در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اما در نهایت مهلت رسید، او سبکبالانه لباس رزم پوشید و دشت را از ندای انا بن الحسنش لرزاند. عمویش هم در گوشه خمیه، میدان را به نظاره نشسته بود تا هنر یادگار حسن را به تماشا بنشیند. با اینکه نقاب بسته بود، اما ابروی او محشر به پا میکرد. در این لحظه چشم آسمان حیران این واقعه بود و دریا هم تب توفان داشت. صاعقه از شنیدن رجزش پروا داشت و هرباره که تیغ را میچرخاند، آذرخشی بود که دل دریا را میشکافت و شور را در عرصه میدان میانداخت. با همه جوانی اما گویا هماوردی برای نبرد تن به تن نداشت. چون از هیبتش لرزه به دل صحرا افتاد و چون حرامیان پروای رویارویی با او را نداشتند، بارانی از سنگ بر او باریدند و تیرها را با جگر او گره زندند. تیغ و تیر و نیزه که هماهنگ بر پیکرش فرود میآمدند، عرصه را بر او تنگ میکردند.
با هر هجوم، زخم تنش چاک بیشتری میخورد و زلفش از خون رنگی از حنا گرفت. وقتی که تاب ایستادن نداشت بر زمین افتاد و آنجا بود که قرص ماه از شدت درد رنگ خسوف به خود گرفت. تنش تا به خاک چسبید، ماه پیکر او نصیب نعلها شد و خصابی از خون گرفت. قاسم در پی آن بود تا راهی برای نفس از گلوی زخم خوردهاش وا کند و بار دیگر عمو گفتن را آغاز کند، اما دشنهای گلوی او را نوازش کرد و صدای شکستن استخوان سینهاش به حرم رسید. سیدالشهدا سرآسیمه خود را به پیکر برادرزادهاش رساند. او که دلتنگ عمو گفتن دوباره قاسم از پیکر بیصدای او بود، متحیر به کنار او مینگریست و در پی یافتن راهحلی بود تا پیکر بندبند شده او را آخر چهسان میتوان به حرم برد.
فتاح غلامی
سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: