دان وینسلو، نویسنده این نوول جنجالی است. نسخه سینمایی داستان را کسی کارگردانی نمیکند بجز ریدلی اسکات، فیلمساز غیرمتعارف صنعت سینمای انگلستان.
منتقدان ادبی نوول جنایتکارانه دان وینسلو میگویند دو عامل بسیار مهم باعث توجه عموم مردم به آن شده است.
نکته اول داستان فانتزی، چندوجهی آن که حقیقت و تخیل را درباره یک موضوع بسیار پیچیده درهم میآمیزد و نکته دوم، خود موضوع آن است.
از قرار معلوم، همین دو نکته بوده که به صورت همزمان توجه دیکاپریو و اسکات را به آن جلب کرده و باعث همکاری مشترک تازه آنها با یکدیگر شده است. موضوع کتاب بسیار جنجالی و خبرساز بوده است.
به گفته منتقدان ادبی، وقتی داستان زندگی یک رهبر مواد مخدر مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، ناخودآگاه توجه عموم مردم به آن جلب میشود.
این واقعیتی است که همه میخواهند بدانند یک رهبر بزرگ باندهای مافیایی مواد مخدر چگونه زندگی میکند و فعالیتهای کاریاش را چگونه سر و سامان میدهد.
داستان کارتل درباره جاکوئین کوزمن ملقب به ال چاپو است که از وی به عنوان یکی از اصلیترین و بزرگترین باندهای کارتل مواد مخدر در آمریکای شمالی و جنوبی اسم میبرند.
نام ال چاپو مدتی قبل دوباره در سطح وسیعی در رسانههای گروهی مطرح شد و آن زمانی بود که وی موفق شد از راه دستشویی زندان فرار کند.
شاید این ادعا چندان هم بیربط نباشد که علاقه هالیوود برای تولید فیلمی درباره زندگی او پس از این فرار عجیب و غریب و بازتاب وسیع رسانهای آن بوده است.
دلیل هر چه باشد، واقعیت این است که کمپانی فوکس قرن بیستم امتیاز برگردان سینمایی داستان نوول دان وینسلو را خریداری کرده و برای تولید آن، گروهی از نامهای مطرح دنیای سینما را دعوت به همکاری کرده است.
زمانی که امتیاز برگردان سینمایی کتاب خریداری شد، مسئولان کمپانی فوکس متوجه شدند لئوناردو دیکاپریو و شرکت فیلمسازی او به نام آپیان وی هم درپی خرید این امتیاز بودهاند.
به همین دلیل، کمپانی فوکس به این بازیگر پیشنهاد داد نسخه سینمایی این نوول را با همکاری هم تولید کنند.
از همان زمان مشخص بود دیکاپریو به عنوان بازیگر هم در جلوی دوربین این فیلم ظاهر خواهد شد، اما با وجود آن که وی همیشه به دنبال نقشهای متفاوت و جنجالی است.
در کارتل در نقش ال چاپو بازی نخواهد کرد و یک شخصیت ضدقهرمان به مجموعه نقشهای ضدقهرمانانهاش اضافه نخواهد شد.
خط اصلی داستان نوول کارتل درباره آرت کلر و آدام برنا است. این دو دوستانی صمیمی بودند تا اینکه همکاری آرت کلر با واحد مبارزه با مواد مخدر اداره پلیس آمریکا شروع شد.
بهدنبال این موضوع راه این دوستان صمیمی از هم جدا شد و سرنوشتهای متفاوتی پیدا کردند. آدام برنا که به کارتل مواد مخدر سونورا پیوست، اطلاعات خود را در اختیار کلر گذاشت.
آنها تجربیات خود در طول سالهای 2004 تا 2014 را به صورت یک کتاب هیجانانگیز و خواندنی درآوردند. وینسلو که نزدیک یک دهه سرگرم تحقیق درباره ال چاپو بود با این دو آشنا شد و به ضبط خاطرات آنها پرداخت. کلر و برنا اولینبار سال 2006 تجربیات خود را تبدیل به کتاب کردند.
این کتاب با نام «قدرت سگ» روی پیشخوان کتابفروشیها قرار گرفت،اما برای فیلمسازان و صنعت سینما، حال و هوای کتاب دوم یعنی کارتل جذابتر بود.
این در حالی است که امتیاز برگردان سینمایی کتاب اول هم خریداری شده و قرار است آن هم به صورت یک فیلم سینمایی درآید.
برای نگارش فیلمنامه اقتباسی کارتل از خود وینسلو هم دعوت به همکاری شده است. در عین حال، او یکی از تهیهکنندگان فیلم هم خواهد بود.
قرار است دیکاپریو نقش اصلی فیلم را بازی کند. به این ترتیب، او در نقش کاراکتر آرت کلر ظاهر خواهد شد.
دیکاپریو با بازی در نقش کاراکترهای واقعی بیگانه نیست و در کارنامهاش چند فیلم شرححالگونه دارد. او در ابتدای کار بازیگری و در نوجوانی در «زندگی پسربچه» در نقش توبیاس ولف بازی کرد که از یک بیماری لاعلاج رنج میبرد.
در سالهای 1995 و 2002 هم در فیلمهای «خاطرات بسکتبال» و «اگه میتونی منو بگیر» در نقش دو شخصیت واقعی ظاهر شد که البته برای تماشاگران بینالمللی آدمهای چندان آشنایی نبودند.
اولین نقش مهم شرححالگونه دیکاپریو در سال 2004 و با «هوانورد» مارتین اسکورسیزی اتفاق افتاد. او که در این زمان تبدیل به یکی از مشهورترین چهرههای روز سینما شده بود.
در این فیلم نقش هاوارد هیوز، تهیهکننده کلاسیک هالیوودی را بازی کرد که عشق زیادی به پرواز و هوانوردی داشت.
این درام شرححالگونه که در ایران هم اکران عمومی شد، حال و هوایی انتقادی به وضعیت سینمای آمریکا و برخی فعالیتهای هیوز داشت.
دیکاپریو در سال 2011 و در یک همکاری مشترک با کلینت ایستوود، نقش جی ادگار هوور را در «جی ادگار» بهعهده گرفت.
فیلم که شکست تجاری سختی خورد و نتوانست نظر مثبت منتقدان سینمایی را نیز به خود جلب کند، به بیان زندگی و فعالیتهای جی ادگار هوور، موسس اداره پلیس آمریکا (اف بی آی) پرداخته بود.
دیکاپریو که امیدوار بود بازی در نقش شخصیتهای واقعی فیلمهای شرححالگونه (که مورد پسند اعضای آکادمی اسکار است) برایش نامزدی جایزه بهترین مرد را به همراه آورد، با «گرگ والاستریت» به این خواسته رسید.
این فیلم هم توسط مارتین اسکورسیزی، دوست بازیگر کارگردان شد و او در آن در نقش جردن بلفورث بازی کرد.
از نقشهای خاصی که بازی در آن جرات و جسارت خاصی میطلبد، اما دیکاپریو قبل از این فیلم هم در چند فیلم دیگر در نقش یک ضدقهرمان (و نه یک قهرمان محبوب و دوستداشتنی) ظاهر شده بود.
تفاوت جردن بلفورث با بقیه نقشهای ضدقهرمانگونه دیکاپریو در واقعی بودن او بود. کلید فیلمبرداری کارتل اوایل سال جدید میلادی زده میشود.
اهل فن میگویند بعید میدانند دیکاپریو برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شود. این در حالی است که تحلیلگران اقتصادی سینما، پیشبینی فروش خوبی برای آن در جدول گیشه نمایش
سینماها میکنند.
مترجم: کیکاووس زیاری / منبع: اسکرین اینترنشنال- قاب کوچک
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد