سیروس مقدم: از به سوی افتخار تا پایتخت
سیروس مقدم که در 15 سال گذشته رکورد تولید 25 مجموعه تلویزیونی و چند فیلم تلویزیونی را ثبت کرده و لقب پرکارترین کارگردان تاریخ تلویزیون ایران را به خود اختصاص داده، از جمله فن سالارهای بسیار موفق در قاب تلویزیون است که پس از تحصیل در رشته نقاشی به عنوان دستیار وارد کارهای تلویزیونی و سینمایی شد و نخستین بار کارگردانی را با فیلم سینمایی گرگهای گرسنه (1370) تجربه کرد. تجربهای نه چندان موفق که در فیلم دومش(شکوه بازگشت) هم اتفاق افتاد و مقدم را به کل از سینما دور و در عوض به قاب کوچک تلویزیون نزدیک کرد. شیخ مفید که براساس زندگی این فقیه سرشناس ساخته شد، نخستین تجربه تلویزیونی سیروس مقدم بود که به نتیجه درخشانی ختم نشد و نسخه سینمایی آن نیز هیچگاه رنگ پرده را به خود ندید، اما مقدم با به سوی افتخار جبران مافات کرد و نخستین گامهایش را در راه تبدیل شدن به پرکارترین کارگردان تلویزیون برداشت. مجموعهای با محوریت فوتبال و حاشیههایش با حضور جمعی از بهترین بازیگران سینما و تلویزیون همچون داریوش ارجمند، اکبر عبدی و سیاوش تهمورث که با توجه به فضای فوتبالی نیمههای دهه 70 بشدت مورد توجه مخاطبان خود قرار گرفت.
روزهای زندگی، نخستین ملودرام تلویزیونی مقدم با همه نشانههای مخصوص به خود است که قصهای پرکشش داشته و قهرمانهایش با وجود همه اغراقهای به کار رفته در خلقشان، همدلی مخاطبان را برمیانگیختند.
بازی بسیار خوب افسانه بایگان در کنار مجید مظفری و کتایون ریاحی از نقاط قوت روزهای زندگی به حساب میآیند که در سالهای اخیر در بازپخشهایش نیز مورد توجه عموم مخاطبان قرار گرفتند. از دیگر کارهای موفق و پرمخاطب او میتوان به مسافر اشاره کرد که با حمایت ستاد مبارزه با مواد مخدر ساخته شده است. مسافر داستان پرفراز و نشیب زندگی خانم دکتر جوانی است که در کودکی از مادر خود به دست پدر بزرگش جدا شده و حال پسر عمویش (رضا) به دنبال او برای بردنش بر بالین پدربزرگ رو به احتضارش است. در این میان آشنایی رضا با دوست دوران کودکی افسانه (منیژه) که درگیر اعتیاد است، ماجراهای پیچیدهای را به وجود میآورد که آخر سر به فاجعهای بزرگ ختم میشود.
نرگس کار دیگر بشدت موفق مقدم در تلویزیون بود که حواشی بسیار داشت و مورد توجه انبوه مخاطبان خود نیز قرار گرفت. وی در این مجموعه همچنان از فرمول امتحان پس داده خود یعنی قرار دادن یک داستان اصلی در کنار چند داستانک بهره گرفت و از تضاد میان خانوادههای نرگس و شوکت در جهت پیشبرد داستان بیشترین بهره را گرفت. مرگ پوپک گلدره (بازیگر نقش نرگس) بر اثر تصادف رانندگی و جایگزین شدن ستاره اسکندری به جای وی نیز نقش مهمی در هرچه بیشتر دیده شدن این مجموعه و نزدیک شدنش به مرزهای یک پدیده اجتماعی داشت. چاردیواری را میتوان رویکرد تازه این کارگردان باهوش و توانا در ساخت مجموعههای تلویزیونی به حساب آورد که در سالهای بعد به سری پایتخت ختم شد.
برزو نیکنژاد: از فیلمنامهنویسی تا کارگردانی
بسیاری از فیلمنامهنویسان جهان در یک نکته اشتراک دارند و آن هم چیزی جز سودای کارگردانی نوشتههایشان نیست. دلیل آن هم به سلیقه متفاوت کارگردان و فیلمنامهنویس و بازنویسیهای صورت گرفته روی متن اصلی بازمیگردد. اتفاقی که گاه فیلمنامه را از شکل اولیه خود دور و شبیه کار دیگری کرده است. نیکنژاد هم از جمله این نویسندگان است که پس از نگارش فیلمنامههای مختلف سرانجام به کارگردانی روی آورده است.
یک کمدی اجتماعی با رگههای تلخ که مخاطب را در عین خنداندن به فکر هم فرو میبرد. نیکنژاد و کاظمیپور به شکل باورپذیری از موضوعی به نام مرگ در بطن داستان بهره گرفته و شوخیهای جالبی را هم با محوریت آن شکل دادند. او که پیش از این، ذوق خود را در زمینه کمدی با سریال جذاب دودکش ساخته محمدحسین لطیفی نشان داده بود، در نخستین تجربه کارگردانیاش بسیار مسلط ظاهر شد و ریتم یکدستی را هم بر کلیت کار حاکم کرد.
باورپذیری دیگر رکن مهم دردسرهای عظیم است که در تاروپود آن تنیده شده و نیکنژاد هم نقش مهمی در کیفیت آن داشته است. کار با بازیگر یکی از وظایف مهم کارگردان در سینما و تلویزیون به حساب میآید که نیکنژاد در این رابطه موفق عمل کرده است. اخذ بازیهای یکدست و روان از دو سه نسل مختلف بازیگری کار دشواری بوده که در سری نخست انجام شده و به تنهایی یکی از نقاط قوت اصلی آن به حساب میآید. برای مثال تنها کافیست به بازی درخشان مهدی هاشمی در کنار حضور متفاوت جواد عزتی نگاه کنید. حال قسمت دوم دردسرهای عظیم پس از به وجود آوردن توقعهای مختلف در سری نخست، میتواند محک مناسبی برای سنجش عیار کار برزو نیکنژاد به عنوان کارگردان باشد.
مازیار میری: ساخت فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی به موازات هم
دوری کارگردان از محدود کردن خود در یک گونه خاص، از آن دسته خصوصیات مثبت و بشدت حرفهای است که تنها برخی کارگردانهای ایرانی دارای آن هستند. در حقیقت این گروه از فیلمسازان با محدود نکردن خود به مرور به لفظ فنسالار نزدیک شده و در عین حال نیز از کار خودشان لذت بیشتری میبرند. مازیار میری از نسل جوان بدنه سینما و تلویزیون کشورمان نمونه شاخصی در این رابطه به حساب میآید که به واسطه تجربه طولانیاش در تدوین همواره آثارش از ریتمی مناسب برخوردار هستند. وی در عین حال به دیگر وجوه تکنیکی فیلمسازی هم مسلط بوده و همواره نماهای درخشان فوقالعادهای در کارش به چشم میخورد.
در این میان بازی درخشان افشین هاشمی در کنار سیامک صفری و فرهاد اصلانی رنگ و بوی دیگری داشته و سکانسهای درخشانی را شکل داده که تا مدتها از ذهن مخاطبانش نمیرود. میری در ماه مبارک رمضان با مجموعه گاهی به پشت سرت نگاه کن میتواند مخاطبان زیادی را جذب خود کند مشروط بر آن که همچون ساخته قبلی تلویزیونیاش استانداردهای کیفی کارش را حفظ کرده و از بازیگران خود در نقشهایی کاملا متناسب بهره گرفته باشد.
قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد