
فیلم ساخت ایران معرفی میشد در حالی که در هندوستان تولید و آدمهایش با لهجه هندی صحبت میکردند و....
کلا اثری مونتاژ شده بیهویت که بهلحاظ ریختشناسی و مضمونی ردپایی از فرهنگ ایرانیجماعت در آن به چشم نمیخورد.
گویا سینمای ایران در زمینه محتوایی و مؤلفههای ملی هنوز در سالهای شکلگیریاش بهسر میبرد با این تفاوت که از نظر ظاهر (تکنیک) رشد قابل توجهی داشته است.
برای مثال اشاره کنم به مناسبتی که در همین ایام با آن محشوریم. یکی از مهمترین، تلخترین و در عین حال عزیزترین مناسبتهای مذهبی، سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) است؛ رویداد فراگیری که در دهه فاطمیه دوم شیعیان در آن عزادار و سیاهپوش شدند، اما سینما در جایگاه هنری/مردمی با مخاطبان انبوه به دلایل مختلف از جمله موضوعات و محتوای مرتبط با این ایام دستش تقریبا خالی است.
سینمای ایران اساسا فیلم دینی/مذهبی کم دارد. در نظر بگیرید از میان نزدیک به ۲۰۰۰فیلم بلند داستانی پس از انقلاب، کمتر از ۲۰فیلم با موضوع مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با تاریخ اسلام و شخصیتهای صدر اسلام قابل رصد کردن است.
درحالی فیلمهای مناسبتی یا با حال و هوای مذهبی کم داریم که بسیاری از ویژگیهای اخلاقی/زیستی شخصیتهای مذهبی، مورد توجهند و کاربرد جهانی دارند. یعنی فارغ از اینکه اکثریت مطلق مردم ایران شیعه هستند و چنانچه درامهای قوی در تلفیق با درونمایه مذهبی ساخته شود، مورد اقبال مخاطبان گستردهتری قرار خواهد گرفت. بهدلیل برد جهانی چنین رویکردهایی میتواند مورد اقبال بسیاری از تماشاگران دیگر کشورها_ بهویژه کشورهای مسلمان_ نیز قرار گیرد. مثلا در زمینه فرهنگ فاطمیه، القاب پرکاربردی درباره ایشان وجود دارد که برای تمام نفوس کره زمین محترم و الگوست. مانند مظلومیت، ایستادگی، فضیلت، بردباری، صبر، وفاداری، خانوادهمحوری، همسرداری، مدیریت و مدل تربیت فرزندان و مواردی از این دست که در صورت تبدیل به محتوا و دستمایه قرار دادن در داستانهای جذاب و تولید فیلمهای پرکشش بهلحاظ ساختاری/فرمی بیشک مورد اهتمام قاطبه خانوادهها و مخاطبان در جستوجوی معنای جهان قرار خواهد گرفت.
وقتی صحبت از ساخت فیلم مناسبتی با درونمایه مذهبی و درباره شخصیتهای بزرگ میشود بدین معنا نیست که الزاما باید در قالب تاریخی، پرتره یا داستانهایی از صدر اسلام باشد. همه حرف این است که دوری سینما از فرهنگ و ارزشهای زیستی الگوهای مذهبی باعث و بانی سطحیگرایی، مبتذلسازی و بازنمایی سخیف همه چیز در سینما شده است. جعل و بیاخلاقی و دنیاپرستی جای فضیلتهای متکثر اطراف شخصیتهای مذهبی را گرفته است. فقط کمدیهای نازل نیستند که خانوادهها را هدف قرار دادهاند بلکه سینما بهطور کلی در بنبست محتوای اخلاقی شرقی و خصوصا ارزشهای فرهنگی اعم از بومی تا ملی قرار گرفته است. سینمای موسوم به روشنفکری یا «مخاطب خاص» وضعیتش دست کمی از کمدیهای سطحی ندارد و چه بسا بیهویتتر و وامدار غریبه بودن از سر و رویشان میبارد. خلاصه اینکه فاصله سینما از فرهنگ فاطمیه، نوعی بیهویتی و فقدان معنا را بر همه اجزای سینما ساری و جاری کرده است، چنانکه بهنظر میرسد سینما هنوز بر مدار سالهای اولیهاش جلو میرود؛ وضعیتی که تا ادامه داشته باشد باید تابلوی «فیلمفارسی» را بر آن اطلاق کرد. یعنی آثاری که همانند دختر لر نه فیلمند و نه فارسی هستند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
بررسی راهکارهای برونرفت از چالشهای فرهنگی در گفتوگو با دکتر حامد حاجیحیدری، جامعهشناس