوحهخوانی میکرده است.یکی از اساتید این شیوه حاج احمد دلجوست که اگر چه در ابتدای میانسالی فوت میکند، اما نوای معروف (همه جا کربلا، همه جا نینوا، تو حسین منی، نور عین منی) او هنوز هم در هیاتهای مذهبی تهران خوانده میشود. احمد دلجو به نوآوری در لحن مشهور بوده و به همین دلیل یک قسمت متفاوت را به خود اختصاص میدهد.
یکی از قسمتهای ابتدایی این مجموعه به محتشم کاشانی و شعر جاودانه باز این چه شورش است، میپردازد که در نوع خود بینظیر است. محتشم و شعرش یکی از عاشوراییترین نغمههای تاریخ اسلام است که به نماد ایام محرم تبدیل شده و تقریبا در سراسر ایران میتوان پارچه نوشتههایی با مضمون این شعر را مشاهده کرد.
علیرضا قاسم بریشی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: