نگاهی به مستند «مخالف خوان» به بهانه پخش از شبکه مستند

مرد کوتوله‌ای‌که می‌خواهد شمر باشد

با وجودی که کم و بیش عمر فیلم و سینما در دنیا یک قرن را هم پشت سر گذاشته است، اما هنوز هم سوژه‌های بکری باقی مانده که فیلمسازان بر مدارش مانور دهند و آثاری را پدید آورند، گاهی ماندگار.
کد خبر: ۷۶۴۶۶۸

برگ برنده مستند داستانی «مخالف‌خوان» که تا به امروز چند بار از شبکه مستند تلویزیون نمایش داده شده، همین سوژه و موضوع کمتر دستمالی شده است؛ برگ برنده‌ای که گاه چنان در بعضی از سکانس‌ها بارز و گل درشت می‌شود که دیگر نقایص اثر را لاپوشانی کرده و کمرنگ جلوه می‌دهد.

مرد کوتاه قدی- خیلی کوتاه - که نذر کرده در صورت شفای فرزندش نقش شمر را در تعزیه بازی کند حالا و پس از شفای فرزند، درصدد ادای دینش است، اما تعزیه‌گردانان به دلیلی کاملا موجه و معقول مانع برآورده شدن خواسته او می‌شوند؛ یک مرد کوتاه قامت بخصوص از نظر فیزیکی چه سنخیتی می‌تواند داشته باشد با شمر بن ذی‌الجوشن، شقی‌ترین اشقیای دشت کربلا؟! حساب تخصص و دانش تعزیه‌خوانی و تمرین و تجربه هم که دیگر جداست و همین تضاد است که به مستند داستانی مخالف‌خوان رنگ و لعاب تازگی می‌دهد و از کلیشه و تکرار مصونش می‌دارد؛ آدم کوچولویی که اصرار دارد شمرخوان تعزیه باشد، آن هم در انظار عموم.

مصر بودن شخصیت اصلی مستند بر ادای نذرش با وجود مخالفت‌های البته ملایم و ملاحظه‌کارانه تعزیه‌گردانان خود جذابیتی می‌شود افزون بر جاذبه‌های قبلی. او حتی وسایل لازم برای شمرخوانی را در اندازه خودش تهیه کرده تا همه اسباب بهانه را از تعزیه‌گردانان بگیرد و در سکانسی که یکی از تعزیه‌خوانان، البته با نرمی و ملایمت که مبادا دلی را شکسته باشد، به او می‌گوید که قد و بالایش از شمشیری که قرار است حمایل ببندد هم کوتاه‌تر است، رونمایی می‌کند از ابزار و لباسی که از قبل تدارکش را دیده.

بلندهمت کوتاه قامت با وجودی که به عینه ‌ مخالفت‌های همه‌جانبه را می‌بیند، اما ناامید نمی‌شود و به این در و آن در می‌زند مجاهدگونه و باز هم پافشاری می‌کند بر شمرشدنش. او که ته صدایی هم دارد و در خلوت دمی هم می‌گیرد با خودش، باور دارد که می‌تواند تعزیه‌خوان شود، چه باک که قدش کوتاه است.

بخش عمده‌ای از این مستند بر کنش و واکنش میان مرد کوتاه قامت مصر به تعزیه‌خوانی با متولیان تعزیه که به هیچ عنوان نمی‌توانند بپذیرند نقش شمر را که همیشه شبیه‌خوانی درشت اندام و قلچماق یال و کوپال‌دار بازی می‌کرده این بار به مردی با قدی حول و حوش یک متر بسپارند.

بلندهمت کوتاه قامت مستند مخالف‌خوان اما با سرلوحه قرار دادن این شعار که «کار نشد نداره» در تب و تاب شمرشدن است و حتی زمانی که به روحانی مسجد محل رجوع و استفتا می‌کند بابت قادر‌نبودن به ادای نذرش و می‌شنود که هرجی بر او نیست که همه می‌دانند معذوریت‌های فیزیکی او را و مهم نیت است، باز هم آرام نمی‌گیرد و تلاش‌های پیگیرانه‌اش را حواله می‌دهد به محرم سال آینده.

محمدصادق جعفری در مقام کارگردان این مستند، روایتی صادقانه دارد از موضوعی که دستمایه ساخت اثر قرار گرفته است، صداقتی که پرده نادیده‌انگاری و اغماض می‌کشد روی تخت و تک خطی بودن قصه. او قهرمان فیلمش را در موقعیت‌های متفاوت قرار می‌دهد و بازخوردهای منطقی و صادقانه می‌گیرد.

مخالف‌خوان از هر گونه شعارزدگی و به ورطه بیانیه‌های اخلاقی صادر کردن مصون مانده است که به طور قطع حاصل جهد جعفری است که کار تحقیق، نویسندگی، کارگردانی و تدوین این مستند را توامان برعهده داشته است.

مخالف‌خوان، صحنه‌های تاثیرگذار- که تاثیرگذاری‌شان را وامدار صداقت برآمده از شخصیت‌پردازی‌های مناسب و موقعیت‌سنجی‌های خلاقانه است- کم ندارد. مثلا سکانسی که مرد کوتاه قد به دخترش املا می‌گوید و آنچنان متاثر فضای تعزیه‌خوانی است که شعر کتاب کودکش را دکلمه‌وار و آوازگونه می‌خواند و صدایش را بالا و بالاتر می‌برد و خنده‌ای که صورت دختر را پر کرده از بابت این حرکت پدر، بسیار زیبا و تاثیرگذار از کار درآمده است یا سکانس پایانی فیلم که بلندهمت کوتاه قامت در گود زورخانه رخصت طلب می‌کند و دوری می‌گیرد و چرخی می‌زند، استعاره از بازی‌گرفتن زندگی و دور زدن مشکلات و محدودیت‌ها، واقعا فکر و ذهن بیننده را با خود درگیر می‌کند یا دیگر صحنه‌ای که در حین کار تمرین آواز می‌کند تا حنجره را ورز دهد به گمان خودش برای شمرخوانی هم زیباست.

اصولا پیام اصلی این مستند شاید همین باشد که معلولیت، محدودیت نمی‌آورد و کار نشد ندارد، فقط یک همت بلند می‌خواهد و پشتکاری بی‌پایان. قهرمان اصلی مستند در تمام طول فیلم از عهده کارهای شخصی‌اش بخوبی برمی‌آید و انسانی است شبیه به دیگران که زندگی می‌کند، خوب هم زندگی می‌کند؛ یکی شبیه همه.

باز از نشانه‌های ذکاوت کارگردان این که لوکیشن روایت بخش عمده‌ای از داستانش را محل برگزاری یکی از اصیل‌ترین هنرهای نمایشی ایران- تعزیه- انتخاب کرده است و نذر قهرمان فیلم هم مرتبط و وابسته به آن. این‌گونه با یک تیر دو نشان زده شده است؛ هم به تعزیه پرداخته و هم زندگی مردی روایت شده که با وجود معلولیت‌های فیزیکی و محدویت‌های ظاهری ، اما‌ سرزنده است و امیدوار به زندگی و پر از اعتماد به نفس.

مخالف‌خوان مستند خوب و شسته رفته‌ای است؛ نشانه‌اش هم جوایز متعددی همچون جایزه ویژه هیات داوران بخش فیلم اولین جشنواره جوان ایرانی، جایزه ویژه هیات داوران چهارمین جشنواره فیلم‌های مستند کیش و جایزه ویژه هیات داوران اولین جشنواره رحمت.

محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها