بررسی پرونده متجاوزان به عنف نشان میدهد اغلب آنها در کودکی قربانی این جرم بودهاند. برای پیشگیری از این موضوع چه حمایتهایی باید از قربانیان شود؟
یکی از مواردی که در روانپزشکی توجه بسیاری از افراد را به سمت خود جلب میکند، آسیبهای جنسی است که به کودکان وارد میشود.در بسیاری از موارد قربانیان توسط مجرم کشته میشوند ولی در مواردی که این قربانیان کوچک زنده میمانند باید تحت درمان باشند و حالات روحی و روانی آنها بررسی شود.
بسیاری از مجرمان در کودکی زندگی خوبی نداشتند و در خانوادههایی بزرگ شدند که به آنها توجه زیادی نشده است. در روانشناسی به این خانوادهها، خانوادههای درهم شکسته گفته میشود. برخی از قربانیان هم خودشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و این گونه پس زمینه ذهنی کار خلاف در آنها ایجاد میشود.
خانوادهها در مواجهه با کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است باید برخورد همدلانه داشته باشند و طوری رفتار کنند تا به مرور زمان صحنههای ناخوشایند آزار و اذیت از ذهن کودک پاک شود و نسبت به آن بیتفاوت باشند.
اطرافیان کودک باید بیشتر از مسائلی حرف بزنند که کودک به آن علاقه یا در آن استعداد دارد و با نشان دادن اهمیت کودک در خانواده، ذهن او را به مسائل متفرقه درگیر کنند.
متاسفانه بعضی خانوادهها زمانی که متوجه میشوند کودکشان مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، فرزند خود را سرزنش و طوری برخورد میکنند تا او احساس گناه کند. این گونه کودکان اگر دوباره یا دفعات بعد هم مورد آزار و تجاوز قرار بگیرند دیگر این موضوع را با کسی در میان نمیگذارند و ترس را در خود نگه میدارند و به مرور زمان این ترس به یک عقده تبدیل میشود.
بیشترین کمک به کودکان آسیبدیده از طرف روانشناس و والدین انجام میشود. روانشناس یا روانپزشک خوب میتواند همه آثار مخرب ذهن کودک را از بین ببرد و ترمیم کند.
والدین برای آگاه کردن کودکان خود از وجود چنین خطراتی چکارباید بکنند؟
روشهای آموزشی مختلف وجود دارد که والدین براساس آنها میتوانند براحتی کودک خود را از این خطرات آگاه کنند. یک کودک باید از همان سنین پایین بداند که مناطقی از بدنش خصوصی است و کسی نباید به آنها دست بزند.
بسیاری از کودکان وقتی قربانی چنین جرمی میشوند اصلاً درک درستی از موضوع ندارند و نمیدانند برای چه این کار انجام میشود. فقط احساس میکنند کاری که مجرم با آنها انجام میدهد درست نیست و نباید به دیگران اطلاع دهند. کودکان حتی نمیدانند این موضوع را باید به چه کسی اطلاع دهند و در صورت اطلاعرسانی ممکن است شاهد چه برخوردی باشند. نباید کودکان را از برخوردهای سختگیرانه ترساند تا براحتی مشکلات خود را بیان کنند.
مهدهای کودک با آموزشهای خود میتوانند نقش موثری در آگاهی کودکان از مسائل و خطرات موجود داشته باشند. والدین نیز به صورت سربسته و بدون ذکر جزئیات میتوانند موضوع را برای کودک خود توضیح دهند تا فرزندشان در صورت روبهرو شدن با این موضوع از محل فرار کنند یا حداقل موضوع را برای والدین خود توضیح دهند.
اگر انگیزه این مجرمان تعرض است چرا در بسیاری از موارد مجرم بعد از آزار و اذیت کودک او را به قتل میرسانند یا طلاهای او را سرقت میکنند؟
همیشه هم کشتن در کار نیست. مجرمان با انگیزههای متفاوتی دست به چنین کارهایی میزنند. درمورد دختربچهها بیشتر انگیزههای جنسی محرک جنایت میشود. بعد از ارتکاب بزه، در مجرم این ترس به وجود میآید که ممکن است پلیس او را دستگیر کند و به این ترتیب کودک را میکشد. اکثر این جرایم توسط افرادی با روابط پایین اجتماعی و ضعیف اتفاق میافتد. این افراد وقتی کودک را میکشند دزدیدن طلا برایشان کار سختی نیست و براحتی این کار را میکنند.
در مواردی هم کودک آسیبدیده سر و صدا میکند و مجرم فکر میکند با فریادهای کودک ممکن است دستش رو شود و به همین خاطر او را میکشد.
بسیاری از مجرمان هم از ابتدا با انگیزه سرقت طلاهای کودک جلو میآیند و بعد از دستگیری اعتراف میکنند وسوسههای شیطانی باعث این کار شده است.
چرا برخی مجرمان، قربانیان کوچک را برای جرایم خود انتخاب میکنند؟
همان طور که گفته شد این مجرمان از طبقات اجتماعی ضعیف هستند و هوش بالایی ندارندو برای سرقت، آزار و اذیت یا جرمهای مختلف راحتترین راه را ـ که کودکان هستند ـ انتخاب میکنند.
کودکان هم راحتتر فریب میخورند و نمیتوانند از خود دفاع کنند، به همین دلیل بهترین طعمه برای سارقان ضعیف هستند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: