برخلاف آنچه در سالهای اخیر اتفاق افتاده است 3تیم پرطرفدار منچستر یونایتد، آرسنال و میلان دچار افتی قابل توجه شده اند و روزهای بدی را پشت سر می گذارند.
کد خبر: ۹۰۵۳۷

منچستر یونایتد، حاکم مطلق لیگ برتر انگلستان و قهرمان سال 1999اروپا آنقدر در 2سال گذشته ضعیف شده که حتی قادر نیست خود را از مرحله گروهی لیگ قهرمانان بالا بکشد.
آرسنال ، محبوب ترین تیم شهر لندن آنقدر ناتوان شده که به میانه جدول لیگ برتر سقوط کرده و از گردونه جامهای حذفی و اتحادیه هم کنار رفته است.
چند هزار کیلومتر آن طرف تر، میلان تیم بزرگ کشور ایتالیا که زمانی با نامش پشت هر حریفی را به لرزه درمی آورد، به یک تیم بی آزار بدل شده که نمی تواند حریفان متوسط را از پیش رو بردارد و وقتی در جام حذفی 3گل از پالرمو می خورد، کسی زیاد تعجب نمی کند.
در این صفحه سعی می کنیم دلایل سقوط این سه تیم را به طور خلاصه بررسی کنیم. از منچستر یونایتد شروع می کنیم. شیاطین سرخ اروپا در 2سال گذشته سیر نزولی غیرقابل باوری پیمودند و از تیم اول جزیره به قدرت دوم و سوم تبدیل شده اند.
این درست که درخشش فوق العاده چلسی باعث شده دیگران کمتر به چشم بیایند، اما خود منچستر یونایتد هم نتوانسته همچون سالهای نه چندان دور اقتدار و تسلط خود را نشان دهد.
منچستر یونایتد تیمی است که در روزهای اوجش تمامی حریفان میانه و پایین جدول را با اختلاف گل قابل توجه از مقابلش برمی داشت و اگر لغزشی داشت در مقابل چند مدعی دیگر بود که این لغزشها هم نمی توانست در قهرمانی آنها خیلی تاثیرگذار باشد؛ اما پس از آخرین قهرمانی منچستر یونایتد که در فصل 2002 2003رقم خورد، نزول این تیم آغاز شد.
با رفتن بازیکنانی چون یاپ استم ، دیوید بکام ، خوان سباستین ورون و آغاز سیر نزولی نفراتی چون پل اسکولز، روی کین و رایان گیگز، تضعیف شیاطین سرخ بخصوص در میانه میدان شدت گرفت.
آمدن کارلوس کرش به منچستر یونایتد به عنوان دستیار اول فرگوسن و به کارگیری سیستم 4-5-1او در آن دوران باعث سردرگمی بیشتر بازیکن های منچستر یونایتد شد که با روش قدیمی خو گرفته بودند.
سال 2004برای منچستر یونایتد در حالی به پایان رسید که آنها فقط یک جام حذفی را به خانه بردند و در لیگ تحت تاثیر شاگردان آرسن ونگر قرار گرفته بودند.
پیش بینی همگان این بود که در فصل بعد، فرگوسن با به خدمت گرفتن بازیکنانی چون گابریل هاینتزه ، وین رونی و آلن اسمیت بار دیگر به قدرت برتر انگلستان تبدیل خواهد شد، اما فرگوسن و تیمش همه را ناامید کردند و پس از مدتها دست خالی فصل را به پایان رساندند.

آمدن گلیزرها
در پایان فصل 2003 2004همه کارشناسان ، خط میانی منچستر یونایتد را نقطه ضعف این تیم دانستند، ولی فرگوسن نتوانست این خط میانی را ترمیم کند و این دقیقا در زمانی بود که منچستر یونایتد در اوج مشکلات داخلی به سر می برد.
فروش باشگاه منچستر یونایتد به خانواده گلیزرها که از یک سال پیش با مخالفت هواداران این تیم روبه رو شده بود بالاخره به حقیقت پیوست ، ولی مشکلات مالی باشگاه موجب شد فرگوسن تنها به خرید ادوین فاندرسار و پارک جی سونگ اکتفا کند و کیه رون ریچاردسون را از وست بروم فرابخواند.
داستان این فصل گویای همه چیز است. منچستر یونایتد با فاصله ای بعید در تعقیب چلسی صدرنشین است و حتی خوشبین ترین هواداران منچستر یونایتد به قهرمانی فکر نمی کنند.
فرگوسن که در طول فصل برای پر کردن میانه میدان تیمش از نیروهای غیرتخصصی نظیر جان اوشی و آلن اسمیت استفاده کرده بود، با رفتن روی کین و مشکلات بینایی پل اسکولز، از ریوفردیناند بهره گرفت.
شایعه به خدمت گرفتن یوهان فوگل و جنارو گتوزو از میلان و توماس گراوسن از رئال مادرید هم تنها در حد حرف باقی ماند تا فرگوسن بیش از هر زمان دیگری حفره میانه زمین تیمش را احساس کند.
اکنون پس از حذف منچستر یونایتد از لیگ قهرمانان اروپا اهداف باقی مانده برای فرگوسن در جام حذفی و جام اتحادیه خلاصه می شود که در دومی منچستر یونایتد به دیدار نهایی راه یافته است.
به هر حال اگر فرگوسن در منچستر یونایتد ماندگار باشد، در فصل تابستان باید در پی به خدمت گرفتن دست کم 2هافبک تراز اول باشد.

سقوط تفنگداران
ماجرای آرسنال عجیب تر از ماجرای منچستر یونایتد است. شاگردان ونگر در سالهای اخیر همیشه یا در صدر جدول بوده اند یا در رده دوم ، اما اکنون برای دیدن نام آرسنال باید سر خود را پایین تر بیاوریم و میانه جدول را ببینیم.
نزول آرسنال از میانه فصل گذشته شروع شد. شکست آنها در اولدترافورد مقابل منچستر یونایتد که به رکورد 50بازی بدون شکست آنها در لیگ برتر خاتمه بخشید، آغاز نزول تفنگداران بود.
آنها در پایان فصل توانستند جام حذفی را به خانه ببرند، اما حتی با وجود رفتن پاتریک ویه را کسی فکر نمی کرد در فصل جدید، آرسنال اینقدر ضعیف شود. رفتن ویه را مسلما یک دلیل عمده برای ضعف خط میانی آرسنال است ، اما مشکل فقط فقدان او نیست.
آرسنال دیگر نمی تواند با پاسهای کوتاه و دقیق بازی را در اختیار بگیرد و به دروازه حریفان نزدیک شود. آنها معمولا با اتکا به خط حمله فوق العاده ای که با رهبری تیه ری آنری به میدان می رفت ، حریفان ضعیف را گلباران می کردند؛ اما در این فصل این اتفاق تنها چند بار رخ داده است.
خط دفاعی آرسنال ضعیف تر از همیشه است. اشلی کول و گائل کلیچی 2مدافع چی آرسنال ، هر دو مصدوم شده اند، کولوتوره به جام ملتهای آفریقا رفته و سول کمپبل به برپایی یک نمایشگاه از اشتباهاتش اقدام کرده است.
پاسکال سیگان و فیلیپ سندروس هم پراشتباه هستند و عملا ونگر نمی تواند کاری برای دفاعش انجام دهد.

میلان فقط یک نام
شرایط میلان با 2تیم انگلیسی تا حدودی متفاوت است . 2تیم یاد شده هر یک به نوعی با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، اما میلان چنین شرایطی ندارد. پس از این که آنچلوتی نتوانست تیمش را از استانبول دست پر خارج کند، مشکلات روحی گریبانگیر روسونری شد.
آنچلوتی قول داده بود دیگر اشتباهات فینال لیگ قهرمانان را تکرار نکند، اما عملا راهی را رفت که رئال مادرید 2فصل پیش رفته بود.
او بدون توجه به دفاع ضعیف تیمش که در 6دقیقه 3بار تسلیم لیورپول شد، فقط مارک یا نکولوفسکی و یوهان فوگل را برای خط میانی و آلبرتو جیلاردینو را برای خط حمله به خدمت گرفت.
صدور اجازه رفتن قرضی آبیاتی به رقیب دیرینه ، یوونتوس دیگر اشتباه سران این باشگاه بود؛ البته در نگاه اول ، آنها با این کار سعی کردند اخلاق حرفه ای گری و منش ورزشکاری خود را به نمایش بگذارند، چون بوفون به وسیله کاکا مصدوم شده بود، اما عملا با بدون رقیب کردن دیدا، شرایط نزول او را فراهم کردند.

خط دفاعی مسن
مجموعه اشتباهات یاد شده را کنار اشتباهات بزرگ و کوچک کارلو آنچلوتی در میدان های مختلف قرار دهید تا علت نزول میلان را پیدا کنید.
از 7مدافع میلان ، تنها نستا و کالادزه کمتر از 30سال دارند و این چیزی است که علت اصلی ضعف دفاعی میلان در میدان های مختلف به حساب می آید.
این خط دفاعی باید به وسیله پائولو مالدینی 37ساله هدایت شود که بیش از این که در میدان باشد به دلیل مصدومیت کنار زمین است.
استفاده از کالادزه در مرکز خط دفاعی ، آخرین تدبیر آنچلوتی بود که بی نتیجه ماند و منجر به پذیرش گلهای بیشتر شده است. با این همه کارلتو در پنجره انتقالات زمستانی هم به جای خرید یک مدافع تنها یک مهاجم نیمکت نشین خود را با دیگری عوض کرد. رفتن ویه ری و آمدن آموروسو شاهکار زمستانی آنچلوتی و گالیانی بود.
آنها در همین موضوع انتقالات ثابت کردند خیلی ازتیم موجی، بته گا و جیرائودو در یوونتوس عقب هستند. یانکولوفسکی و فوگل در میلان نیمکت نشین هستند، در حالی که هر یک در فصل گذشته در تیمهای اودینزه و آیندهوون بهترین بازیها را ارائه می کردند.
اگر میلان بازیکنانی چون کاکا، شوچنکو، جیلاردینو و اینتزاگی را نداشت سرنوشتی بسیار تلخ تر را به چشم می دید.
اگر میلان در این فصل با همین روند ادامه دهد، نباید در انتظار موفقیت آنها باشیم و در آن صورت بر خلاف آنچه برلوسکنی و گالیانی در حمایت از کارلتو گفته اند، نامی جدید را روی نیمکت میلان خواهیم دید و عجیب نخواهد بود اگر این نام مارکوفان باستن باشد.

مزدک میرزایی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها