وزیر: با کسری 6000 میلیارد تومانی مواجه هستیم

آموزش و پرورش در دست‌انداز کسری بودجه

مثل مردی عیالوار که به هر در می‌زند بازهم هشتش گرو 9 است و هفت‌سرعائله‌اش ناراضی، آموزش و پرورش نیز تن عریض و طویلش را به هر مشقتی شده از سالی به سالی دیگر می‌کشد، البته با کلی کمبود، نارضایتی و خشم و کارهای بر زمین مانده مثل حکایت همان مرد عیالوار که وسعش بیش از این نیست، اما گوشش پُر است از غرولند.
کد خبر: ۹۰۱۱۸۸

دیگر کار به جایی رسیده که اگر یک روز حرف از کسری بودجه در آموزش و پرورش نباشد باید تعجب کرد، ولی با این که تعجب نکردیم، اما دوباره این کمبود را شنیدیم آن هم از گیرنده‌های تلویزیون در شبی بهاری.

یکشنبه شب علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در استودیوی برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری، این کمبود را علنی کرد تا یک بار دیگر مردم و فرهنگیان بدانند کمبودها و نارضایتی‌ها از کجا آب می‌خورد.

بیش از 13.5 میلیون دانش‌آموز و نزدیک به 40 میلیون ایرانی (اعم ازخانواده‌ها و فرهنگیان) مخاطب مستقیم و غیرمستقیم آموزش و پرورش هستند و کوچک‌ترین تصمیم بر زندگی آنها اثر می‌گذارد. پس طبیعی است اگر وقتی شخص وزیر از کسری 6000میلیارد تومانی آموزش و پرورش در سال 95 سخن گفت، این جمعیت انبوه، آه سردی کشیده باشند .

فانی می‌گفت در دولت یازدهم بودجه آموزش و پرورش یک و نیم برابر نسبت به قبل افزایش یافته، ولی با این حال باز هم کمبودها جدی است؛ جدی به اندازه 6000 میلیارد تومان برای سال 95 .

نگاهی به روند تعیین بودجه برای نظام آموزشی

اگر مدارس جدید کمترساخته می‌شود، اگر تخریب مدارس قلع و قمعی شتاب ندارد، اگر استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس زمانبر است، اگر تجهیزات مدارس کامل نیست، اگر معلمان حق‌التدریس همیشه از آموزش و پرورش طلبکارند، اگر دستمزدها بموقع پرداخت نمی‌شود، اگر حقوق معلمان با بقیه کارمندان دولت همخوانی ندارد، اگر فرهنگیان اغلب دغدغه معیشت دارند، اگر هنوز چالش هزینه قبوض مدارس پابرجاست و اگر همچنان کیفیت، گمشده سیستم آموزشی کشور است، انگشت اتهام را باید به سمت بودجه آموزش و پرورش گرفت؛ بودجه‌ای که هر سال دولت‌ها آن را پیشنهاد می‌دهند و مجلس آن را تائید می‌کند.

سال 92، بودجه آموزش و پرورش 16هزار و 500 میلیارد تومان تعیین شد، سال 93 این رقم به 21 هزار میلیاردتومان رسید، سال 94 این بودجه اندکی رشد کرد و روی رقم 24 هزار میلیارد تومان ایستاد و امسال در جهشی قابل ملاحظه به 31هزار میلیارد تومان رسید. این ارقام بظاهر درشت است، ولی چون باید در هزار و یک نقطه خرج شود، در عمل رقمی نیست که سیستمی عریض و طویل همچون آموزش و پرورش را کفایت کند. به همین علت است که سال 92، حدود 2000 میلیارد تومان، سال 93، حدود 2500 میلیارد تومان و سال 94 آموزش و پرورش 2000 میلیارد تومان کسری بودجه آورد و حالا پیش‌بینی وزیر این است که سال 95 این وضع وخیم‌تر از قبل می‌شود و رقم کسری به 6000 میلیارد تومان می‌رسد.

علت این میزان کسری را می‌توان در چند مساله جویا شد؛ یکی افزایش حقوق معلمان که به گفته وزیر، از میانگین یک‌میلیون و 300 هزار تومان در سال 92 به دو میلیون و 80 هزار تومان در سال 94 رسیده و دیگری اجرای طرح رتبه‌بندی فرهنگیان که فروردین سال 94 اعلام شد و اجرای کامل آن به 13 هزار و 500 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. اگر ضرورت سرعت‌بخشی به ساخت و ساز مدارس و تجهیزآنها و نیز تسویه مطالبات سنگین فرهنگیان از آموزش و پرورش را نیز به این دو مساله اضافه کنیم، آن وقت روشن می‌شود که چرا کسری بودجه در آموزش و پرورش باید برای همه مهم باشد .

بودجه‌ها کجا خرج می‌شود

از همین ابتدا خیال مردم را راحت کنیم که 98 درصد بودجه‌های سالانه آموزش و پرورش صرف هزینه‌های پرسنلی می‌شود و فقط 2 درصد برای ارتقای کیفیت آموزش و فضاهای آموزشی می‌ماند؛ این نکته را بارها وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده از جمله این بار که در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری حاضر شد.

این 2 درصد باقی مانده از بودجه سهم امور مختلفی می‌شود؛ از جمله این که بخشی از آن سهم وزارتخانه می‌شود، بخشی سهم دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، ادارات کل استان‌ها، پروژه‌های عمرانی، بخشی نیز به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی، کمک به تامین سرانه دانش‌آموزی، یارانه دفترچه، تغذیه رایگان و امور رفاهی دانش‌آموزان مناطق محروم، مدارس غیردولتی، فعالیت‌های تربیت بدنی و ارتقای سلامت دانش‌آموزان، توسعه کمی و کیفی آموزش پیش از دبستان، کیفیت بخشی به فعالیت‌های آموزشی و پرورشی و توسعه عدالت آموزشی، کمک به ایاب و ذهاب دانش‌آموزان روستایی و....

کسری بودجه پیامد سیاست‌های نادرست

آموزش و پرورش در سال‌های اخیر هیچ‌گاه به اندازه دو سال گذشته زیر فشار نبوده است، از یک سو زیر فشارهای مالی و از سوی دیگر تحت فشارهای مجلس. وزیر حتی زیر تیغ استیضاح رفت و جیبش پر شد ازکارت زرد نمایندگان به او. هنوز نیز زمزمه‌های استیضاح مجدد وی جسته گریخته شنیده می‌شود، چون همچنان کسانی در مجلس معتقدند اگر آموزش و پرورش کسری بودجه دارد، ناشی از سوءمدیریت وزیر و ناتوانی‌اش در توجیه هیات دولت برای تعیین بودجه کافی است. عده‌ای نیز توان اقناعی ضعیف او را برای مجاب کردن سازمان مدیریت و دریافت بودجه بیشتر، بهترین دلیل برای کنار گذاشتن‌اش عنوان می‌کنند.

در مقابل اما هنوز هستند نمایندگانی که معتقدند مشکل بودجه آموزش و پرورش به این وزیر و آن وزیر ربطی ندارد، بلکه مشکلی ریشه‌دار است که هیچ دولتی آن را به طور قطعی حل و فصل نکرده و در نتیجه انباشت مشکلات، کار را به اینجا رسانده است؛ کسانی مثل قاسم احمدی لاشکی، عضو کمیسیون آموزش مجلس نهم و منتخب مردم در مجلس دهم.

او در گفت‌وگو با جام‌جم عنان صبر از کف می‌دهد و دولت و مجلس را توامان مقصر تداوم مشکلات آموزش و پرورش و بخصوص فرهنگیان معرفی می‌کند.

او می‌گوید اکنون فقط 1050 میلیارد تومان برای پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان مورد نیازاست که در اختیار آموزش و پرورش قرار نمی‌گیرد. حتی کمیسیون تلفیق مجلس هنگام تصویب بودجه سال 95 به میزان 6000 میلیارد تومان از بودجه پیشنهادی دولت کم می‌کند، درحالی که وزارتخانه‌های دیگر چنین مشکلی ندارند و بازنشسته‌های وزارتخانه‌های نفت و صنعت یک ماه بعد از بازنشستگی مطالبات خود را تمام و کمال دریافت می‌کنند. تبعیض در توزیع بودجه یا دست چندم تلقی شدن مقوله آموزش در این کشور دوپیامی است که از گفته‌های احمدی لاشکی به گوش می‌رسد .

یک کسری و هزار مشکل

خیلی‌ها به آموزش و پرورش می‌گویند کارخانه انسان‌سازی؛ کارخانه‌ای که هرچه درآن بیشتر سرمایه‌گذاری کنیم محصول بهتری دریافت می‌کنیم. این باور اما در کشور ما دچار خدشه است، غافل از این‌که بی‌توجهی به بودجه‌های آموزشی و پرورشی در درازمدت کیفیت نیروی انسانی را پایین می‌آورد و هزینه‌های گزافی به کشور تحمیل می‌کند.

این نکته جان کلام احمد عابدینی، معاون شورای عالی آموزش و پرورش بود وقتی که درباره تبعات کسری بودجه آموزش و پرورش با ما سخن می‌گفت.

اوکه تشکیلات متبوعش سیاست‌های نظام آموزشی را تدوین می‌کند و کسری بودجه، هر آنچه را اینها ریسیده‌اند پنبه می‌کند و به دست باد می‌سپارد، می‌گوید در حالی که سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی کشورهای پیشرفته 6 درصد است، ولی سهم ما حدود 2 درصد، سرانه دانش‌آموزی ما حداکثر20 هزار تومان است، اما درکشورهای پیشرفته 360هزار تومان، تراکم استاندارد کلاس‌های درس رقمی میان 25 تا 30 نفر است ولی به وفورکلاس‌های 40 نفره در کشور یافت می‌شود و این که یک سوم دانش‌آموزان کشور زیر سقف‌های لرزان مدارس فرسوده درس می‌خوانند، نمی‌توان به کسری بودجه هر ساله آموزش و پرورش خرده نگرفت. عابدینی می‌گوید نتیجه تداوم کسری بودجه، نارضایتی نیروی انسانی است؛ انسان‌هایی که کم‌کم اعتمادشان به سیستم کاهش می‌یابد و به خاطر مطالبات انباشته شده، آسایش و آرامش فکری و خانوادگی و انگیزه کار را از دست می‌دهند. او این را اضافه می‌کند به معطل ماندن برنامه‌های تحولی در آموزش و پرورش، تحولاتی که حالا در قالب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمع شده، ولی هنوز فرصت ظهور پیدا نکرده است. اگرکسری بودجه آموزش و پرورش را از این زاویه تحلیل کنیم، مصیبت‌بار بودن آن دیگر بر کسی پوشیده نخواهد ماند.

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها