به عنوان اولین سوال علت محبوبیت «جوان ایرانی سلام» و همراه شدن مخاطبان با این برنامه چیست؟
برای پاسخ به سوال شما باید کمی به سالهای دورتر رادیو جوان بازگشت برنامههای به یاد ماندنی چون مجله بامدادی با اجرای «مهران دوستی»، برنامه بسیار موفق «یک صبح یک سلام» با اجرای «محمدجعفر خسروی» و در ادامه اجرای خوب سرکار خانم «صداقتی» و در حال حاضر برنامه «جوان ایرانی سلام» با اجرای پرنشاط «پیمان طالبی». رادیو جوان با ابداع سبکی جدید در ارائه محتوا، کرسی جدیدی در حوزه رسانهای ایجاد کرد. این را نباید از نظر دور داشت که راهاندازی شبکه رادیویی جدید مثل جوان دقیقاً مصادف با گسترش زمانی و تعدادی از شبکههای تلویزیون بود و در آن دوران یعنی در سالهای 74 – 73 عدهای در سازمان صداوسیما معتقد بودند که عمر رادیو به پایان رسیده است و باید رادیو از عرصه سپهر رسانهای خارج شود ولی رادیو خود را با فنآوری روز وفق داد و کمکم به عرصه رقابت بازگشت که البته این بازگشت برای رادیو جوان بسیار شکوهمندانه بود.
چرا برنامهای از این دست که تا این حد با مردم ارتباط برقرار کند، کم داریم؟
به این سوال از دو منظر میتوان نگاه کرد. چرا در سایر شبکههای رادیو نیست یا چرا در شبکه جوان چنین برنامهای نیست! پاسخ بخش اول را باید در سیاستها و درون مایه دیگر شبکههای رادیویی جستجو کرد. به هر حال هر شبکه رادیویی دارای ماموریت و اهداف خاص است و شاید ماموریت و اهداف آن اجازه ندهد به سبک رادیو جوان برنامه تولید کند. برای مثال شما از یک شبکه تخصصی نمیتوانید توقع برنامهای در تراز رادیو جوان داشته باشید. اگر از زاویه رادیو جوانی بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم نیز باید به ماموریتها و اهداف متکثر این شبکه رادیویی اشاره کنیم. رادیو جوان باید در حوزههای متنوعی برنامهسازی کند و اهداف و ماموریتهای سازمانی را اجرا نماید، موضوعاتی چون اقتصادی، دانش، فرهنگ، تفریحات و... به همین دلیل، هم ماموریتها متنوع است و هم نمیتوان برنامهای صبحگاهی را با سایر برنامهها در یک ردیف قرار داد. ولی رادیو جوان همواره نشان داده است که در حوزههای رسانهای جریانساز بوده و در سالهای نه چندان دور برنامههای علمی، ورزشی، تفریحی، فرهنگی و معارفی آن جایگاه ویژهای در رادیو داشته و موفقیت در جشنوارهها نشانهای از رفتار هدایت شده و برنامهریزی منطقی آن بوده است.
به نظر شما چرا رادیو جایگاه سابقش را بین مردم ندارد و چه عواملی در این ماجرا دخیل هستند؟
این سوال از دو زاویه میتوان پاسخ داد؛ یکی براساس علم ارتباطات و دیگری از بعد فنی و زیر ساختی. بسیاری از دانشمندان علم ارتباطات معتقد بودند که هر رسانهای، رسانه قبلی خود را نابود میکند و آن را از بین میبرد. آنها از رسانههای مکتوب با عنوان کهکشان «گوتنبرگ» از رسانههای شنیداری به عنوان کهکشان «مارکنی» و از تلویزیون به عنوان رسانهای جدید یاد میکردند. البته زمان ارائه این نظریه هنوز رسانههای مدرن بر بستر وب وجود نداشت. در همان دوران این نظر با چالش جدی مواجه شد و ثابت شد که با تولد هر رسانه جدید، رسانههای قدیمی مورد تهدید واقع میشوند ولی از بین نمیروند. امروز هم وضعیت همین گونه است، رسانههای بر بستر وب هر روز نقش پررنگتری پیدا میکنند و این موضوع نشان از رقابت جدیتر در بین رسانهها خواهد بود.
و سرنوشت رادیو با ظهور رسانه های جدید چه شد؟
با گسترش شبکههای تلویزیونی، برنامههای رادیویی در قاب جذاب تلویزیونی به نمایش درآمد و این نمایش با حضور مدیران برجسته و گویندگان شهیر رادیو در تلویزیون کلید خورد و ما امروز میبینیم که بسیاری از برنامههای تلویزیونی برنامههای رادیویی هستند که تصویری شدهاند. شاید در کوتاه مدت این موضوع به ضرر رادیو باشد ولی در آینده نزدیک و تغییرات تکنولوژیک و افزایش پهنای باند در کشور بر بستر اینترانت ملی، این مزیت نسبی تلویزیون به رادیو بازخواهد گشت. الان در بیشتر رسانههای پیشتاز جهان برنامههای ارزان قیمت رادیو، تصویری تولید و پخش میشود و برنامهای رادیویی بر بستر وب در یکی از شبکههای اروپایی روزانه بیش از 30 میلیون مخاطب دارد و خواهیم دید که رادیو باز هم در استفاده از فناوری پیشتاز خواهد بود و بر برنامههای تصویری گرانقیمت تلویزیون برتری خواهد یافت. اما در نگاه دوم بیشک در دوران 10 ساله گذشته، مدیریت فنی سازمان در حوزه تلویزیون بسیار بی نظیر عمل کرده و با هدایت خردمندانه معاون وقت فنی، تلویزیونهای ایران از رسانه محدود 6 کاناله آنالوگ به رسانه نامحدود دیجیتال تبدیل شده است و در حال حاضر بیش از 86 درصد مردم ایران به حداقل 16 شبکه سراسری بر روی گیرنده دیجیتال دسترسی دارند.
در مسیر پیشرفت تلویزیون چه بر سر رادیو آمد؟
در این مسیر رادیو کاملاً فراموش شد. الان بهترین پوشش FM رادیویی کشور متعلق به رادیو جوان است و این رادیو دارای بیشترین فرستنده است، ولی FM فرستنده آنالوگ است و این شبکه پر فرستنده تقریبا 90 درصد ایران را بر اساس جمعیت پوشش میدهد و پوشش فرستندههای FM در جادهها تقریبا نزدیک به صفر است و هیچ راهبردی در حوزه عبور از آنالوگ به دیجیتال در حوزه فنی سازمان برای رادیو اجرایی نشده است، این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان فرستندههای دیجیتال DAB یا DRM در حال پخش برنامهای رادیویی هستند. با این شرایط چگونه میتوان با جذابیت تصویـــــــری و فنی تلویزیون رقابت کرد.
رقابت تلویزیون با رادیو در ایران مثل مبارزه شمشیر چوبی با شمشیر فلزی است و این کم توجهی قطعا در کاهش مخاطب رادیو نقش داشته است. حال آن که رادیو در دنیا، رسانه بحران است و ما باید پوشش جمعیتی و جغرافیایی را به صورت همزمان افزایش میدادیم که این موضوع برای رادیو اتفاق نیافتاد.
علل گرایش مردم به رادیو در گذشته برنامهها و محتوای این رسانه بود یا نبود رسانه دیگر؟
رادیو همیشه رسانهای عمیق و صمیمی بوده و اعتماد مردم به رادیو از جنس دیگری است. شاید تعریف «مک لوهان» را با تفسیر دیگری که رادیو را رسانهای گرم میداند تغییر بدهیم، یعنی صمیمیت رادیو همیشه بوده و هست و این مشکلات ناخواسته است که ما را در رقابت عقب نگاه داشته است. با پیکان نمیتوان در رالی سرعت با ماشین فرمول یک که آخرین فناوری را دارد، رقابت کرد. رادیو پتانسیل بیپایان رسانه ملی است که انشاءا... در آینده نزدیک قطعا رقیب جدی برای رسانههای نوشتاری و دیداری خواهد شد.
رادیو این امکان را برای مخاطب فراهم میکند که ضمن استفاده از برنامهها، تخیل افراد مدام درگیر باشد، برای تقویت این حس خوب که در مقابل کارکرد بقیه رسانههاست، چه باید کرد؟
رادیو برخلاف سایر رسانهها، مزاحم سایر کارهای افراد نیست و افراد ضمن شنیدن رادیو میتوانند به کارهای دیگر نیز برسند. این مهم هم خوب است هم بد. خوب از این منظر که نقطه قوت رادیو است و بد از آن نگاه که در رسانههای نوین به خصوص در فضای وب کارکرد رادیو باید تغییر کند و به رسانهای 360 درجه تبدیل شود که هم دارای صدا، تصویر و هم متن است. ضمن اینکه با مخاطب در تعامل است. این آینده رادیوست و بسیاری از شبکههای جهان تجربههای خوبی داشتهاند و رادیو جمهوری اسلامی نیز قطعاً باید این مسیر را طی کند.
حضور ستارههای رادیویی که مردم فقط به خاطر آنها برنامهها را گوش بدهند چقدر در اقبالتان موفق بوده و علت خلاء نسبی فعلی چیه؟
تجربه 22 ساله من در رادیو نشان داده که ستارههای رادیو را تهیهکنندگان متبحر میسازند و این موضوع کمتر در چشم مخاطب نمایان میشود. دوران پر فراز و نشیب رادیو نشان داده که ستارههای بزرگ رادیو به دلایلی، عطای رادیو را به لقای تلویزیون بخشیدهاند ولی این تهیهکنندگان کاربلد بودهاند که به سرعت با آموزش صحیح، گویندهای جدید و توانا جایگزین کردهاند. توجه به تاریخچه «جوان ایرانی سلام» موید این نظر است.
به عبارتی ستارههای رادیو در اتاق فرمان هستند که کمتر شناخته شدهاند. ضمن احترام به گویندگان بزرگ رادیو که حتماً نقش مهمی در ارائه برنامه دارند، نباید همه موفقیتها را به پای مجریان که ویترین رادیو هستند بنویسیم و همینطور هم نباید اشتباهها را نیز به گویندگان نسبت دهیم! متاسفانه در طی سالهای خدمتم بارها دیدهام گویندههای توانا به دلیل ضعف تهیهکنندگی مغضوب شدهاند، در حالی که نقش اندکی در آن خطا داشتهاند. اما درباره خلاء نسبی فعلی، حداقل در رادیو جوان، باید بگویم برخی از تهیهکنندگان فعلی رادیو جوان بسیار جوان و بسیار ناپختهاند. خیلی زود وارد کار برنامهسازی شده و معادله برنامهسازی را برهم زدهاند. به طوری که این عدم توازن در کیفیت برنامهسازی تاثیر گذاشته است،که البته با استفاده از تجربه تهیهکنندگان قدیمی رادیو جوان که در حاشیه هستند و آموزش عوامل جدید، رادیو جوان به سطح کیفی مناسبی خواهد رسید.
با این شرایط چه مدلی برای بازگشت مخاطبان وجود دارد؟
باید بگویم یکی از ویژگیهای منحصر به فرد رادیو در طول تاریخ استفاده حداکثر از فناوری بوده به این معنی که هرگاه فناوری جدیدی عرضه شده، رادیو به سرعت خود را با آن وفق داده و بر موج آن سوار شده است. من با قاطعیت میگویم در آینده نزدیک رادیو با استفاده از بستر پهنای باند، پرمخاطبترین رسانه جمهوری اسلامی خواهد بود. به عبارت دیگر فضای وب بخش زیادی از خلاءهای فعلی رادیو را پوشش خواهد داد و امکاناتی که تاکنون در اختیار رسانههای رقیب مثل مطبوعات یا تلویزیون بوده را به رادیو هدیه خواهد داد و رادیو مدرن فراتر از آن چیزی خواهد بود که در حال حاضر تصور میکنیم. (مازیار حکاک/ خراسان)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد