شبکه رادیویی تهران با ایدهای نو با برنامه «فصل نو» به سراغ کسانی میرود که در لحظهای یا یک شب زندگی آنها متحول شده است، اما زاویه نگاه این برنامه بر بدشانسی و اتفاق ناگوار زندگی آنها نیست، بلکه بر توکل و امید افراد نشانه رفته است. برنامهای که با رویکرد باورپذیری برای استمرار زندگی و الگوپذیری در افراد جامعه تهیه شده است.
برای روشن شدن داستان فصل نو، به رادیو تهران رفتیم تا با تهیه گزارشی از پشت صحنه این برنامه با چند و چون آن آشنا شویم.
هر زمین خوردنی به معنای زمین خوردن نیست
ساناز باقری، تهیهکننده برنامه با توضیح درباره جزئیات فصل نو میگوید: این برنامه هر روز جز جمعهها ساعت 13 و 30 از موج اف ام ردیف 94 مگاهرتز روی آنتن میرود. در مجموعه مستند «فصل نو» با افرادی گفتوگو میشود که بر اثر یک سانحه یا بیماری در مقطعی از زندگی خود معلول شدهاند، اما با این وجود به موفقیتهای حرفهای و کاری رسیدهاند. اینها کسانی هستند که با وجود معلولیت ناگهانی خود به زندگی ادامه دادهاند و در کار و زندگی شخصی موفق بودهاند.
تهیهکننده این مجموعه مستند با اشاره به افراد موفقی که در «فصل نو» از زندگی خود میگویند، میگوید: این افراد بعد از معلولیت به سمت شغلهای مورد علاقه خود یا رشته تحصیلی مورد نظرشان رفتهاند و با پشتکاری که داشتهاند از افراد عادی نیز موفقتر شدهاند. برخی به دنبال ورزش یا رشتههای مختلف کاری و هنری رفتهاند و در زمینه ورزشهای پارالمپیک یا رشتههای هنری چون نقاشی و معرق کاری موفقیتهایی را کسب کردهاند. فصلنو به شیوهای گزارشی و گفتوگو محور و با فرمی مستند به زندگی این افراد میپردازد.
وی معتقد است: ایده اصلی این برنامه با دیدن مشکلاتی که در اطراف ما وجود دارد، نشات گرفته است، هر زمین خوردنی به معنای زمین خوردن نیست، بلکه دورخیز برای یک پرش بلند است.مهمان امروز ما، مثل همه ما اولش فکر میکرد مسیر عادی زندگی را آرام آرام طی میکند، اما از یک جایی به بعد راهش خیلی سخت شد.
دکتر فیاضی خودش را معرفی میکند و با توضیح مختصری از فعالیتهایش میگوید: علاوه بر تدریس، مدیر فنی شرکت توسعه گردشگری پارس هستم، به دلیل بیماری ژنتیکی دیستروفی عضلانی (بسیاری از این بچهها در سنین نوجوانی و شاید حتی قبل از آن توانایی راه رفتن را از دست داده و از ویلچر استفاده میکنند. بر اثر این بیماری ماهیچهها قدرت و توانایی خودشان را از دست میدهند) از دوران نوجوانی تاکنون روی ویلچر فعالیتهای آموزشی، تفریحی و هنری خود را انجام میدهم و...
یکی از بخشهای صحبتهای مهمان برنامه درباره خاطراتی است که روایت میکند، او میگوید: «زمانی که در رشته معماری تحصیل میکردم، استادم به من گفت: با توجه به شرایطی که داری چرا این رشته را انتخاب کردی، این رشته به درد تو نمیخورد، اما امروز من جای همان استاد همان درس را تدریس میکنم.»
مجری برنامه ادامه میدهد: هیچ لشگری نمیتواند جلوی آدمی را بگیرد که میخواهد زندگیاش را متحول کند. مهم این است که ما بلد باشیم از یک روزنه کوچک، یک پنجره دلگشا باز کنیم و قهرمان امروزمان این پنجره را رو به خورشید باز کرده است.
خواستن، توانستن است
چگونه با مسائل کنار آمدن، پیدا کردن مسیر زندگی با توجه به این که فصل نوعی آغاز شده است و جهتدار ادامه دادن و هدفمند پیش رفتن از پیامهای آموزشی برنامه است.
رویکرد این برنامه امیدبخشی است تا مردم بدانند هیچ سدی نمیتواند مانع پیشرفت و حرکت ما شود حتی معلولیت، چرا که خواستن، توانستن است.
در این مستند خانوادهها هم حضور دارند، با پدر و مادر این افراد هم گفتوگو میشود و آنها هم از همیاری با فرزندانشان میگویند، والدینی که در هیچ شرایطی فرزندانشان را تنها نگذاشتهاند و برای ادامه راه مشوقشان شدهاند و راه را برایشان هموار و صبر و استقامت را پیشه کردند.
پخش مستند گزارشی از دختر 27 سالهای که تاکنون 38 بار جراحی داشته است و در رشته گرافیک موفقیتهای بسیاری را کسب کرده است، مهندس معدنی که در اثر تصادف دچار ضربه نخاعی شده است و... از دیگر موضوعهایی است که از این برنامه پخش میشود.
زهرا افشارنژاد، گزارشگر برنامه که خودش از نزدیک با این افراد همصحبت میشود و پای درددل آنها مینشیند، بیشتر درباره فصل نو توضیح میدهد و میگوید: فضای برنامه اصلا غمگین نیست، ما روی مشکلات و گرفتاریها متمرکز نشدیم. در این برنامه زندگی گذشته، آرزوها و خواستههای این افراد مرور میشود و بعد هم درباره فصل نویی از زندگی آنها و اتفاقاتی که بعد از آن رخ داده است از جمله مشکلاتشان، تحصیلات و شغلشان و چگونگی تشکیل خانواده دادنشان صحبت میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که از چه طریق با این افراد آشنا میشوید، میگوید: از طریق موسسات خیریه رعد، از طرف دوستان و آشنایان و از طریق خودشان که دوستان معلول موفق خود را به ما معرفی میکنند، البته گاهی هم به صورت اتفاقی با آنها آشنا میشویم و با هماهنگی و رضایت خودشان مستند گزارشی از زندگیشان تهیه میکنیم.
افشارینژاد معتقد است: نگاه ما در این برنامه به قصه تلاش این افراد است و بیشتر از این که اشک و آه باشد و بخواهیم دل بسوزانیم، به آنها به چشم الگو نگاه میکنیم. انسانهایی که زمین خوردهاند اما با توجه به این که از سلامتی برخوردار نیستند، بیشتر از ما تلاش میکنند و زندگی را جدی میگیرند. آنها از همان اندک سلامتی یا حداقل امکانات بیشترین استفاده را میکنند و به دنبال پیشرفت و موفقیت هستند.
با هر کدام از آنها که صحبت میکنم به این باور میرسم که آنها به داشتههایشان قانع نبوده و بهدنبال کار و تلاش بیشتر هستند. حرف و خواسته همه این افراد که گروه کوچکی را شامل میشوند این است که چه از طرف مسئولان و چه از سوی مردم دیده شوند و بدون هیچ نگاه ترحمآمیزی رعایتشان کنیم و آنها را نادیده نگیریم، درکشان کنیم و به تواناییهایشان ایمان داشته باشیم که آنها هم میتوانند در رشتهها، شغلها و شکلهای مختلف برای جامعه مثمرثمر باشند، باید به آنها همان نگاهی را داشته باشیم که به بقیه داریم.
افشارینژاد میگوید: برنامه فصل نو بهانهای شد که با دنیای جدید آشنا شوم، همکلام شدن با این افراد خیلی به آدم انگیزه میدهد، چرا که همه آنها از تهدل میخواهند که پیشرفت کنند، امیدوارند و از کورسوی امید ناامید نمیشوند و آنچه را از زندگی دارند غنیمت میدانند.
امید را زنده کنیم
سمانه گلک، نویسنده برنامه که نگارش متنها را به عهده دارد، با پاسخ به این پرسش که متنهای این مستند گزارشی بر چه مبنایی نوشته میشود، میگوید: ما تلاش میکنیم که در این برنامه امید را زنده کنیم و این آدمها تلنگری باشند برای زندگی. من گزارشهای گزارشگران را گوش میکنم و از بین صحبتهای مصاحبه شنوندهها کلید واژههای زندگی آنها را پیدا میکنم. روایتی چند خطی مینویسم که زندگی آنها در چه خطی است، خیلی مستقیم در نوشتهها نامی از آنها برده نمیشود، اما خیلی ساده خط فکری و موفقیتهای آن را شکل میدهم تا برای شنوندهها ملموستر باشد. نگارش متنها مبتنی بر این حقیقت است که میتوان زندگی کرد و زندگی را دوست داشت و امید در زندگی را از دست نداد.
داستان این برنامه به صورت مونولوگ است و من به شخصه از واژههای خاص و بزرگی استفاده نمیکنم، بلکه با کلماتی ساده در قالب زندگیها بر امید، انگیزه، موفقیت و بزرگی متمرکز میشوم. سعی من این است که شنونده را برای بهتر شنیدن هدایت کنم.
مریم کریمی - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد