اگر مهمترین کارکرد هویت را ایجاد همبستگی بدانیم، روشن است که هرچه همبستگی و انسجام در میان ملتی بیشتر باشد، قدرت آن ملت افزونتر خواهد شد.
از این رو، در ایران همواره دو مؤلفه «سرزمین مشترک» و «تاریخ مشترک» از جمله عناصر اصلی هویت ملی قلمداد شده است.
ایران دارای سابقه تمدنی بسیار زیادی است و ظرفیت و قدرت هاضمه فرهنگی قابل توجهی داشته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) در افق این کشور (ایران اسلامی) برپایی تمدن نوین اسلامی قابل تصور است.
در طول تاریخ ایران، همواره تنوع و تکثر قومی وجود داشته و این کشور به لحاظ قومی و نژادی هرگز همگون نبوده است.
ریشه این تنوع را نیز باید در ادوار تاریخی جامعه ایران جستجو کرد. جلوههای این تنوع حتی در تاریخ ادبیات نیز دیده میشود.
ویژگیهای عمده این فرهنگ، ظرفیت مدارا، قدرت جذب بالا و توان اشاعه است. میتوان گفت فرهنگ ایرانی با پذیرش اسلام به جهانی شدن آن کمک کرد.
حمله مغول به ایران نیز هرچند درکوتاهمدت خساراتی به بار آورد اما در درازمدت این مغولان بودند که در فرهنگ ایرانی هضم و جذب شدند.
نقطه اوج ظرفیت فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، ظهور انقلاب اسلامی و دوران هشت سال دفاع مقدس بود که همه اقوام زیر چتر ایران و اسلام با همدلی و وحدت اجازه هیچ گونه مداخله به بیگانگان را ندادند.
اقوام در ایران یک فرصت تاریخی بوده و جاذبه و مزیت ایران به دلیل همین تنوع فرهنگی و قومی است. هرچند در مقاطعی تنشهای قومی وجود داشته است اما با نگاه تحلیلی درمییابیم که نقطه تحریک این تنشها در خارج از کشور است و دشمنان با توجه به این حساسیت و زمینه همواره درصدد توطئه و نیرنگ برآمدهاند.
تنوع فرهنگی ایران فرصت است و مطابق مطالعات فرهنگ شناسان، فرهنگ ایرانی در زمره فرهنگهای قویم، کامل، بالغ و مقاوم بوده و هر یک از اقوام ایرانی (آذری، فارس، کرد، لر و...) هویت ملی را بر هویت قومی ارجح میداند؛ یعنی ابتدا خود را ایرانی میداند پس از آن هویت قومیتی را مطرح میکند و این یک مزیت فرهنگی قابل توجه در عرصه جهان است.
باید گفت بین هویت قومی و هویت ملی تعارضی نیست و این دو مقوله ممکن است رابطه همافزا داشته باشد.
ایران کشوری است که تداوم تاریخی خود را مدیون تداوم موقعیت سیاسی بوده و تنوع فرهنگی آن به صورت تاریخی شکل گرفته است.
برعکس دیگر کشورهای کثیرالاقوام، تکثر اقوام فرصت است نه تهدید، لذا تکریم این تفاوتها برای سیاستگذاران لازم است، زیرا برخلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافته، فرهنگ ملی براساس تقابل و حتی ضدیت با فرهنگهای قومی و محلی ایجاد نشده است.
معالاسف در برخی موارد شاهد بودهایم که برخی جریانات با رویکردهای پوپولیستی یا جناحی درصدد برآمدهاند این مسائل را به تنشهای امنیتی و ضدفرهنگی تبدیل کنند که به عمدهترین آنها اشاره میشود:
1. دشمنان و اپوزیسیون خارج از کشور: دشمن از هر طریقی بتواند انسجام و وحدت و امنیت داخلی را کمرنگ کند کوتاهی نمیکند و بدون شک یکی از زمینههای مورد نظر آنها همین تنوع قومی و افزایش حساسیت قومی در ایران است که همواره در این مسیر جریانسازی کردهاند.
2. جریانات و احزاب سیاسی داخلی: این جریانات یا افراد برای رسیدن به موفقیتهای موسمی و زودگذر، از رویکرد پوپولیستی و تحریک احساسات قومیتی (به ویژه در ایام نزدیک به انتخابات) استفاده و از کارت اقوام برای منافع شخصی، حزبی و سیاسی استفاده کردهاند.
پخش برنامه خاصی که همه میدانند تعمدی در آن نبوده؛ چنان مورد سوءاستفاده دشمنان خارجی و جریانات داخلی قرار گرفت که اگر تدبیر مسئولان رسانهای و هوشیاری مردم شریف در سراسر کشور و به خصوص مردم غیور آذری نبود، به تهدید جدی بدل میشد.
این قبیل بهانهها در آینده هم ممکن است مورد استفاده دشمنان فرصتطلب و احزاب نزدیکبین قرار گیرد، لذا امید میرود این تجربه مثل همه تجربههای تاریخ انقلاب اسلامی بیمهکننده نظام باشد و به افزایش ساخت درونی قدرت نظام در ابعاد ملی و بینالمللی منجر شود و در این میان اصحاب رسانه نیز باید با تدبیر بیشتری عمل کنند.
دکتر جعفر عبدالملکی - پژوهشگر ارشد مسائل فرهنگی / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد