نقدی بر آخرین ساخته «مسعود جعفری جوزانی»

«ایران برگر» کمدی ایرانی و بیان فردی

آخرین ساخته مسعود جعفری‌جوزانی پس از سال‌ها دوری از سینما یک اثر سرخوشانه در ژانر کمدی است که گرچه اسباب تفریح یکی دوساعته تماشاگر عام را فراهم می‌کند، اما از سینمای کارگردانش و همچنین از قواعد ژانر دور است.
کد خبر: ۷۸۹۱۵۰
«ایران برگر» کمدی ایرانی و بیان فردی

داستان ایران برگر یک روایت دوخطی سرراست است. در گرماگرم انتخابات شورای روستا دو نفر از اهالی متنفذ یعنی فتح‌الله‌خان و امرالله‌خان پیگیر امور می‌شوند تا قطعا به پیروزی برسند. اما این روند قرار نیست در یک چارچوب منطقی یا حتی عادلانه همراه با کرامت انسانی برگزار شود. طرفداران و بویژه خانواده‌های هر دو طرف درگیر مسائل پیش از انتخابات می‌شوند و تا زمان برگزاری، داستانک‌های خاصی برای هر دو طرف درگیر پیش می‌آید. چشم و همچشمی‌های کودکانه، جاه‌طلبی‌های کورکورانه و موارد دیگر همگی از رفتارهایی است که دو طرف درگیر نسبت به هم اشاعه و ارائه می‌دهند؛ غافل از این‌که عمده آنها صرف‌نظر از برخی دلخوری‌های قدیمی، تا پیش از این همگی سر یک سفره بوده‌اند...

این تمام داستان ایران برگر است. وجود دو طیف سیاه و سفید از یک جامعه کوچک و بشدت سنتی که حالا با سرعت به سمت مدرنیزه شدن در حرکتند و در این روند ممکن است گاهی کرامات انسانی و رفتارهای ارزشی و سنتی را نیز زیرپا بگذارند. فتح‌الله‌خان و امرالله‌خان در ایران برگر نماد مردمانی هستند که می‌توانند در جامعه‌های بزرگ‌تر نیز وجود داشته باشند و اطرافیان ایشان نیز همگی به نوعی این توانایی را دارند که نماینده قشرهای مختلف جوامع بزرگ‌تر مثلا شهری باشند. اما این وسط قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ مگر ایران برگر در ژانر کمدی قرار نگرفته یا به زور جای داده نشده است؟ پس قواعد گونه و سبک در ساخت یک اثر سینمایی در این ژانر چه می‌شود؟

امضای کارگردان چقدر اهمیت دارد؟

حقیقت اینجاست که سازنده ایران برگر، یک فیلمساز جوان و معمولی نیست. جوزانی باید استاد خطاب شود. او که امسال شصت و هفت ساله می‌شود تا اینجای کار تنها هفت فیلم در کارنامه دارد و به یاد داشته باشیم که اولین کار او محصول 1364 و مربوط به 30 سال پیش است. «جاده‌های سرد» ماندگار‌ترین اثر سینمایی جوزانی سه دهه قدمت دارد و در ژانر ملودرام اجتماعی ساخته شده است. با این همه نمی‌توان ایران برگر را از کارگردانش جدا دانست، چرا که جوزانی فیلمساز کم‌اثری نیست. از این رو او که دانش‌آموخته سینما در بالاترین مقاطع تحصیلی است بهتر می‌داند که باید مسئولیت هر اثرش را بپذیرد و این مهم را به دوستدارانش نیز تذکر دهد.

ایران برگر در ساخت یک فضای روستایی و آدم‌های ویژه و مختص آن بسیار معمولی عمل کرده است. یعنی تماشاگر واقعا نمی‌تواند باور کند روی پرده نقره‌ای دارد یک روستای حقیقی مربوط به این آب و خاک را می‌بیند. جدای از آن عناصر داستان هرکدام تکه‌پاره از کار درآمده‌اند. در حالی که در یک روند شکل‌گیری استاندارد، داستانک‌ها باید به هم پیوند منطقی پیدا کنند. رفتارهای فتح‌الله‌خان و امرالله‌خان و فیگور شخصیتی این دو نفر بسیار عادی از کار درآمده و اگر نبود ویژگی‌های بی‌حد علی نصیریان، همین مقدار نیز روی پرده سینما نقش‌ها تحقق پیدا نمی‌کرد. اطرافیان هرکدام از این دو بزرگ روستا نیز به عنوان مکمل ماجرای آن بزرگ (که همان انتخابات باشد) هیچ‌کاره‌اند. آنها فقط می‌آیند و می‌روند و داستانک‌های نیم‌بند و در بسیاری مواقع هم البته بامزه و خنده‌دار می‌گویند و می‌روند پی کارشان تا صحنه بعد!

از سویی، نگارنده بشدت با مقایسه شدن این کار با سریال‌های تلویزیونی مشابه مثل برره مخالف است. این بی انصافی است. ایران برگر حتی شوخی‌های بدیع هم داشته که متاسفانه فقط روی صفحه کاغذ آمده و در هنگام تبدیل شدن به تصویر کم آورده و دچار کاستی شده است.

مقایسه کار تلویزیونی با اثری از جوزانی بی‌انصافی است. او پیش از این سراغ ژانرهای درام و ملودرام‌های اجتماعی رفته و داستانک‌های حماسی در آنها روایت کرده است. جوزانی حتی به نوعی و به تعبیری ژانر تاریخی ـ حماسی را نیز در «شیرسنگی» محصول 1365 تجربه کرده است و او محتاج گرته‌برداری از یک کار تلویزیونی حالا حتی پرطرفدار نیست.

اما نتیجه کار به هرحال نشان داده افکار سیاسی و اجتماعی و رفتارشناختی و معناشناختی آدم‌های قصه ایران برگر درست شکل نگرفته‌اند. بازی‌ها حقیقتا ضعیف و سرشار از نقص از کار درآمده و شاید یکی از دلایل اصلی بد بودن ایران برگر بازی‌های عمدتا ضعیف بازیگرانش باشد. در واقع در کنار بازی علی نصیریان که پیشتر در بالا ذکر کردم و محسن تنابنده که به نظرم دوربینی‌ترین! بازی او در کارنامه حرفه‌ای‌اش بوده؛ بقیه‌ گویی پشت صحنه در حال تمرین هستند.

این نقص بسیار بزرگ‌تر می‌شود وقتی می‌فهمیم در این فیلم بیش از 35 بازیگر ریز و درشت و سرشناس و ... به نحوی حضور داشته‌اند. لهجه لری به کار رفته در بازی‌ها عمدتا فاجعه‌آمیز است و در کنار بازی پر از کاستی بازیگران این تقلید لهجه نیز بدجوری حقیقتا توی ذوق می‌زند. بازی نیوشا ضیغمی و حمید گودرزی به عنوان کاراکترهایی که باید نقش مکمل را عالی ارائه دهند از همه ضعیف‌تر از کار درآمده در حالی که این دو بازیگر حقیقتا سرشار از استعداد و آینده کاری هستند.

ژانر کمدی؛ حقیقت زندگی است

وقتی جوزانی ایران برگر را در ژانر کمدی ساخته، با توجه به سابقه‌اش قطعا درک بالایی از این گونه داشته اما فیلمش به قواعد این ژانر هرگز نزدیک نیست.

در سینمای‌ کمدی، هدف نهایی فیلمساز، خنداندن تماشاگر است. بر این اساس تضاد موجود در روند شکل‌گیری فیلم و میان انگاره‌های مرتبط با کنش و واکنش‌ها شرایطی را ایجاد می‌کند که تماشاگر را به خنده وامی‌دارد. از سوی دیگر کمدی، گونه‌های فراوانی دارد و بیننده اگر اعضای این مجموعه را بشناسد، سطح توقع خود را از فیلم کمدی ارزیابی می‌کند و برای درک و فهم آن نیروی فکری می‌گذارد. البته این نوع کمدی هرچند انگاره‌های خنده‌آور دارد، اما می‌تواند پیام‌آور نکات اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی نیز باشد.

در حال حاضر، بیننده آنچه را بیش از همه در سریال‌های تلویزیونی یا فیلم‌های به اصطلاح خنده‌دار و سرخوشانه مشاهده می‌کند، به‌کارگیری یکی از مستعمل‌ترین زیرگونه‌ها‌ی کمدی است که از آن به «کمدی لفظی» یاد می‌شود. در ایران برگر سهم این روند بسیار محفوظ است. تکه‌پرانی در این فیلم از سکانس افتتاحیه تا صحنه تیراندازی در زمان انتخابات به کرات وجود دارد اما عمدتا تاثیرگذاری خاصی ندارند. در واقع در کمدی از این نوع، کاراکتر با دیالوگ فضا را آماده می‌کند و در این زمینه، به کارگیری شوخی‌های کلامی و متلک‌پرانی از ویژگی‌های اصلی به شمار می‌آید.

همچنین تغییر لهجه یا به‌کارگیری لهجه‌هایی ساختگی یا حتی واقعی، یکی از کاربردهای کمدی لفظی است. به هر حال، کاربرد هریک از ترفندهای فوق نمی‌تواند از ارزش هنری برخوردار باشد و هر نوع تغییر لهجه یا متلک‌پرانی، ارزشمند نیست، حتی اگر مایه خنده بیننده هم بشود. این روند نیز چنانچه در بررسی بازیگری در ایران برگر اشاره کردم مطلوب از کار درنیامده است. شاید هم جوزانی در ایران برگر در کمدی کلامی و کمدی لفظی قصد داشته سهل و ممتنع عمل کند، اما به هر حال نتیجه طبق قواعد ژانر به دست نیامده است.

ساخت کمدی اجتماعی، شوالیه‌گری است

سر لارنس اولیویه، بازیگر اسطوره‌ای سینما با وجود این‌که کمدین نبود اما جمله‌ای فوق‌العاده خاص درباره ژانر کمدی و کمدین‌ها و فیلمسازان کمدی دارد. او گفته است: تولید یک فیلم کمدی اجتماعی، با حفظ تمام قواعد ژانر، کار یک شوالیه است...

تمام اهمیت ژانر کمدی و کمدی اجتماعی در بیان حقیقت و شجاعت و صراحت در ارائه نقایص ساختاری جامعه است. همچنین پرداختن به رفتارشناختی، معناشناختی و جامعه‌شناختی اجتماع و مردمانش. جوزانی با چنین نیتی به تولید ایران برگر رو آورده است. ایران برگر یک کمدی سرخوشانه و به احتمال زیاد سهل و ممتنع است که احتمالا تماشاگر عام را برای یکی دوساعتی شاد نگه دارد.

مهدی تهرانی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها