نقد و بررسی بازی Headlander

سری که به بدن‌ها می‌چسبد

Headlander از آن بازی‌هایی است که فقط از شرکتی چون Double Fine برمی‌آید، یکی دیگر از آن ایده‌های غریبی که ناگهان به دنیای واقعی قدم گذاشته‌اند.
کد خبر: ۹۲۹۱۰۸

در Grim Fandango در نقش یک مامور مرگ که خودش نیز کارمند شرکتی مسافرتی برای سفر از دنیا به دیار باقی بود قرار گرفتیم، Psychonauts ما را به یک کمپ تابستانی روانی‌ها برد، با Stacking عروسک‌های روسی Matryoshka جان گرفته و زنده شدند و Brutal Legend سفری فانتزی و جذاب به دنیای موسیقی راک و متال بود. دابل فاین حالا در Headlander سَری را خلق کرده که می‌تواند بدن‌های مختلف را تصاحب کند و از آن یک قهرمانِ بازی ساخته است!

از نیمه‌ قرن بیستم تا آینده‌ای بعید

طرح کلی Headlander براساس آرزوهای علمی ـ تخیلی دهه‌ 50 میلادی استوار است، زمانی که انسان‌ها یاد می‌گیرند چگونه تمام منابع‌شان را خالی کرده و دنیایی را که در آن زندگی می‌کنند، مسموم کنند. در این میان دانشمندان نیز دنبال راهی هستند تا بتوانند هوشیاری و ذکاوت انسان را به مغزهای مصنوعی و بدن‌های رباتیک منتقل کنند. صدها سال بعد در نقش یک سَر، در آینده‌ای دور از خواب بیدار می‌شوید. البته ابتدای بازی سه انتخاب برای شمایل سَر به بازیکن داده می‌شود، ولی این‌که این سرها از کجا آمده یا متعلق به چه کسی هستند سوال‌هایی است که مشغول‌تان خواهد کرد. از آنجا که این سر تنها نشانه از وجود انسان‌ها در محیط اطراف است، باید با استفاده از قابلیت‌ها و سوکت‌هایی که به آن متصل است، خود را به موجودات یا ربات‌های دیگر متصل کرده و با پیشروی در بازی به راز اتفاقات پی ببرید. حالا که اینقدر صحبت از سر و بدن شد خوب است به این نکته هم اشاره کنم که Headlander نیز مثل دیگر ساخته‌های دابل فاین داستان، طنز و شوخی را در اولویت قرار داده است. شاید کمدی‌ترین بازی این شرکت نباشد، ولی طنز در آن جاری است و یکی از بازی‌های خوب اخیر‌ آنها به شمار می‌رود.

سَر، کلید تمام قفل‌هاست

از نظر مکانیکی، بازی ایده‌ «سری که می‌تواند به بدن‌ها بچسبد» را تا جای ممکن به جلو برده و از ساختار مترویدوانیا که مبتنی بر قفل‌هایی است که آیتم‌هایی خاص را به‌عنوان کلید می‌پذیرند، برای ساختار گیم‌پلی خود بهره برده است. دنیایی که وقایع بازی در آن جریان دارد، Methusaleh نام دارد که فناوری و طبیعتا سیستم‌های امنیتی بر آن حاکم هستند. درهای امنیتی که در محیط وجود دارند توسط رنگ‌های قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش اولویت‌بندی شده‌اند و تنها به موجوداتی اجازه‌ عبور می‌دهند که رنگ‌های مشابه خودشان یا رده‌های بالاتر را داشته باشند. در نتیجه شما برای گذر از ساده‌ترین پرتا‌ل‌ها هم نیاز دارید سَر را به بدنی که مجوز عبور از آن در را داشته باشد، متصل کنید. البته این بدنی که از آن نام بردیم، در دنیای بازی Shephard نامیده می‌شود که قابلیت شلیک لیزر دارد. زمانی که لیزرها به درها برخورد می‌کنند، منعکس می‌شوند و هرچقدر قدرت این موجوداتی که بدن‌شان را تسخیر می‌کنید بیشتر باشد، شدت انعکاس نیز افزایش می‌یابد و لیزرهای برگشتی مسافت بیشتری را طی می‌کنند. این ساز و کار باعث شده عناصر معمایی یا پازل نسبتا زیادی در بازی دیده شود که در طول داستان مرتب سخت‌تر نیز می‌شوند.

شِپردها یا دیگر ربات‌هایی که بدن‌شان را تصاحب می‌کنید نمی‌توانند بپرند، از طرفی درها تا مدت معینی پس از این‌که به آنها لیزر شلیک می‌شود باز می‌مانند، در نتیجه لازم است شما نقاط مناسب برای شلیک لیزر را پیدا کنید تا پس از جدا شدن سر از بدن و غلت خوردن به سمت در، بتوانید از آن عبور کنید. برای این کار گاهی مجبور می‌شوید به سمت درهایی نشانه‌گیری کنید که در کادر دوربین قرار ندارند یا این‌که از شِپردهای با قابلیت چند شلیک همزمان استفاده کنید تا همزمان چند نقطه‌ حساس به رنگ لیزرها را نشانه بگیرید.

معمای غلبه بر دشمن

رویکرد معماگونه‌ بازی حتی در خصوص مبارزه‌ها نیز صادق است. به جای این‌که کنترل بازی شبیه عناوین آرکید با تیراندازی نشانه‌گیری توسط ماوس یا آنالوگ کنترلر باشد، شما باید به این دقت کنید تا چه زمانی از یک بدن جدا شده و خود را به بدن دیگری بچسبانید. سیستم چک پوینت بازی نیز اتاق به اتاق است، پس حتی در صورت شکست در پیاده‌سازی تاکتیک‌ها نیز نیازی نیست نگران از دست دادن چیزی باشید.

جست‌وجو و کشف از ارکان اصلی بازی به شمار می‌رود و همیشه این حس را دارید که یک آیتم ویژه یا رازی مخفی باید در جایی همین نزدیکی قرار داشته باشد. بعضی از آیتم‌ها، ارتقای قدرتمندی برای کاراکتر به شمار می‌روند مثلا یک لایه‌ حفاظتی دور سَر ایجاد می‌کنند یا شدت پرش آن را بیشتر می‌کنند که با این قدرت‌ها علاوه بر این‌که راهکارهای بیشتری هنگام مبارزات برایتان مقدور می‌شود، می‌توانید به نقاط بیشتری در محیط نیز دسترسی پیدا کنید که قبلا امکان آن را نداشتید.

با چاشنی طنز و شوخی‌

Headlander تجربه‌ای است که بین شش تا هفت ساعت زمان نیاز است تا بتوان آن را تمام کرد و حدود یک تا دو ساعت از این مدت با طنز و شوخی‌های جالبی همراه است که لبخند را بر چهره‌تان می‌نشاند. گرافیک فانتزی و پر رنگ و روشن بازی نیز می‌تواند خوراک چشم‌هایتان را تامین کند، ولی صداگذاری و موسیقی در سطح بازی‌های قبلی شرکت دابل فاین، چیزی نیست که این بازی در ارائه‌ آن توفیق چندانی حاصل کرده باشد.

عنوان بازی:

Headlander

پلتفرم:

PS4، PC

ناشر:

Adult Swim Games

سازنده:

Double Fine Productions

سبک:

اکشن ماجرایی

رده سنی:

نوجوانان به بالا

مجید رحمانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها