با این بازی‌ها صبر خود را بیازمایید

استرس‌زاترین بازی‌های ویدئویی / بخش اول

آن‌هایی که دلش را دارند، بازی‌های تنش‌زا را با آغوش باز می‌پذیرند. در این مطلب یک سری از تنش‌زاترین بازی‌ها را به شما معرفی می‌کنیم.
کد خبر: ۸۰۹۴۹۴
استرس‌زاترین بازی‌های ویدئویی / بخش اول

جام جم کلیک: خیلی‌ها از استرس‌های روزانه‌ی خود به دامان بازی‌های رایانه‌ای پناه می‌برند. خیلی‌های دیگر هم به عشق استرس است که کنترلرهای بازی را دست گرفته و به دنیای وسیع و پرعجایب بازی‌های رایانه‌ای پا می‌گذارند. این مقاله مختص دسته‌ی دوم است. البته در نظر ما منتقدان که هر گلی بوی خاص خودش را دارد و هر چیزی برای حس و حال خودش مناسب است. به هر حال چه مثل ما فکر کنید چه صرفا اهل بازی‌های پرتنش باشید، این چند مورد حسابی از خجالتتان درمی‌آیند.

Dark Souls

جالب است که عنوانی با اینچنین حواشی کم، بدون آن بحث‌های سیاسی و فرهنگی که پیرامون بازی‌هایی مثل بایوشاک و کیش قاتل درمی‌گیرد، و بدون فن سرویس‌های بیهوده، تا این حد پررنگ شده و از عرضه‌ی قسمت اولش تقریبا در هر لیستی که به جنبه‌های مثبت بازی‌ها می‌پردازند رخ نمایانده است.

ارواح اهریمنی تجلی دنیایی است که بسیاری از ما در بدترین کابوس‌هایمان هم نمی‌توانیم تجسمش را تاب بیاوریم. شاید به همین خاطر است که گم کردن خود در این جهان مغموم و سیاه، و یکتنه به نبرد سِیلی از دشمنان به خون تشنه رفتن تا این حد ما را خوش می‌آید.

در ارواح اهریمنی، هر حرکت و هر تصمیم شما با اضطراب همراه است. چرا که هر لحظه ممکن است دشمنی تقریبا شکست‌ناپذیر از پشت پرده بیرون آمده و دمار از روزگارتان دربیاورد. ارواح اهریمنی تلقی آزمون فکر و سرعت عمل است و در این راه از زجر دادن ناواردان ابایی ندارد.

Amnesia: The Dark Descent

اگر قسمت شد و روزی پایتان به قلعه‌ای باز شد، قلعه‌ای تاریک که تنها به نور شمع روشن است و در آنجا خود را تنها یافتید، چه عکس‌العملی از خود نشان خواهید داد؟ اگر صدایی، تصویری، یا بدتر از آن تجسمی حقیقی از موجودی بس مخوف به چشمتان آمد، چکار خواهید کرد؟

همه می دانیم که قد علم کردن جلوی چنین چیزی مال فیلم‌هاست. احساس انزوا و تنهایی به خودی خود قادر است بر تن هر بنی بشری رعشه بیاندازد؛ وای به حال زمانی که خود را در آستانه‌ی مرگ ببینید.

بازی "یاد زدودگی" سعی در القاء این حس دارد. سوخت فانوس باارزش شما بشدت محدود است و در عین اینکه باید از پس مدیریت آن بربیایید، داشتن نیم‌نگاهی به نوار "سلامت عقل" نیز ضروری است. یادزدودگی استرسی دائم‌التبلور را به بازیکن عرضه می‌دارد که تابحال کمتر نمونه‌اش را دیده‌ایم.

Ikaruga

گیمرهای قدیمی، یعنی آن‌هایی که دهه‌ی شصت و اوایل هفتاد، با کنسول‌های نینتندو و سگا زندگی می‌کردند، معنای گیم سخت و چالش‌برانگیز را به خوبی می‌دانند. می‌توان انفجار بازی‌های آرکید و تفننی امروزی که یادگیریشان ساده، اما مهارت در آن‌ها سخت به دست می‌آید را با آن دوران مقایسه کرد. آن زمان کنترل اکثر بازی‌ها از چهار دکمه‌ی جهتی و حداکثر چهار دکمه‌ی نمایی استفاده می‌کرد. در مقابل، خیلی عظیم از دشمنان و تیرهای فراوان روانه‌ی بازیکن می‌شد و اینگونه چالشی حقیقی برایش پدید می‌آمد.

ایکاروگا نواده‌ای از آن نسل است. این بازی فوق‌العاده مشکل، اولین بار در سال 2001 به بازار عرضه شد و پس از آن بارها مورد بازنشر قرار گرفت. این بازی در سال 2014 برای رایانه‌های شخصی نیز منتشر شد تا این قشر از گیمرها را هم در در درد شیرین خود شریک کند. قطعا این بازی به درد افراد بی‌حوصله نمی‌خورد. به هیچ وجه هم به بیزاران از استرس توصیه نمی‌شود. اما اگر دلش را دارید، مطمئن باشید که پس از رد کردن هر مرحله، احساس رضایتی وصف ناشدنی به دست خواهید آورد.

Alan Wake

از آثار فاخر استاد بازینامه‌نویسی، جناب سم لیک، و کارکشتگان شرکت بازیسازی Remedy که شاهکاری مانند Max Payne را در کارنامه دارند. در این بازی دشمن اصلی شما تاریکیست و تنها دلخوشیتان، قبل از اسلحه‌ی گرمتان، چراغ قوه‌ی در دستانتان است.

دشمنان در حالی دسته دسته به سوی شما می‌آیند که در هاله‌ای از ظلمت پیچیده شده‌اند و باید پیش از اقدام به تیراندازی، به کمک چراغ قوه‌ی خود آن‌ها را ظلمت‌زدایی کنید. گیم‌پلی بازی به خاطر سرعتی بودن و بی‌رحمی دشمنان، همچنین کنترل خاص بازی، واقعا تنش‌زا است. آلان ویک برای آن‌هایی که اهل تجربه‌های سینمایی و روایت‌های خاص هستند، یک هدیه‌ی واقعی است.

Minecraft

ماین کرافت پدیده‌ای بود که به ناگه بازار را تحت سلطه‌ی خود گرفت و از یک جواهر جزیی، به برلیانی درخشان تبدیل شد. در این بازی، ریش و قیچی دست شماست... البته به جز شب‌ها که موجودات مزاحم به زمین‌هایتان حمله کرده و تیشه به ریشه‌ی سازه‌هایتان می‌زنند!

در ماین کرافت می‌توانید بسیاری از رویاهای خود را به تصویر بکشید. می‌توانید فانتزی‌های خود را محقق کنید. البته همه‌ی این‌ها مشروط به این است که شب‌ها را تا سحر تاب آورده و از سرزمین خود حفاظت کنید. ماین کرافت عنوانی است که روزهایش سرشار از آرامش و شب‌هایش پر از استرس. پس اگر اهل هر دوی این‌ها در کنار هم هستید، این بازی را از دست ندهید. فقط حواستان به ساعت باشد!

The Walking Dead

در مردگان متحرک، همه چیز بر مبنای تصمیمات شما شکل می‌گیرد. از آنجایی که این تصمیمات تاثیر مستقیمی روی سرنوشت شخصیت‌های دیگر بازی داشته و ممکن است آن‌ها را با شما صمیمی‌تر کرده، دشمن کرده، یا حتی به کشتنشان بدهد، باید تک‌تک تصمیمات را با دقت و سرعت اتخاذ کنید.

سازندگان واقعا در آفرینش صحنه‌های استرس‌زا و دردناک خلاقیت به خرج داده‌اند و همین باعث شده که گیم‌پلی ساده‌ی این سری بازی، به اندازه‌ی یک بازی اکشن، بازیکن را سر جایش میخکوب کند.

Silent Hill 2

سری بازی‌های Silent Hill در کنار Resident Evil به عنوان دو سردمدار سبک وحشت/ بقا شناخته می‌شوند. می‌توان سری Resident Evil را عضو اکشن‌تر این خانواده، و Silent Hill را برادر روانی و مرموزش خواند.

در سری بازی‌های تپه‌ی خاموش، به جای اینکه به استرس‌های لحظه‌ای و صحنه‌های تکان دهنده اکتفا شود، فضایی وهم‌آلود و سیاه بر سرتاسر بازی‌ها سایه افکنده و از ابتدا تا انتهای بازی، مانند ارکستراسیونی حماسی بازیکن را در مشت خود می‌گیرد. اگر ترس به معنای واقعی می‌خواهید، حتما سری به دنیای تپه خاموش 2 بزنید.

Papers, Please

آن‌هایی که جز برای بازی کردن پشت صندلی نمی‌نشینند، هنوز به مشقت‌های پشت میزنشینی به قصد کاغذبازی پی نبرده‌اند. بازی؟ شادی، سرگرمی! کاغذبازی؟ سردرد و دلسردی!

در بازی Papers, Please نقش یک مامور مرزی را به عهده می‌گیرید که سختی‌های بوروکراسی او را در منگنه گذاشته است. کار شما مقابله با حملات تروریستی و شناسایی و دستگیری جاسوسان و فراریان، آن هم مطابق آیین‌نامه‌ای سفت و سخت است. کوچکترین خطای شما هم ممکن است به قیمت جان تمام اعضای خانواده‌تان تمام شود! بازی‌های دیگر عموما شما را به عنوان یک شاهد ثالث در رُل قهرمانی داستان قرار می‌دهند، اما در PP، در مغز قهرمان فرو رفته و احساساتش را تجربه می‌کنید. اگر تسلط نسبتا خوبی بر زبان انگلیسی دارید، حتما این عنوان را تجربه کنید.

سیاوش شهبازی
جام جم کلیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها