نقد و بررسی بازی Division

هرج و مرج طغیان می‌کند

بی‌تردید بازی Division یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های سال میلادی است و اینچنین هم باقی خواهد ماند. ابعاد وسیع، توجه تکان‌دهنده به جزئیات و فضای گیرای آن به دل هر عاشق «جهانِ ‌باز» خواهد نشست، اما این جهان‌ِ باز خالی از ایراد هم نیست.
کد خبر: ۸۹۷۶۱۳

مسائل ریز متعددی در بازی وجود دارد که نمی‌گذارد به آن امتیازی بالاتر از 8.5 بدهیم. معمولا چنین ضعف‌هایی را به بازی‌هایی مانند اسکایریم و فال‌اوت می‌توان نسبت داد ؛ آن هم به‌دلیل تنوع فوق‌العاده فعالیت‌ها و ماموریت‌ها، اما در مورد Division دستمان بسته است. با وجود این نمی‌توان جذابیت و گیرایی بازی را کتمان کرد.

داستان بازی همچنان که می‌دانید در آینده‌ای می‌گذرد که یک بیماری مسری جمعیت زیادی را در شهر از بین برده و بقا و نجات آن از دست خرابکاران به دوش گروهی از نیروهای ویژه گذاشته شده است. داستان بازی سعی ندارد قالب‌شکنی کند، اما مهارت سازندگان در القای روایت آن ستودنی است و با تجربه‌ای لذت‌بخش طرف هستیم. هم میان‌پرده‌ها و هم دیالوگ‌های رادیویی، آن قدر گیراست که قلاب خود را به هوش و حواس بازیکن بیندازد. بعضی از اجزای داستان را می‌شد پخته‌تر ارائه کرد، با این حال از تجربه آن پشیمان نخواهید شد.

فضاسازی بازی و داستان آن، قاپ بازیکن را می‌دزدد. مهارتی که سازندگان در خلق منطقه منهتن به خرج داده‌اند چنان بالا بوده که خروجی نهایی را براحتی می‌توان با آثار راکستار مقایسه کرد. هر محله حال و هوای خاص خود را دارد و صحنه‌های متعددی در آنها گنجانده شده که به شکلی باورپذیرانه مصائب مردم گرفتار در گرداب بلا را به تصویر می‌کشد؛ چنین فضایی حتی با دیالوگ‌های تکراری نیز تکان نمی‌خورد. با این حال، بعضی موارد مانند مقابله‌های تکراری با دشمن که بازیکن را به نسل‌های قبل گیم می‌برد، از باورپذیری فضا می‌کاهد که امیدواریم در به‌روزرسانی‌های بعدی تعبیری برای آن اندیشیده شود.

از سوی دیگر هوش مصنوعی دشمنان نیز بیش از حد قابل پیش‌بینی است و تمام چهار فرقه مختلف موجود در بازی، نیروهای مشابه با رفتارهایی مانند یکدیگر دارند که پس از مدتی از تنش موجود در نبردها می‌کاهد. بعضی از مکانیک‌های بدوی بازی نیز دچار خلل است. تیراندازی و هدفگیری در بازی لذتبخش و درست از آب درآمده، اما نه می‌توان نشست، نه پرید و نه درازکش شد. از این رو مخفیکاری فقط با حرکت سریع از پناه به پناه ممکن است. شاید در نظر اول این یک تصمیم تعمدانه از سوی طراحان به نظر بیاید، اما وقتی در ادعای بازی برای نمایش تصویر تاریک یک دنیای زخم‌خورده دقیق می‌شویم، می‌بینیم وجود چنین مکانیک‌هایی در بازی واجب نیست. در عین حال پناه گرفتن هم مشکلات خاص خود را دارد. گاهی پیش می‌آید بخواهید از جان‌پناهتان فاصله بگیرید و کاراکتر تحت کنترل، به محض جدا شدن صاف در معرض تیر دشمن بایستد.

نواقص به کنار، بخش‌های زیادی از بازی خوش می‌درخشد. خط سلامتی سه بخشی که هر بار فقط یکی از نوارهایش بازگشت دارد و در صورت تخلیه کامل هرکدام دیگر پر نخواهد شد، به‌عنوان یکی از مکانیک‌های ثابت‌شده صنعت گیم در دو نسل اخیر، حس چالش خوشایندی به بازی می‌بخشد. نکته خوشایند دیگری که گیم‌پلی را برای بازیکن شیرین‌تر می‌کند، امکان تغییر قابلیت‌ها در هر موقعیت ممکن است. از طرف دیگر این‌که مهارت‌های باز شده تا ابد ماندگار نیست و هر زمان می‌توان آنها را تغییر داد و دستکاری کرد، به آزادی عمل بازیکن دامن می‌زند.

گیم‌پلی بازی نیز نوآنس‌های جالبی دارد. شلیک به مخزن آتش‌افکن دشمنان و دیدن بال‌بال زدن آنها چیز تازه‌ای نیست، اما مواردی مانند شلیک به دشمنی که پشت ماشین پناه گرفته از میان پنجره خودرو، تک‌تیر زدن به نارنجکی که در دست دشمن است و... لحظاتی شیرین و به‌یاد‌ماندنی خلق می‌کند.

متاسفانه بازی گاهی دچار سکته می‌شود. ماموریت‌های داستانی بازی فوق‌العاده کار شده و همچون یک ترن هوایی بازیکن را با فراز و نشیب‌هایی دیدنی آشنا می‌کند. اما این ماموریت‌های فرعی است که با تکرار بیش از حد به ناراحتی بازیکن دامن می‌زند. مشکل اصلی اینجاست که برای دستیابی به مراحل داستانی بالاتر مجبور هستید در این ماموریت‌ها آسیاکاری (Grind) کنید تا به سطح لازم برسید.

یکی از نکات جذاب بازی این است که براحتی و بدون بارگذاری می‌توانید وارد ماموریت‌های داستانی شده و بدون از دست دادن ذره‌ای از حس یکپارچگی بازی، با آنها دست و پنجه نرم کنید. ماموریت‌های داستانی تنوع فوق‌العاده‌ای دارد؛ یکی از آنها شما را به یک تونل انتقالی طولانی و تاریک می‌فرستد و دیگری به یک سفارت بسیار شیک. البته تصور نکنید تکراری بودن ماموریت‌های فرعی به یکنواختی بیش از حد بازی دامن می‌زند. اتفاقا در Division با تعادل خوبی میان عناصر طرف هستیم. بخش داستانی بازی به تنهایی 30 ساعت از وقت بازیکن را می‌گیرد که در ترکیب با عناصر دیگر مانند ماموریت‌های فرعی، گشت و گذار در دنیای بازی و ارتقای سطح و مدیریت منابع، چند ساعت دیگر به آن افزوده خواهد شد.

در کنار اینها، تعدادی ماموریت روزانه نیز برای بازی در نظر گرفته شده که انجام آنها به کسب غنایم و اسلحه بهتر منجر می‌شود. متاسفانه این سلاح‌ها آنچنان که باید خاص و متفاوت نیستند و بازیکن را برای تعهد به این بخش ترغیب نمی‌کنند.

شما می‌توانید بازی را به صورت دو، سه یا چهار نفره نیز انجام دهید. حتی اگر دوستان کافی را برای این کار نداشتید، خود بازی قبل از ماموریت‌ها برایتان جست‌وجو کرده و بازیکنان کافی را فراهم می‌کند. در صورت بازی چهار نفره، نبردهای بازی پوست انداخته و تازه حس حقیقی اعمال استراتژی و تاکتیک به بازیکن القا می‌شود. برای اجرای بازی باید در تمام مدت به اینترنت متصل باشید که خب قطعا برای بسیاری از مخاطبان خوشایند نخواهد بود. اما فارغ از آن، تا به‌حال سرورهای بازی عالی عمل کرده‌اند.

در عین حال با مراجعه به بخشی در بازی به نام Dark Zone می‌توانید در حضور شخصیت‌های کنترل‌شده توسط هوش مصنوعی با بازیکنان دیگر رقابت کنید. بخش قابل توجهی از تنش قابل ارائه در Division را در این قسمت حس خواهید کرد. بازیکنان دیگر ممکن است با شما همراهی کرده و با حذف نیروهای هوش مصنوعی از صحنه، غنائم را به دست آورده و با شما تقسیم کنند یا این‌که از پشت به شما خنجر بزنند و تمام اموالتان را مال خود کنند. در مجموع، بازی Division محتوای گسترده‌ای روی میز گذاشته که هضم همه آن کار یک یا دو وعده نیست. این خوان رنگین، قوت چند وقت یک گیمر را فراهم می‌کند. فقط باید در مقابل آسیاکاری‌ها و مشکلات ریز گیم‌پلی آن صبوری کنید و آنها را به لذایذ متعدد دیگرش ببخشید.

The Division

پلتفرم Xbox One، PS4، PC

ناشر Ubisoft

سازنده Ubisoft Massive

سبک شوتر سوم شخص

امتیاز 8.5

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها