در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
انیمیشن زهره و زهرا با یک ترانه آغاز میشد. در این ترانه شخصیتها را میشناختیم و میفهمیدیم که دو دختر خردسال هستند. دو همسایه صمیمی که با هم رفاقت دارند. اگر یادتان باشد زهره همزمان با پخش این ترانه کودکانه وسط یک گل بزرگ مینشست و از ساقه یک گیاه عجیب و غریب به پایین سر میخورد. اگر متن این ترانه را بخوانید ملودیاش در ذهنتان مرور میشود: «دختری کوچک/ پیرهن آبی/ اسم اون زهره/ پر ز شادابی/ کمک میکنه/ زهره به مادر/ جارو میکنه/ این ور و اون ور/ تو باغچه داره/ یه گل قشنگ/ هم قشنگ و ناز/ هم خیلی خوشرنگ/ دوست اون زهرا/ چه مهربونه/ زهرا کوچولو/ همسایه شونه/ بچه ها امروز/ تو قصه ما/ چکار میکنن/ زهره و زهرا»
مساله سحری نخوردن زهره
این انیمیشن قصههای ساده و کم هیجانی داشت. همه اتفاقات در بستری آرام رخ میداد و در آن خبری از گرهافکنی و ماجراهای پرفراز و نشیب نبود. مثلا مشکل زهره در قسمت اول مجموعه این بود که نتوانسته سحری بخورد. او روز بعد هنگام خواندن دعای سحر از رختخواب بیرون میآید و پدر و مادرش را هم از خواب بیدار میکرد. زهره از این که توانسته خانواده را دور سفره سحری جمع میکرد احساس خوبی داشت. به همین سادگی! در قسمت دوم هم زهره احساس رضایتش را از روزه گرفتن بیان میکرد. گاهی زهرا به خانه زهره میآمد و این دو نفر چند کلمهای با یکدیگر همصحبت میشدند. گاهی هم دسته جمعی به مسجد محله میرفتند. البته گوینده متن جوری فضاسازی میکرد که حس میکردی زهره زندگی بسیار باصفایی دارد. او مدام از صدای آواز پرندگان میگفت و عطر گل یاسی که حیاط خانه را پرکرده بود.
صمیمیتی که این انیمیشن را ماندگار کرد
مریم اشرفی (همسر ابوالفضل جلیلی) یکی از کارگردانهایی است که در ساخت «زهره و زهرا» مشارکت داشته است. در کنار او هنرمندانی چون مرحومه ایمان شکری، هلن متقیان، شهین قبادزاده و... کارگردانی دیگر قسمتهای مجموعه را بهعهده گرفتهاند. اشرفی در گفتوگو با خبرنگار ضمیمه چمدان درباره علت موفقیت این اثر میگوید: الان بیست و چند سال از ساخت این انیمیشن میگذرد؛ اما مردم آن را به یاد دارند. زهره و زهرا کار طنز نبود که خیلی طرفدار داشته باشد. به نظر من صمیمیتی که داشت آن را ماندگار کرد. رفتار دو تا دختر بچه داخل مجموعه خیلی شیرین و صادقانه بود. به نظر من زهره و زهرا نیمه انیمیشن بود و یک انیمیشن فول (کامل) نبود. وقتی آدم ها حرکت میکردند تکان خوردن دست و پایشان خیلی طبیعی نبود.
از این کارگردان پیشکسوت که در 20 سالگی «زهره و زهرا» را ساخته درباره روند تولید این اثر میپرسیم که او پاسخ میدهد: «آن زمان در شبکه یک مدیری به نام آقای اعلایی بود که دوست داشت کارهای مناسبتی ساخته بشود. من خودم نویسنده متنهای خانم الهه رضایی و خانم گیتی خامنه بودم. این دو نفر قبل از برنامه کودک با بچهها حرف میزدند و حرفهایشان را از روی متن من بازگو می کردند. آقای غلامپور مسئول متنها بود و همیشه از کار من تعریف میکرد. او نوشتههای من را دوست داشت. همان زمان ابوالفضل جلیلی قرار بود انیمیشن یاران امام حسین(ع) را کارگردانی کند. او چون درگیر ساخت یک فیلم بود، انصراف داد و گفت من همسرم را میآورم. آقای عنصری، مدیر گروه کودک شبکه یک برایش سخت بود که یک نفر دیگر جایگزین ابوالفضل شود. اما بعدها که انیمیشن مرا دید گفت تو از ابوالفضل هم بهتر کار می کنی. او از من تعریف کرد و باعث شد که اعتماد به نفسم بالا برود. یادم می آید که من دوست داشتم کار انیمیشنسازهای حرفهای را ببینم و چیزی یاد بگیرم. آقای عنصری گفت آنها باید بیایند و کار تو را ببینند. این تعریف و تمجیدها به من روحیه میداد. من خیلی سعادت داشتم که توانستم برنامه مذهبی کار کنم. یک سال هم بهترین نویسنده مذهبی شناخته شدم و از آقای لاریجانی (مدیر وقت صداوسیما) جایزه دریافت کردم. زهره و زهرا جزو کارهایی است که از انجامش پشیمان نیستم و نسبت به آن حس خوبی دارم. این کارتون یک کار مذهبی و خانوادگی بود و بچه های خردسال آن را دنبال می کردند.»
یک هفته فیلمبرداری برای یک قسمت 6 دقیقهای
برایم جالب است بدانم انیمیشنسازهای آن زمان با چه امکاناتی کار میکردهاند. مریم اشرفی خاطرات جالبی از آن زمان دارد: «الان انیمیشنسازی رایانهای شده و مشکلات بسیار کمتری دارد. در حال حاضر حرکت اول و اخر را به کامپیوتر (یارانه) میدهند دستگاه خودش این دو نقطه را به هم وصل می کند. در زمان ما همه نقاشیها باید با دست کشیده میشد. مثلا برای آنکه دست از بالا به پایین بیاید ما به 15 نقاشی نیاز داشتیم. در حالی که در «زهره و زهرا» فقط پنج نقاشی میکشیدیم. زمان فیلمبرداری هم خیلی طولانی بود. فیلمبرداری هر قسمت 6 دقیقهای این انیمیشن حدود یک هفته طول میکشید. یک میز خیلی بزرگ داخل اتاق فیلمبرداری بود و دوربین بالای این میز قرار داشت. نقاشیها روی این میز حرکت میکردند. در آن اتاق صفحه صفحه کلیدی (کیبورد) قرار داشت که طول و عرضش اندازه تلویزیون های بزرگ امروزی بود. من متنها را داخل خانه مینوشتم و نقاشیهایش را میکشیدم. البته نقاشیام اصلا خوب نیست. اتود میزدم و آن را به آقای باروتیان (انیماتور) میدادم. او روی مقوا پس زمینهها را میکشید و روی یک برگه دیگر اشکال متحرک را نقاشی میکرد. در کل گروهمان چهار پنج نفر بود.»
چرا زهر و زهرا هیچ همسایه دیگری نداشتند؟
الان مطالب زیادی درباره زهره و زهرا در شبکههای مجازی نوشته میشود. کودکان دهه 60 درباره این انیمیشن مینویسند و با گذشتهها تجدیدخاطره میکنند. یکی از اشکالهای بامزهای که از این مجموعه میگیرند این است که چرا در آن محله فقط زهره و زهرا زندگی میکردند و همسایه دیگری وجود نداشت! اشرفی از شنیدن این نکته خندهاش میگیرد و تاکید میکند: «در این انیمیشن زهره و زهرا بیشتر برجسته شده بودند. من اگر باز هم بخواهم این انیمیشن را تولید کنم همینطور می سازم. حتما از نماد باغچه و حوض و گل هم استفاده میکنم. سعی می کنم قابها خیلی شلوغ نباشد. یادم میآید که وسط سفره افطار زهره یک کاسه آب قرار داشت و من اصرار داشتم روی کاسه یک نقطه نورانی دیده شود. اگر سفره را شلوغ میکردیم آن نقطه نورانی دیده نمیشد. مثل دیواری که روی آن تابلوهای متعددی نصب شود. در صورتی که اگر روی دیوار فقط یک تابلو باشد همان یک تابلو جلوه بهتری دارد. دنیای آن بچهها همان چیزهایی بود که دیدید. ما خودمان وقتی بچه بودیم خیلی آدم بزرگها را نمیدیدیم. زهره و زهرا هم سرشان به عروسک و گل و حوض و... گرم بود.»
احسان رحیم زاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: