آنهایی که اینجا هستند یا محو تماشای گلهای رنگارنگاند که با زیبایی خاصی کنار هم قرار گرفتهاند یا مشغول عکاسی. اینجا پارک شریعتی (کوروش سابق) در خیابان شریعتی تهران است، پارکی نه چندان بزرگ که با گلهای لاله سفید، سرخ، زرد، بنفش، صورتی و... تزئین شده و در طراوت باران بهاری سبزه و چمن و گلهای زیبایش میدرخشد.
جمعیت زیادی به پارک آمدهاند و به جای اینکه داخل پارک باشند در حاشیه هستند و عکس میگیرند و ذوقشان هر رهگذری را سر کیف میآورد و مشتاق میکند تا دقایقی به تماشا بایستد.
بازی بچهها کنار گلهای فرش شده حس دیگری به پارک داده است؛ مدتها میشد که جز چند سالمند اینجا مشتری زیادی نداشت ولی حالا چه! پیر و جوان، بزرگ و کوچک، زن و مرد دست کم ساعتی به پارک میآیند و با لبخند بر میگردند. حالا بهار است و عطر گلها همه جا را پر کرده. حس قشنگی است قدم زدن در بوستانهای سبز با گلهای رنگارنگ.
بیش از ۴ میلیون گل لاله و میلیونها شاخه گل فصلی در پارک و بوستانها و معابر تهران کاشته شدهاند که چهره بهاری شهر را دو چندان زیبا کردهاند. اواخر سال گذشته هم ۵ میلیون درخت در سراسر شهر برای افزایش سرانه فضای سبز در پیادهروها جای گرفت.
چند سالی میشود که نهادهای مدیریت شهری اهمیت ویژهای به زیباسازی شهرها بخصوص پارکها و بوستانها میدهند و با گلکاری و نصب المانهای زیبا سعی دارند چهره عبوس شهر را تغییر دهند. شاید امسال تهران و بسیاری دیگر از شهرها زیبا و دل انگیزتر از هر سال شدهاند. این را مرد ۵۰ سالهای که همراه نوهاش به پارک کوروش آمده میگوید. دست پسربچه را گرفته که وسط گلها نرود.
میپرسم بوستان چقدر تغییر کرده؟
میگوید: «زمین تا آسمان. البته زمستان بود و کسی به پارک محل نمیآمد ولی حالا ماجرا فرق کرده. هوا خیلی تمیز شده، آسمان هم چند وقتی است گشاده دستی میکند. حالا با این باران بهاری و چمن کاری و گل کاری همه چیز تغییر کرده است. آدم سرحال میآید. دو سه سالی است گل کاشته میشود و پای جوانها و بچهها هم به اینجور جاها باز شده. قدم میزنند، عکس میگیرند، ساعاتی را اینجا میگذرانند. من هم روزی چند ساعت با نوهام میآیم و از هوای تمیز و تماشای گلها و شادی مردم سر حال میشوم.»
کمی آنطرفتر نگهبان پیری سوت به دهان قدم میزند و هر از گاهی سوت میکشد تا بچهای روی چمنها ندود یا دست به گلی نزند.
او میگوید: «فصل بهار کارمان زیاد میشود. باید مواظب باشیم کسی دست به گل نزند یا آنها را نچیند. امسال هم مثل سالهای پیش شهرداری فضاهای سبز را گل کاری کرده. لالههای هلندی که اینجا کاشته شده قیمت زیادی دارند. مردمی که به این پارک میآیند محو تماشای گلها میشوند و لابه لای بوتهها و گلها میروند که عکس بگیرند. من هم سوت میزنم که از محوطه خارج شوند ولی کسی گوشش بدهکار نیست، من هم تا جایی که صدمهای به لالهها وارد نکنند، زیاد سخت نمیگیرم.»
یادم میآید تا همین چند سال پیش برای دیدن گلهای لاله هلندی باید از تهران حرکت میکردیم تا برسیم به گچسر در جاده چالوس. آنجا مزرعهای هست پر از گلهای رنگارنگ که البته دوستداران زیادی دارد و از شهرهای مختلف برای دیدن مزرعه گل میآیند. فروردین ماه هر وقت میخواستیم به گچسر برویم چند ساعتی در ترافیک کرج و جاده چالوس کلافه میشدیم ولی حالا مجموعههای گل زیادی در بوستانها و پارکها و معابر و حاشیه اتوبانها فراهم شده و دیگر نیازی به سفر نیست. انگار این دفعه طبیعت به تهران سفر کرده است.
«امسال بیش از ۴ میلیون گل لاله در ۵۰ بوستان سراسر پایتخت کاشته شده است.» این را علی محمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران میگوید.
او اضافه میکند: «علاوه بر کاشت ۴ میلیون لاله، میلیونها گل فصلی دیگر هم مانند بنفشه و میمون و نرگس و نسترن در ۲ هزار و ۱۲۴ پارک کوچک و بزرگ تهران، معابر و حاشیه بزرگراهها کاشته شده و این تعداد نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیرتری دارد.
عملیات گلکاری را از اسفندماه آغاز کردیم و بستگی به مساحت بوستانها و بافت مناطق گلهای پاییزه به صورت فرش گل یا تپه گل کاشته شد و با توجه به طراحیهای جدید و استقبال مردم میتوان گفت بازدیدکنندگان از چهره شهر بویژه بوستانها رضایت دارند.»
مختاری در ادامه به کاشت ۵ میلیون درخت در حاشیه بزرگراهها و معابر و پارکهای جنگلی در تهران اشاره میکند و میگوید: «باید سرانه فضای سبز برای هر نفر را افزایش دهیم؛ درختکاری جزو اولویتهای ما قرار گرفته که با توجه به بافت فشرده جمعیتی در مناطق ۷، ۱۰، ۱۱ و ۱۷ و همچنین کمبود فضای سبز در این مناطق، سعی کردیم درختکاری در این محدودهها بیشتر از مناطق دیگر باشد.»
با زیبا شدن معابر شهری رفت و آمد خانوادهها را میتوان به پارکها و بوستانها دید، موضوعی که پیش از این کارشناسان در رسانههای مختلف نسبت به آن هشدار میدادند: «پیاده روی نه صرفاً به عنوان یک پدیده در ارتباط با ورزش و سلامتی، بلکه به عنوان یک موضوع فرهنگی که نمایانگر بخشی از حیات اجتماعی شهر است، کم شده است.»
کم و بیش شنیدهایم که دیگر مردم نه وقت و نه حوصله پیادهروی را دارند. کمتر کسی جز سالمندان و بازنشستگان به بوستانهای محلی سر میزنند و مردم پیوسته در شتابی بیپایان و چرخه روزمرگی گرفتار شدهاند.
اینها هنوز به جای خود باقی است اما در این روزهای بهاری انگار تهران نفس میکشد و به لطف بادی که پیوسته میوزد و بارانی که یکسره آسمان را تمیز و پاکیزه میکند و اهتمام نهادها در جان بخشیدن به پارکها و بوستانها، لبخند عابران میدرخشد. شهر بوی نسترن و نرگس و بنفشه میدهد. هر بار که پشت پنجره میایستی دماوند مثل کله قندی سفید و پاکیزه آن گوشه ایستاده و چقدر حالت خوب میشود.
باران میبارد و بوی خوش گلها و سبزی درختان ناخواسته آدم را یاد جنگلهای گیلان و مازندران میاندازد انگار نه انگار اینجا همان شهری است که بیشتر روزهایش بوی گازوئیل و نفت کوره و بنزین نیم سوخته میداد. حال تهران این روزها چقدر خوب است.
حالا مردم بیشتر به پارک میآیند و از غریبگی رها شدهاند. بچهها کنار هم بازی میکنند و از قفس آپارتمانها بیرون آمدهاند و در میان سبزه و چمن میدوند و به گلها میخندند. شاید گل بهانهای باشد برای آشتی. عکس سلفی یادتان نرود! (حمید حاجی پور/ ایران)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد