کیارستمی، فیلمسازی که در انتخاب فهرست 50 فیلم ماندگار سینمای جهان توسط نشریه معتبر سایت اند ساوند، موفق به کسب عنوان سازنده چهل و دومین فیلم برتر تاریخ سینما شد، اینکه برخی امروزیها در میان طبقه متوسط جامعه ایرانی سختگیری پدر و مادرهایشان را درباره رعایت بهداشت دهان و دندان و بیش از همه استفاده از مسواک و نخ دندان میبینند، علتش ممکن است دیدن همین فیلم کوتاه توسط دهه شصتیها بوده باشد.
دیدنِ حتی یکباره دندان درد (که از قضا برای من فقط همان عصر جمعه سی و چند سال پیش اتفاق افتاده) هر انسانی را که دست چپ و راست خود را بشناسد (آن زمان 11 یا 12ساله بودم) تا آخر زندگیاش تا حدی نسبت به عوارض دهان و دندان بیمه میکند.
فیلم با نماهایی از دانشآموزی که در حالت دنداندرد شدید (با دستمالی سفید که به شکل عمودی هر دو شقیقه و بخشی از موهای سر و چانهاش را دربرگرفته و آن زمان با دیدن چنین افرادی میگفتیم: دندانش پیله کرده!) وارد مدرسه میشود و معلمش از او حالش را پرسوجو میکند. بعد، کارگردان، سراغ علت اصلی دنداندرد این دانشآموز (محمدرضا) میرود، که علت، همانا مسواک نزدن است. در مراجعه به دندانپزشکی نیز پزشک، درباره راههای درست مراقبت از دهان و (بیشتر) دندان، صحبت میکند تا بیننده از این موضوع اطلاع کافی به دست بیاورد. لابهلای همین صحنههاست که انیمیشنهایی را میبینیم و بخوبی از نحوه تخریب دندانها توسط عوامل مخرب آگاه میشویم. در بخشهای کارتونی و انیمیشن این فیلم عوامل مخرب (باکتریها) را به شکل کارگرانی که پتکهایی در دست دارند و مدام با آنها بر دندانها ضربه میزنند به نمایش درمیآید. هر بار هم که صاحب دندانها شروع به مسواک زدن میکند، به اینسو و آنسو رانده میشوند.
در واقع تلفیق آگاهانه و مورد پسند نسل ما از دنداندرد، فیلمی آفریده بود که به قول مولوی «با زبان کودکی» بخوبی چنین مفهوم مهم و بهداشتی را به ما منتقل میکرد. بخوبی و در عین سادگی میدیدیم که عوارض مسواک نزدن و بیمحلی به بهداشت دهان و دندان چه فرجامی خواهد داشت و در عوض، چگونه میتوان با صرف وقت و هزینهای اندک (حتی در میان افراد کمدرآمد جامعه) از داشتن دندانهایی سالم و «بیدرد» مطمئن بود. اگر اشتباه نکنم از همین فیلم به بعد بود که وقتی بیشتر و بیشتر در بهداشت دهان و دندان کوشیدیم، پی بردیم که حتما باید از خمیردندانهایی استفاده کنیم که حاوی ماده فلوراید باشد و از آن پس ـ در عین کمسنوسالی ـ به مغازهدارهای محلهمان که با تعجب به ما نگاه میکردند میگفتیم خمیردندان حاوی فلوراید میخواهیم و آنها بیخبر از همه جا چپچپ نگاهمان میکردند.
دیگر نکته مهمی که از فیلم آموختیم، شیوه صحیح مسواک زدن بود. این مساله که با تنوع کادربندیها و از زاویههای مختلف، بارها توسط کارگردان نمایش داده میشد، بخوبی بیننده را از روش درست مسواک زدن آگاه میکرد.
اینکه مثلا چند بار و از چه جهتهایی باید مسواک را به حرکت درآورد، اینکه بهترین و دمدستترین مدل چیست و دو بار در شبانهروز، با ترتیب، مدل و زمانهای خاصش، تعدادی پذیرفتنی برای بهداشت دندانها محسوب میشود.
اینها همه و همه با همان یک دیدار بیتکرار (نمیدانم فیلم، دیگر هیچگاه پخش شد یا خیر؟) دنداندرد را در جایگاه فیلمی بشدت جدی و «پیامدار» (آن زمان، مدیران تلویزیون در انتخاب یا سفارش هر فیلم و برنامهای بشدت بر این جنبه تأکید میکردند) و صدالبته دور از شعار، بر دلهای ما نشاند و با توجه به دور بودنش از سرگرمکنندگی و تازه، از آن طرف، هشداردهندگی و آموزشی بودنش، بر دلهای کوچک و پرامید ما نشست و بخشی از مسیر زندگی بهداشتیمان را تغییر داد.
فیلم، با استقبال زیاد منتقدان نیز روبهرو شد (بعدها دیدم که همکار منتقدم شاپور عظیمی در ستایش آن نوشت: «یکی از فیلمهای آموزشی که سالها پیش از تلویزیون به نمایش درآمد و همچنان اثرگذاری خودش را حفظ کرده، «دندان درد» ساخته عباس کیارستمی است.
در واقع هر آنچه در مقام تبیین تئوریک همسان بودن یک اثر آموزشی با دیدگاهها و پسند مخاطب و پذیرش یک اثر آموزشی نزد مخاطب میتوان روی کاغذ آورد گفت) عملا در این فیلم کوتاه به چشم میخورد.
گفتنی است آنچه در مورد این فیلم خواهیم گفت، همچنان براساس حافظه ذهنی است. این خود نیز نشان میدهد که یک یا دوباره دیدن یک اثر آموزشی چگونه میتواند مانا باشد.
فیلم با استفاده از یک خط روایی ناپیدا به رعایت نکردن بهداشت دهان و دندان در میان کودکان میپردازد.
فیلم با معرفی مستقیم قهرمان، او را به مخاطب میشناساند. حضورش در کلاس و بازی با همکلاسیها، مسواک نزدنهایش و تبعات ناشی از آن.
دندان درد و بستن یک پارچه به دور صورت. اشاره به داشتن دندان مصنوعی پدر قهرمان فیلم. غیبت او از کلاس و سرانجام در میزانسنی خلاقه همین قهرمان را در درمانگاه دندانپزشکی میبینیم. مشکل او «واقعی» است. دندانش واقعا درد میکند.
این همذاتپنداری نهایی تیر خلاص را به ناباوری ما به عنوان مخاطب شلیک میکند. ما باور میکنیم که مسواک نزدن میتواند کاری کند که اشک یک کودک دربیاید و همه از حسنها و دوربودنش از شعارزدگی گفتند اما با این همه متأسفانه آن مسیر درست، چندان که باید و شاید، ادامه نیافت و صرف نظر از ضرورت تکرار پخش چنین فیلم مهمی که میتواند به عنوان تکرار هشدارهایی مهم و بهداشتی، همیشه به نمایش درآید و بر نسلها اثر بگذارد، حتی ساخت چنین آثاری هم با جدیتی که لازم است در دستور قرار نگرفت...
دنداندرد به نویسندگی داریوش دیانتی و در قطع 16میلیمتری تولید شد و فیلمبردارانش فیروز ملکزاده، عبدالله علیمراد و مهدی سماکار بودند.
علی شیرازی - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد