یادگیری زبان انگلیسی و فرانسوی؛ تنها مشکل سپهر و فریبا است که به‌خاطرش به دادگاه خانواده آمده‌اند. سپهر که پیش از ازدواج ادعا کرده بود تسلط کامل به این دو زبان دارد، تازه بعد از ازدواج دستش رو شد و فریبا فهمید شوهرش به هیچ زبانی غیر از فارسی مسلط نیست.
کد خبر: ۸۶۲۱۷۷

این آغاز درگیری‌های زوج جوان بود و وقتی سپهر برای یادگیری این دو زبان هیچ تلاشی نکرد، در نهایت فریبا تصمیم به جدایی از شوهرش گرفت. آنها حالا روبه‌روی قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران نشسته‌اند و سعی می‌کنند تا او را برای صدور حکم طلاق قانع کنند. فریبا در مورد ماجرای اختلافش با سپهر به قاضی می‌گوید: آقای قاضی شوهرم مرا فریب داد. او از روز اول به من دروغ گفت و مرا بازیچه خودش کرد. زندگی من از وقتی متوجه دروغ و فریب سپهر شدم نابود شد. همان لحظه‌ای که متوجه شدم شوهرم به هیچ زبان زنده خارجی مسلط نیست و تنها می‌تواند به زبان فارسی صحبت کند. این موضوع تا حدی مرا عصبانی کرد که پس از آن دیگر یک روز خوش هم در زندگی مشترکمان ندیدم.

در این لحظه قاضی عموزادی صحبت‌های زن جوان را قطع می‌کند و با تعجب می‌پرسد: یعنی صحبت به زبان‌های خارجی تا این اندازه مهم است که به‌خاطرش تصمیم به طلاق بگیرید؟!

فریبا می‌گوید: شاید این موضوع از دید شما اهمیتی نداشته باشد، ولی برای من که هزاران دروغ از زبان شوهرم شنیده‌ام موضوع بزرگ و مهمی‌محسوب می‌شود. این‌که شوهرم به زبان‌های خارجی مسلط نباشد برایم مهم نیست، ولی این‌که او از روز اول ادعا می‌کرد به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تسلط کامل دارد، اما تازه بعد از ازدواج متوجه شدم که او حتی یک کلمه هم نمی‌تواند به این دو زبان صحبت کند. سوال من از سپهر این است که چرا از روز اول به من دروغ گفت. او می‌گفت صحبت کردن به این دو زبان برایش مثل آب خوردن است. من هم از کجا می‌دانستم دارد دروغ می‌گوید برای همین هیچ‌وقت پیگیر نشدم و از او نخواستم برای یکبار هم که شده به این زبان‌ها صحبت کند. ولی تازه بعد از ازدواج بود که چند بار متن‌های انگلیسی یا فرانسوی را به سپهر دادم تا برایم ترجمه کند. ولی او هربار به بهانه‌ای از ترجمه کردن طفره می‌رفت. چندین‌بار فیلم‌هایی به زبان انگلیسی یا فرانسوی از دوستانم گرفتم و به سپهر گفتم با هم ببینیم تا او برایم ترجمه کند، ولی باز هم بهانه می‌آورد تا این‌که متوجه شدم شوهرم بلد نیست به زبان انگلیسی یا فرانسوی صحبت کند. او خودش اعتراف کرد که از اول دروغ گفته و مسلط به زبان خارجی نیست. بعد از شنیدن این موضوع به‌شدت عصبانی شدم و به سپهر گفتم باید برود و این دو زبان را یاد بگیرد تا شاید بتوانم دروغش را ببخشم. ولی او دنبال این موضوع نرفت و گفت، علاقه‌ای به زبان ندارد. آقای قاضی من به همه دوستان و آشنایانم گفته بودم که شوهرم به دو زبان مسلط است حالا اگر بقیه دوستان و آشنایانم متوجه شوند آبرویم می‌رود. برای همین دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد دروغگو و فریبکار زندگی کنم.

در این لحظه قاضی می‌پرسد: یعنی حرف دیگران تا این اندازه برای تو مهم است که به خاطرش می‌خواهی از شوهرت جدا شوی؟

این بار مرد جوان رشته کلام را در دست می‌گیرد و در حالی که به همسرش اجازه صحبت نمی‌دهد، می‌گوید: آفرین آقای قاضی. سوال من هم همین است. یعنی حرف مردم و دو کلمه خارجی صحبت کردن در یک زندگی مشترک تا این اندازه اهمیت دارد که حالا باید از هم جدا شویم. من قبول دارم که دروغ گفته‌ام ولی آن زمان تنها به خاطر این‌که خودم را پیش همسرم با استعداد و مهم نشان دهم چنین دروغی گفتم. تصور می‌کردم با این دروغ همسرم بیشتر به من علاقه‌مند می‌شود و راحت‌تر می‌توانم با او ازدواج کنم. از وقتی هم متوجه این دروغم شده بارها از او عذرخواهی کردم ولی قبول نمی‌کند و جنجال به راه می‌اندازد.

قاضی می‌گوید: به نظر من هم این موضوعی نیست که شما بخواهید به خاطرش از هم جدا شوید.

در این لحظه زن جوان به قاضی می‌گوید: آقای قاضی موضوع، دروغ سپهر نیست. مساله این است که شوهرم حاضر نیست سراغ یادگیری زبان انگلیسی و فرانسوی برود. اگر او راضی به این‌کار شود من هم به ادامه زندگیمان راضی می‌شوم.

قاضی نگاهی به مرد جوان می‌اندازد که او می‌گوید: من فقط قول می‌دهم که زبان انگلیسی را یاد بگیرم. دیگر وقت زبان فرانسه را ندارم و نمی‌توانم آن را یاد بگیرم. ولی می‌توانم به کلاس‌های زبان انگلیسی بروم و آن را یاد بگیرم. در پایان زن جوان با صحبت‌های قاضی عموزادی و قول شوهرش مبنی بر یادگیری زبان انگلیسی آرام شد و در نهایت این زوج با هم آشتی کردند.

شناخت باید کامل باشد

دکتر حسن عماری/ روان‌شناس: امروزه یکی از مشکلات میان زن و شوهرهای جوان که به‌خاطر آن کانون‌های خانوادگی در همان سال‌های اول از هم می‌پاشد، نبود صداقت و فریب خوردن یکی از طرفین است. این روزها طلاق به‌خاطر این موضوع، حجم زیادی از پرونده‌های دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. با توجه به همین پرونده‌های موجود در دادگاه‌ها، بیشتر فریب‌ها و دروغ‌هایی که از جانب مردها صورت گرفته، دروغ در مورد تحصیلات، شغل مناسب یا حتی ادعای فرزندی یکی از خانواده‌های معروف بوده است. همچنین در مقابل باید گفت، فریب‌هایی که از سوی زنان صورت گرفته اغلب پنهان کردن ازدواج در گذشته است که با آشکار شدن این موارد، طرف مقابل دروغگویی را تاب نیاورده و تصمیم به جدایی می‌گیرد. متاسفانه جوانان در همان روزهای اول آشنایی به این مسائل فکر نمی‌کنند و تصور می‌کنند عقد که صورت بگیرد و بعد از عقد دیگر مشکلات تمام است و اگر دروغ رو شد باز هم مشکلی پیش نمی‌آید. هر چند در جامعه ما اعتقاد بر این است که ازدواج اتفاق نامشخص است و معلوم نیست، چه نتیجه‌ای در بر دارد. ولی باید به این نکته توجه داشت که شناخت قبل از ازدواج می‌تواند جلوی بسیاری از مشکلات را بگیرد. البته این شناخت و آشنایی هیچ نسبتی با روابط احساسی ندارد. این‌که شما فرد مورد علاقه خود را در خانواده او بشناسید و تحت نظر و توجه داشته باشید بهتر از آن است که از همسایه‌ای که هنوز اسم افراد خانواده را بدرستی نمی‌داند اطلاعات بگیرید و بعد از آن تصور کنید با شناخت کامل پای در زندگی مشترک می‌گذارید.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها