شبکه‌های تلویزیونی در سال جدید رقابت داغی را در تعطیلات نوروزی آغاز کرده و پس از این دوره پانزده روزه دوره‌ای نه چندان طولانی را به بازپخش مجموعه‌های تلویزیونی اختصاص داده تا در ماه مبارک رمضان بار دیگر رقابت گرمی را در جذب مخاطبان آغاز کنند.
کد خبر: ۹۱۴۰۷۴

حال نگاهی به تولیدات شبکه‌های گوناگون و برنامه‌های روی آنتن رفته آنها در سه ماهه بهار می‌اندازیم.

شبکه یک

شبکه ملی در تعطیلات نوروزی «بیمار استاندارد» ساخته سعید آقاخانی را روی آنتن برد که مخاطبان خود را به دو دسته کاملا متفاوت تقسیم کرد. نخست گروهی که طنز خاص آن نوشته بهرام توکلی را دوست داشته و با آن ارتباط برقرار کردند و گروه دیگر آنهایی که این ارتباط را برقرار نکردند. توکلی در نخستین تجربه تلویزیونی‌اش، به سراغ سبکی امتحان پس داده و تقریبا شناخته شده رفته و قصه پیچیده خود را در این بستر روایت کرده است. یک نوع کمدی پوچ که رگه‌هایی از کمدی سیاه هم در آن به شکل پررنگی به چشم می‌خورد و شخصیت‌های اصلی کار در این فضا شکل گرفته‌اند. بهنام پسر جوان تحصیلکرده رشته سینماست که در کار خود به هیچ موفقیتی دست نیافته و همواره دیگران نیز این موضوع را به رخ او می‌کشند.

بهنام خسته از این حرف‌ها و در حالی که از بی‌پولی به نقطه انفجار رسیده، به پیشنهاد یک دکتر روان‌شناس در قالب یک بیمار روانی برای محک زدن عیار چهار دکتر جوان می‌رود. توکلی در دو قسمت اول بخوبی ‌روی شخصیت بهنام مانور داده و زوایای مختلف آن را به مخاطبان بازمی‌شناساند بی‌آن‌که به زیاده‌گویی روی آورد. برای مثال می‌توان به برخوردهای او با دیگر شخصیت‌ها بخصوص مهرداد (دوست جوان بازیگرش) اشاره کرد که از همه آنها چیزی جز تحقیر نصیبش نمی‌شود. به همین دلیل مخاطب او را به عنوان قهرمان داستان باور کرده و به مرور خود را به او نزدیک می‌کند. روایت غیرخطی داستان که در فیلمنامه پیش بینی شده بهترین روش برای سروشکل بخشیدن به قصه پرپیچ و خم بیمار استاندارد بوده که در عین حال از پایان مناسبی‌هم برخوردار است.

بابک حمیدیان هم در نقش بهنام بخوبی ‌با نقش یکی شده و با درک درست خود از نقش آن را به شکل مطلوبی‌به تصویر کشیده است.

پس از پایان تعطیلات این شبکه علاوه بر پخش ادامه «معمای شاه» ساخته محمدرضا ورزی، مجموعه «دوردست‌ها» ساخته جواد ارشاد را هم روی آنتن برد. مجموعه‌ای بیست و شش قسمتی به قلم سمانه نامدار با قصه‌ای کاملا آشنا که در نگارش آن بیشترین بهره از کلیشه‌ها گرفته شده و مخاطب برای دنبال کردن آن کار سختی را پیش رو ندارد. چرا که نمونه‌های نزدیک به آن را بارها از شبکه‌های مختلف تلویزیونی دیده است، اما دوردست‌ها با وجود بهره گرفتن از کلیشه‌های گونه ملودرام، ساختار روایی نسبتا جذابی‌داشته و بدون لکنت قصه‌اش را روایت می‌کند. داستان اصلی درباره دختر جوانی به نام یگانه است که با مادرش زندگی می‌کند و حال پس از تحصیل در رشته مهندسی وارد کارخانه روغن‌سازی معروفی می‌شود که پدر نادیده‌اش ریاست آن را برعهده دارد. این خط اصلی فیلمنامه به مرور با داستانک‌های دیگری پیوند می‌خورد که نخ تسبیح همه آنها خود یگانه است. نامدار در دو سه قسمت نخست دوردست‌ها، ابتدا قهرمان داستان و مادرش را بخوبی ‌معرفی کرده و شناختی نسبی ‌در رابطه با موقعیت اجتماعی‌شان به مخاطب می‌دهد. انتخاب رشته مهندسی برای یگانه هم ایده بسیار خوبی‌ برای ورود او به کارخانه رسول است که در قسمت‌های بعدی افشای نسبت او با رسول نقطه عطف نهایی فیلمنامه را رقم می‌زند. در این بین خواستگاری مهندس جوان همکلاس یگانه هم داستان دیگری را شکل داده که کارکرد مناسبی‌در همان قسمت‌های یاد شده داشته و در ایجاد موقعیت‌های تنش‌زا موفق عمل کرده است. فاصله طبقاتی دو خانواده هم مزید بر آن شده که البته تکیه زیاد فیلمنامه‌نویس روی کلیشه‌ها در رابطه با مادر مهندس (دکتر صبوحی) به کیفیت آن لطمه وارد کرده است.

در ادامه، اما دوردست‌ها پیچ و خم دراماتیک خوبی‌ پیدا کرده و نامدار گره‌های خوبی ‌در قصه خود انداخته که به مرور و در قسمت‌های پایانی گشوده می‌شود. با همه اینها ارشاد در انتخاب بازیگر نقش یگانه چندان موفق عمل نکرده و مخاطب برای همذات پنداری با او دچار مشکل است. در عوض بهرام ابراهیمی به عنوان ضد‌قهرمان درخشان ظاهر شده و به نقش خود عمق بخشیده است. دوردست‌ها با توجه به کمبود مجموعه تلویزیونی غیر تکراری در فروردین و اردیبهشت ماه مخاطبان زیادی را به سمت خود کشانده و از این حیث آمار جالبی‌را کسب کرده است.

معمای شاه هم در بخش‌های پخش شده در این فصل موفق نشان داده و به لحاظ تاریخی به دوره خوبی‌ رسیده که برای دوستداران تاریخ معاصر جذابیت‌های زیادی دارد. بخصوص بخش‌های مربوط به ملی شدن صنعت نفت به دست دکتر محمد مصدق و آیت‌الله کاشانی که خوب هم از کار درآمده و ریتم تندتری هم نسبت به بخش‌های پیشین دارد. «خط هوایی شمال» دیگر مجموعه تلویزیونی بهار شبکه اول سیماست که داستان آن درباره یک خط هوایی مسافری به مقصد آلاسکاست که چند شخصیت ثابت و چند شخصیت مهمان دارد. در هر قسمت هم ماجرایی مجزا رخ داده و مخاطب را با خود همراه می‌برد. خط هوایی شمال از آن دسته مجموعه‌هایی است که صرفا برای سرگرمی ساخته شده و در این زمینه هم کارش را تا حدود زیادی انجام می‌دهد.

شبکه دو

«زعفرانی» ساخته حامد محمدی گزینه این شبکه برای تعطیلات نوروزی بود که به واسطه لحن کمدی‌اش تا حدودی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. کشتی‌گیری قدیمی (ناصر زعفرانی) که اهل خراسان است، پس از بازنشستگی از دنیای ورزش، قهوه‌خانه‌ای در تهران راه انداخته و پس از سال‌ها آن را به یکی از پررونق‌ترین قهوه خانه‌های شمال تهران تبدیل کرده است. حال پسر صاحب ملک قهوه‌خانه (همایون) که خود رستوران‌دار است، از زعفرانی می‌خواهد یا خود ملک را خریده یا آن را به او بفروشد تا تبدیل به بنایی چند طبقه شود.

کشمکش‌های میان این دو نفر پایه فیلمنامه این مجموعه را که محمدی، آزاده محسنی و سعید جلالی به رشته تحریر در‌آورده‌اند، شکل داده و بقیه شخصیت‌ها حول محور این ماجرا حرکت کرده و هویت پیدا می‌کنند، اما کشمکش‌های این دو برای ساخت مجموعه‌ای چهارده قسمتی کافی نبوده و نویسندگان باید داستانک‌هایی به آن اضافه می‌کردند. کاری که انجام شده و چند داستانک با کیفیت‌های مختلف در دل قصه اصلی گنجانده شده است. برای مثال می‌توان به داستان مینا و همسرش (ماشاالله) اشاره کرد که به لحاظ اقتصادی هم به قهوه خانه زعفرانی وابسته هستند. زعفرانی به عنوان قهرمان داستان که بخش مهمی از ماجراها حول محور او شکل گرفته، تیپ ـ شخصیت آشنا و ملموسی است که به باور مخاطب نشسته و به همین دلیل هم به هنگام در تنگنا قرار گرفتنش با او همذات‌پنداری می‌کند. در عین حال ورزشکار بودنش هم به این باورپذیری کمک کرده و خصلت جوانمردی‌اش را پررنگ‌تر کرده است، اما این قهرمان برای پیشبرد داستان نیاز به یک ضدقهرمان هم دارد که در اینجا این وظیفه به‌عهده همایون است. رستوران‌داری از خانواده‌ای خوشنام که وسوسه جمع کردن پول بیشتر او را از خصلت‌های خوبش دور کرده و به تقابل با زعفرانی وا داشته است. نکته مهم در رابطه با او خاکستری بودنش است که باورپذیری مناسبی‌ به آن تزریق کرده و تا حدود زیادی از کلیشه‌های دم‌دستی و کهنه دور نگه داشته است. قصه علاقه‌مند شدن او به خواهر پسر معتاد هم محل نیز در همین راستا قرار دارد که تعلق به بخش روشن‌تر شخصیت همایون دارد. محمدی در واگذاری نقش‌ها با بازیگرانش هم محتاط عمل کرده و تا حدود زیادی از کلیشه‌ها پیروی کرده که البته در ساختار زعفرانی بخوبی ‌جواب داده است. این شبکه در ادامه بار دیگر مجموعه تلویزیونی حس سوم به کارگردانی مهدی فخیم زاده را روی آنتن برد. یک مجموعه پلیسی که رگه‌های پررنگی از کمدی هم به آن اضافه شده و بخش مهمی از قوت خود را مدیون خط اصلی داستان، شخصیت اول زن خود است. «حس سوم» با وجود تکراری بودن بواسطه همین قصه نسبتا جذاب و بازی روان فخیم زاده و نسرین مقانلو توانست جمعی از مخاطبان بالقوه شبکه‌های تلویزیونی را جذب خود کند.

شبکه سه

برزو نیک‌نژاد در ایام نوروز مجموعه «قرعه» را روی آنتن شبکه سه سیما برد که وجه کمیکش برگ برنده آن در مواجهه با مخاطبان به حساب می‌آمد. احمد رفیع زاده و محمد تنابنده در قرعه به سراغ مضمونی آشنا برای مخاطب رفته و داستان اصلی و داستانک‌های خود را حول محور آن شکل داده‌اند. در سال‌های اخیر صندوق‌های قرض‌الحسنه خانگی زیادی در خانواده‌ها، شرکت‌ها و... تاسیس شده تا اعضا از این طریق بتوانند راحت‌تر به وام مورد نظرشان دست پیدا کنند. رفیع‌زاده و تنابنده هم با استفاده از این موضوع طرح فیلمنامه خود را شکل داده و اعضای یک صندوق محلی را به عنوان محور داستان خود برگزیده است.

صندوقی که اعضای آن تماما از طبقه متوسط و زیر متوسط تشکیل شده و حال در شب عید برای قرعه‌کشی روزشماری می‌کنند. این ملموس بودن موضوع، گام بلندی برای ارتباط هرچه بهتر مخاطبان با کار است که بخوبی ‌از سوی رفیع‌زاده و نیک‌نژاد برداشته شده است. در قسمت نخست با نصرت و خانواده‌اش آشنا می‌شویم که برگزاری جلسات ماهانه قرعه‌کشی را برعهده داشته و مدیریت مالی صندوق هم به‌عهده اوست. حال در آستانه برگزاری قرعه کشی، پدر نصرت (عوض) که از سال‌ها پیش سمنو برای هفت سین عید می‌پزد به مشکل خورده و با شکایت تعدادی از مصرف‌کنندگان روبه‌رو شده است. تلاش نصرت برای سند پیدا کردن و وثیقه گذاشتن آن قصه را به طرف مرد مسن معتاد به مخدری می‌برد که سندی امانتی پیش خود دارد. نیک‌نژاد که خود یکی از بهترین کمدی‌های تلویزیونی سال‌های اخیر(دودکش) را نوشته، در قرعه صرفا به کارگردانی اکتفا کرده و تلاش فراوانی برای سرراست بودن آن به خرج داده که در این زمینه هم موفق نشان داده است. بخصوص در دو قسمت پایانی که از کارگردانی شسته رفته‌تری هم نسبت به قسمت‌های دیگر برخوردار است. قرعه از بازیگران خوب و شناخته شده‌ای بهره گرفته که تقریبا بخش مهمی از آنها آشنا به گونه کمدی هستند.

از حمیدرضا آذرنگ و هدایت هاشمی گرفته تا غلامرضا نیکخواه، فروغ قجابگلی و هومن برق‌نورد، اما نتوانسته به دلایل گوناگون ازجمله فشردگی کار برای رساندن آن به آنتن نوروز، از این قابلیت‌ها به شکل کامل استفاده کند. در میان آنها هاشمی با آن گریم متفاوت بهتر از بقیه کار کرده و شیرینی خاصی هم به شخصیت عوض بخشیده است. آذرنگ هم در راستای نقش‌های سال‌های اخیرش، خوب و باورپذیر ظاهر شده و مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته است. «مردم چی میگن» با اجرای پیمان طالبی‌ یکی از موفق‌ترین جنگ‌های روتین تلویزیونی در ماه‌های اخیر است که بخوبی‌ جای خود را میان مخاطبان باز کرده و علاقه‌مندان پروپاقرصی هم دارد. ریتم تند و نگاه نقادانه گروه این برنامه به مسائل اجتماعی از نقاط قوت آن به حساب می‌آید که اجرای طنزانه طالبی‌ هم آن را کامل کرده است. البته در این بین نباید از ساعت پخش مناسب آن هم بسادگی گذشت که بیش از هر چیز نشان از توجه مدیران شبکه سه دارد.

شبکه پنج

این شبکه در فصل بهار فعالیت چندانی نداشته و بخصوص در زمینه تولید مجموعه‌های تلویزیونی کم کارتر از سال‌های پیش عمل کرده است. این در حالی است که شبکه فوق در ماه‌های اخیر به پخش اچ.دی هم مجهز شده و از کیفیت تصویر مطلوبی‌هم بهره می‌برد. در این بین تنها چند جنگ تلویزیونی که پیش از این هم به شکل زنده روی آنتن می‌رفت، ادامه پیدا کرده که برای جذب مخاطب انبوه کفایت نمی‌کند.

شبکه مستند

این شبکه را می‌توان یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون در فصل بهار قلمداد کرد که با پخش منظم مستندهای درخشان داخلی و خارجی، طیف زیادی از دوستداران سینمای مستند را جذب خود کرد. ازجمله کارهای شاخص این شبکه در این ایام می‌توان به مستندهای «راننده و روباه» و «سر آلکس فرگوسن» اشاره کرد که در بازپخش هایشان هم مخاطبان زیادی را پای این شبکه نشاند.

شبکه نمایش

این شبکه هم روزهای پرفروغی در بهار داشته و با پخش منظم فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما مورد توجه علاقه‌مندان جدی سینما قرار گرفت. بخصوص این‌که فیلم‌های به نمایش درآمده نیز کیفیت‌های فوق‌العاده‌ای داشته و از دوبله‌های درخشانی هم برخوردار بوده‌اند.

برای مثال می‌توان از پخش سری فیلم‌های جان فورد و وسترن‌های مشهور به اسپاگتی نظیر «خوب، بد، زشت»، «به خاطر یک مشت دلار» و... یاد کرد که با وجود ساعت پخش نامناسبش (یک بامداد) باز هم مورد توجه علاقه‌مندان سینما قرار گرفت.

شبکه نسیم

بدون شک موفق‌ترین و پربیننده‌ترین شبکه سیما در فصل بهار که با دو برنامه «دورهمی» و «خندوانه» میلیون‌ها مخاطب را جذب خود کرد، شبکه نسیم است. در اولی مهران مدیری ستاره برنامه است که در هر قسمت علاوه بر حضور مهمان‌ها، قطعات نمایشی حاضر کرده و خود نیز در بخشی دیگر قطعه‌ای را به شکل تک‌گویی اجرا می‌کند.

با همه اینها به نظر می‌رسد که دورهمی در قسمت‌های اخیر خود به نوعی تکرار و یکنواختی دچار شده که اندک تغییرات وعده داده شده نیز در همین راستا به نظر می‌رسد.

خندوانه هم پس از موفقیت حیرت‌انگیزش در سال گذشته این بار با دکوری جدید که مهمان‌های بیشتری در خود جای می‌دهد، پا به میدان رقابت گذاشت. با همان طرح و ایده امتحان پس داده قبلی و با تکیه بر جناب خان و خود رامبد جوان و گهگاه مهمان‌هایی که با حضورشان به گرمای خندوانه افزوده‌اند.

شبکه آی‌فیلم

این شبکه هم در این فصل سریال‌های زیادی را بازپخش کرد که از آن میان «روزگار قریب» ساخته فراموش نشدنی کیانوش عیاری به لحاظ جذب مخاطب در صدر ایستاد.

عیاری در مجموعه روزگار قریب برای روایت کامل زندگی دکتر قریب فیلمنامه خود را به چهار بخش کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی تقسیم کرده و مخاطب را به تماشای گوشه‌هایی از هر بخش دعوت کرده، بی‌آن‌که از حوادث مهم هریک از این بخش‌ها بسادگی عبور کند. روح جستجوگر محمد قریب در کودکی، شاه کلید ورود مخاطب به درون اوست که به بهترین شکل شخصیت وی را ترسیم کرده و به ماجراهای متعدد بعدی زندگی‌اش هویت می‌بخشد.

در واقع عیاری همچون بافندگان فرش با ظرافتی خاص ماجراهای کودکی او از سفر به روستای گرکان و قضیه مرگ حکیم تا ماشین دودی سواری و سفر پرخطر نافرجام به کربلا را کنار هم چیده و مخاطب را به همذات‌پنداری با وی وامی‌دارد. عیاری با استفاده از رفت و برگشت‌های زمانی متوالی، برش‌هایی از جوانی و میانسالی او را هم به تصویر کشیده و در نهایت مرگ فوق‌العاده تاثیرگذار وی را نقطه پایان کار قرار می‌دهد. در عین حال حواسش هم هست که تلخی فراوان قسمت آخر را با آمدن پدر نوجوان جنوبی‌ بیمار (عقیل) و نگاه امیدوار او به فضای بیرون بیمارستان و برفی که زمین را سپیدپوش کرده، تعدیل کند.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها