از یادداشت آقای مدیرکل تا سخنرانی دبیرکل و وزیر

نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور ۲۰ساله شد

نویسندگانی که دیده نمی‌شوند

نبودند، نیستند، اگر هم باشند نه به شکل و شمایل واقعی بلکه تحریف شده‌اند، دخل و تصرف در شخصیت‌شان صورت گرفته، همانی نشان داده نمی‌شوند که در عالم واقع هستند.
کد خبر: ۷۹۶۷۰۸
نویسندگانی که دیده نمی‌شوند

شخصیت یک سریال یا تله‌فیلم تلویزیونی می‌تواند معلم باشد یا مهندس، شاید هم دکتر، پرستار، ماهی‌فروش، صاحب گاوداری، جوشکار، برقکار، حتی دزد، کلاهبردار، شیاد و... اما بعید است شغلش نویسندگی باشد. اگر هم باشد یک انسان نرمال نیست، شوریده حال است و پریشان‌احوال، با یک عینک پنسی گرد بر چشم، ریش و سبیل عجیب و غریب و موهای بلند دم‌اسبی یا ژولیده پولیده. این شمایلی است که اغلب از نویسنده جماعت به عنوان یکی از فرهیخته‌ترین و خلاق‌ترین اقشار اجتماعی که در آن زیست می‌کنیم به تصویر کشیده می‌شود.

اگر بخواهیم تمام آثار نمایشی تلویزیون، اعم از سریال یا تله‌فیلم را که بر محوریت شخصیت یک نویسنده ساخته و پرداخته شده است برشمریم، به معدود نتایجی می‌رسیم. تک و توک، شاید به تعداد انگشتان دو دست در همین اندک آثار هم نویسندگان عموما نه شخصیت اصلی که یکی از شخصیت‌های فرعی و دست چندم هستند. به گذشته‌ها که نقب بزنیم به کمتر نتیجه‌ای می‌رسیم؛ مثلا در سریال آپارتمان اصغر هاشمی، پرویز پرستویی یک نویسنده بود که تصمیم داشت با دوستش در خانه بنشیند و کتاب بنویسد. اوضاع اما در یک دهه اخیر کمی بهتر شده است و سر و سامانی گرفته. فریدون جیرانی در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» به نویسنده جوانی پرداخت که خط فکری‌اش با همسرش که اتفاقا انتشارات هم داشت متمایز بود و همین مساله حتی روی زندگی شخصی و زناشویی‌اش هم تاثیر گذاشته بود. در «آب پریا» ساخته مرضیه برومند هم امیرحسین صدیق نقش یک نویسنده را بازی می‌کرد. در سریال «پایتخت 1» هم یک نویسنده قابل رویت بود، البته در یک نقش فرعی؛ همسایه‌ای که هما به اشتباه و به اضطرار وارد خانه‌شان شده بود، یک فیلمنامه‌نویس بود. در تله‌فیلم «قلب دوم» به کارگردانی بهنام بهزادی هم علی نصیریان نقش یک رمان‌نویس پا به سن گذاشته را بازی می‌کرد که می‌خواست داستانی تلخ با تم انتقام بنویسد. تله‌فیلم «سرقت ادبی» به‌کارگردانی رضا بهشتی هم براساس ضربه روحی‌ای که یک نویسنده بر اثر سرقت اثرش متحمل می‌شد و حواشی آن، شکل گرفته و ساخته شده بود.

شاید تمام آثار نمایشی تلویزیون که یکی از شخصیت‌هایش، اصلی یا فرعی، نویسنده بود به همین چند موردی که ذکرش رفت محدود شود.

کتابخوان هم نداریم!

سوال اینجاست که چرا طیف نویسندگان از سوی فیلمنامه‌نویسانی که به نوعی همکار و هم‌صنف آنها هم محسوب می‌شوند، نادیده گرفته شده و مغفول مانده‌اند و چرا آثار نمایشی تلویزیون این‌قدر از حضور جماعت قلم به دست خالی است.

احمد طالبی‌نژاد این معضل را یک درد قدیمی می‌داند: متاسفانه از سال‌های دور معمولا نویسندگان و هنرمندان یا در آثار نمایشی حضور نداشته‌اند یا به شکل آدم‌های فاقد تعادل روحی و روانی تصویر شده‌اند. حتی فیلم‌هایی بوده‌اند که توسط کارگردانان صاحب‌نامی ساخته شده‌اند، اما نویسندگان در آن به صورت انسان‌های روان‌پریش نشان داده شده‌اند. نمی‌دانم چرا این‌قدر با اهل قلم عناد وجود دارد و کسانی که با قلم‌شان به بسط و اعتلای فرهنگ کمک می‌کنند تا قرار می‌شود در آثار نمایشی نشان داده شوند، بی‌تعادل و آشفته می‌شوند؛ اما افراد حاشیه‌ای و کسانی که نقش موثری هم در جامعه ندارند، می‌شوند قهرمان فیلم‌ها و سریال‌ها.

در 30 سال اخیر کمتر اثر نمایشی ساخته شده که در آن نویسنده‌ای قابل رویت باشد. حتی شخصیت کتابخوان هم در این آثار کمتر دیده می‌شود. مثلا هیچ‌گاه در یک جمع خانوادگی درباره یک کتاب یا فیلم بحث نمی‌شود، بلکه فقط حرف‌های پیش پا افتاده رد و بدل می‌شود. اینها همه بر کتابخوانی و سرانه مطالعه در جامعه اثرات سوء‌ می‌گذارد.

وی وجود یک ممیزی نامرئی و ذهنی را عاملی می‌داند که فیلمنامه‌نویسان کمتر سراغ پرداخت و پرورش شخصیت یک نویسنده در مکتوبات و فیلمنامه‌های خود بروند.

به باور یک منتقد و کارگردان اما آنچه موجب دوری گزیدن و پرهیز فیلمنامه‌نویسان از پرداختن به نویسندگان می‌شود، حس همکاری و هم‌صنفی میان این دو است.

ماندن در معذورات همکاری

رضا بهشتی که تله‌فیلم سرقت ادبی را با محوریت یک نویسنده در کارنامه هنری خود دارد، معتقد است: فیلمنامه‌نویس هم به نوعی خود را نویسنده می‌داند و از این رو سعی می‌کند در شخصیت‌هایی که برای یک فیلمنامه تعریف می‌کند خیلی به همکارانش نزدیک نشود. با این حال نویسندگان در سریال‌ها و تله‌فیلم‌های تلویزیونی بسیار جای کار دارند. هر دو شخصیت اصلی تله‌فیلم سرقت ادبی نویسنده بودند، منتها یکی از آنها فکر می‌کرد می‌تواند نویسنده خوبی باشد اما جامعه او را نمی‌پذیرفت. به همین دلیل هم دست به کاری می‌زد تا به همه بقبولاند که می‌تواند تخیل کند و یک قصه جذاب بیافریند.

طالبی‌نژاد هم این دلیل و برهان بهشتی را رد نمی‌کند و بر این باور است که نگرانی و ترس بابت واکنش‌های همکاران و دوستان هم می‌تواند یکی از دلایل نپرداختن به نویسندگان باشد، اما همچنان معتقدم یک ممیزی نامرئی در این میان وجود دارد و حاکم است. نویسندگان جزو عناصر خلاق جامعه هستند.

سعید عقیقی، فیلمنامه‌نویس اما دلیل نپرداختن به نویسندگان در آثار نمایشی تلویزیون را مربوط به اعمال سلیقه مصوبان فیلمنامه‌های تلویزیونی می‌داند.

وی معتقد است تصویب‌کنندگان فیلمنامه هستند که مشخص می‌کنند سریال و تله‌فیلم باید درباره چه کسانی نوشته و ساخته شود. در عمل نویسنده چه در آثار تلویزیونی و چه در فیلم‌های سینمایی کاره‌ای نیست و قدرتی ندارد و به‌طور کل خلاقیتش مغفول می‌ماند. فیلمنامه‌نویسان گاهی به سراغ نویسنده‌ها هم می‌روند اما نتیجه کارشان در عمل تفاوتی با کلیشه‌های رایج نمی‌کند. برای نویسنده همه طیف‌ها به یک اندازه جذاب هستند، اما آنچه بیننده در نهایت می‌بیند، خواسته و تمایلات مصوبان و مدیران است. نویسنده عملا فقط مجری فرامین و اصلاحات است. ضمن آن‌که در نظر گرفتن صرف یک نویسنده به عنوان یکی از شخصیت‌های متن یک اثر، آن را متفکرانه نمی‌کند. اگر نحوه پرداخت به یک انسان فرهیخته صحیح و اصولی نباشد در عمل هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد.

نویسنده از جامعه منفک نیست

اما تصویری که در همین معدود آثار نمایشی از نویسندگان ارائه شده است تا چه میزان با واقعیات مطابقت دارد؟

به باور رضا بهشتی، نویسندگانی که در آثار نمایشی به‌تصویر درمی‌آیند خیلی روشنفکر هستند و به نوعی منفک و جداافتاده از جامعه. این در حالی است که نویسندگان بسیاری از سوژه‌های خود را از مردم پیرامون خود می‌گیرند. پس نویسنده هم می‌تواند با مردم ارتباط صمیمانه و نزدیکی داشته باشد.

نظر طالبی‌نژاد هم در این‌باره خواندنی است: بهترین و روشنفکرانه‌ترین فیلمی که درباره نویسنده جماعت ساخته شده، درخت گلابی داریوش مهرجویی است که نویسنده آن هم خلاقیت لازم را که جامعه از او انتظار دارد نمی‌تواند بروز دهد. کارگردانان ما اگر بتوانند یک نویسنده را بخوبی معرفی کنند حتی قادر خواهند بود به اقبال مردم به کتاب و افزایش سرانه مطالعه کمک شایانی کنند. پس از سریال شهریار با وجود مغالطاتی که در آن وجود داشت بسیاری از مردم در کتابفروشی‌ها به دنبال دیوان این شاعر بودند.

محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها