به بهانه بازپخش سریال «تکیه بر باد» از شبکه آی‌فیلم

بلندپروازی در جعبه جادو

جاه‌طلبی و به عبارت بهتر بلندپروازی در میان نسل جوان از آن دسته موضوعات جذابی است که می‌تواند دستمایه تولید مجموعه‌های تلویزیونی متعدد قرار گرفته و هر بار از زاویه‌ای جدید به آن نگریسته شود.
کد خبر: ۹۲۴۰۰۴

مجموعه تلویزیونی نرگس ساخته سیروس مقدم که در زمان پخش خود بحث‌های زیادی را هم برانگیخت، نخستین‌بار به جاه‌طلبی ویرانگر دختری جوان پرداخت که در نهایت به از هم پاشیدن خانواده‌اش منجر می‌شود. مقدم در نرگس بیشتر روی وجوه ملودرام قصه تاکید کرده و تقابل دو نیروی خیر و شر را محور خود قرار داد که در تکیه بر باد هم معظمی روی آن مانور داده است.

دختری به نام عاطفه

مجموعه تلویزیونی تکیه بر باد ساخته محمود معظمی که این روزها شاهد بازپخش آن از شبکه آی‌فیلم هستیم، همین موضوع را به عنوان تم اصلی خود انتخاب کرده و باقی ماجراها را حول محور آن قرار داده است. عباس نعمتی که همراه با طلا معتضدی و محمدمحمود سلطانی فیلمنامه این مجموعه را نوشته، از همان ابتدا نشانه‌هایی را درباره شخصیت بلندپرواز و ماجراجوی عاطفه تراب نژاد برای مخاطب گذاشته تا در نهایت به جدایی او از خانواده و ازدواج با نادر محسنیان میانسال برسد. در واقع برخلاف بسیاری از مجموعه‌های داخلی با واکنش‌های خلق‌الساعه شخصیت‌ها و سیر غیرطبیعی ماجرا مواجه نبوده و ریتم مناسبی بر کار حکمفرماست که از نیمه کار به بعد شتاب بیشتری هم به خود گرفته است. آشنایی نادر با عاطفه در هواپیما به بهانه کتاب آموزش زبان فرانسه با وجود پیش پا افتاده بودن، منطقی جلوه کرده، اما برق شرارت اضافه شدن به چشمان نادر کار را خراب کرده و منفی بودنش را جار می‌زند. کاری آماتورگونه که کمتر شاهد نمونه‌هایی اینچنینی در سریال‌هایی با استاندارد جهانی هستیم و جز رو شدن دست نویسنده برای مخاطب نتیجه دیگری را در بر ندارد. تمرکز نویسندگان فیلمنامه روی شخصیت اصلی (عاطفه) را می‌توان یکی از پایه‌های مهم موفقیت کار نزد بینندگان دانست، چراکه بخوبی لایه‌های مختلف این شخصیت را به آنان نشان داده و روی جنبه جاه‌طلبی وی تاکید بیشتری کرده است. برای مثال می‌توان به سکانس ورود او به نمایشگاه اتومبیل و نشستن پشت فرمان اتومبیلی گرانقیمت اشاره کرد که عطش عاطفه برای رسیدن به موفقیت را آشکارتر می‌کند. این شخصیت باوجود داشتن پتانسیل اغراق‌آمیز شدن جز پاره‌ای لحظات از اعتدال خارج نشده و رگه‌های پررنگی از واقعیت را با خود همراه دارد. با این حال سکانس‌های حضورش در شیراز و بگومگوهایش با خانواده بویژه مهدی، بعضا غلوشده جلوه کرده و یکدستی کار را به هم زده است. بخش‌های مربوط به رابطه او و مادر واقعی‌اش نیز بیش از حد کشدار است و بسیاری از لحظات آن قابل حذف، این حذفیات هم لطمه‌ای به کلیت داستان نمی‌زند. مادر معتاد عاطفه تنها از این جهت دارای اهمیت است که اطلاعاتی ناقص در رابطه با نادر و رابطه‌اش با پدر ناکام عاطفه را به مخاطب داده و کنجکاوی آنان را نسبت به حقیقت ماجرا بیشتر کرده است.

از قهرمان تا ضد قهرمان

در قطب مثبت تکیه بر باد با تراب‌نژاد بزرگ در مقام دادستانی کهنه‌کار مواجهیم که همواره انجام وظیفه را بر هر امری ارجح دانسته و در ماجرای خودکشی مشکوک برادرش تا اندازه‌ای خود را مقصر می‌داند. ازدواج عاطفه با محسنیان و متعاقب آن فاش شدن راز مربوط به این دو (قیم بودن تراب‌نژاد نسبت به عاطفه)، چالش بزرگی را پیش روی این شخصیت قرار داده که نویسندگان فیلمنامه از آن به شکل مطلوبی جهت تعلیق و گره افکنی بهره گرفته‌اند. مادر عاطفه و نرگس (خواهرخوانده عاطفه) دیگر شخصیت‌های زن تکیه بر باد هستند که جز در لحظاتی کوتاه تاثیرگذار نبوده و کنشمندی بسیار ضعیفی دارند. نادر محسنیان به عنوان بدمن این مجموعه، پرداختی کاملا متقاعدکننده دارد و در باور مخاطبان خود می‌نشیند.

در واقع تکلیف خالق اثر با این شخصیت از همان ابتدا مشخص بوده و نادر میان سیاه و خاکستری رنگ بودن دست و پا نمی‌زند. باهوش و زیرک بودن نادر که برای اهدافش از آدمکشی هم ابایی ندارد، لایه‌های شخصیتی بیشتری به او بخشیده و کیفیت کار را چندپله‌ای بالاتر برده است، اما این اتفاق در رابطه با برادر نادر رخ نداده و شاهد شخصیتی تکراری و یکنواخت با استفاده از کلیشه‌های قدیمی هستیم که تاثیر چندانی روی روند پیشرفت داستان ندارد. شخصیت مهدی نیز باوجود قابلیت‌های بسیار برای اثرگذاری روی مخاطب، به واسطه پرداخت ضعیف، به شخصیتی پادرهوا تبدیل شده که مخاطب برای همراهی و همدلی بیشتر با او دچار مشکل می‌شود.

معظمی و جهش در کارگردانی

محمود معظمی که مجموعه اپیزودیک «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در مقام کارگردان در کارنامه‌اش دارد، در تکیه بر باد به وضوح پیشرفت چشمگیری داشته و تسلط بیشتری روی وجوه تکنیکی کارش نشان داده است. وی در انتخاب بازیگران و خلق سکانس‌هایی که به مخاطب رودست می‌زند نیز موفق عمل کرده و نشان داده می‌تواند در آینده‌ای نه‌چندان دور با توجه به شناخت خوبی که از قاب کوچک تلویزیون دارد، به کارگردانی موفق تبدیل شود. فرامرز قریبیان برای ایفای نقش تراب‌نژاد انتخاب هوشمندانه‌ای بوده، چرا‌که نوع نگاه و فرم بازی او نزدیکی بسیاری با این نقش دارد.

چشمان نافذ و گیرای قریبیان که حس‌های متفاوتی در آن جریان دارد، کمک شایانی برای ایفای نقش فوق به وی کرده است. مهدی فخیم‌زاده هم در سلسله نقش‌های منفی کارنامه بازیگری‌اش در ایفای نقش نادر محسنیان به همان ترفندهای همیشگی متکی بر زرنگ بازی و هوچی‌گری متوسل شده و بازی روان و دلچسبی را ارائه کرده است. افسانه پاکرو که نقش‌های مثبت تکراری بسیاری را در کارنامه‌اش دارد در نقش عاطفه کلیشه‌شکنی کرده و بازی غافلگیرکننده‌ای را ارائه کرده است. وی در این نقش بخوبی فراز و فرودهای دختری بشدت جاه‌طلب را به تصویر کشیده و نمونه‌ای نزدیک به واقعیت را خلق کرده است.

تکیه بر باد از آن دسته کارهایی است که با توجه به مضمونش می‌تواند اثرات مطلوبی روی مخاطب گذاشته و پیام خود را به بهترین شکل ممکن و فارغ از شعارزدگی به مخاطبان خویش منتقل سازد. کاری که با توجه به استقبال مخاطبان از آن در بازپخش‌هایش این امر را تائید می‌کند.

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها