جام جم سرا: از کار، خانه، ماشین، خانواده و اخلاق من ایراد میگیرند و رفتارشان آنقدر بد بوده است که من دیگر با ایشان رفت و آمد نمیکنم، اما تازگیها همسرم از این موضوع ناراحت بوده و به دلیل اختلافات من و مادرشان، ارتباط ما دو نفر با هم خراب شده است. همسرم حاضر نیست باور کند که مادرش مشکل رفتاری دارد. من نمیتوانم با او رفت و آمد داشته باشم. چطور این موضوع را به همسرم بفهمانم؟
پاسخ مشاور: حرفهایی مانند مادرزن وزیر جنگ است، یا مادر شوهر فلان و بهمان است هیچ پیشینه صحیحی ندارد و برخاسته از فرهنگ افرادی است که آنها را مطرح کرده یا نقل قول کردهاند. مادرزن شما زنی است که همسرتان را به دنیا آورده و پرورش داده است، ممکن است اختلاف فرهنگی شما با هم باعث این مشکل شده باشد یا حتی ممکن است ایشان در اثر گذر زمان و مشکلات یا بیماری اخلاق خوبی نداشته و تند و عصبی یا مداخلهگر باشند، اما فراموش نکنید که ایشان مادر همسر شما و مادر بزرگ فرزندان شما هستند. نه برای شما و نه برای همسرتان امکان ندارد بتوانید مادرهایتان را کنار بگذارید زیرا عمیقترین پیوند عاطفی هر کس با مادرش است و حتی طبق دستورات دینی ما، با ازدواج همان چیزهایی که نسبت به پدر و مادر خودمان بر گردنمان واجب است، نسبت به پدر و مادر همسرمان هم واجب خواهد بود. هیچکس نمیتواند مادرش را به سبب بدخلقی از زندگیاش حذف کند، اما این مدیریت شما و همسرتان است که حضور ایشان یا به قول شما تماس تلفنی با دخترشان، باعث بروز دعوا و اختلاف در خانه شما نشود.
حتی اگر تا امروز همسرتان مقابله به مثل نکرده باشند، بالاخره ارتباط ایشان با خانواده شما هم تغییر میکند. پیشنهاد من به شما این است که با همسرتان صحبت کنید، به نحوی که از حرفهایتان خصومت نبارد. بگویید که زندگی مشترک، برایتان ارزشمند است و شما میخواهید کاری کنید که همسرتان خوشحال شود، اما به شرطی که ایشان هم در رفتارشان تجدید نظر کنند. منظور من از ایشان همسرتان است نه مادرش. یادتان باشد خطای مادر را به پای فرزند ننویسید. همسر شما باید با سیاست بیشتر بسیاری از حرفها را به شما منتقل نکند و از آن طرف چیزهایی را از زندگی داخلیتان به او انتقال دهد که او حس خوبی پیدا کند. مادرها اگر بفهمند که فرزندشان خوشحال و خوشبخت است، راضی خواهند بود. شما هم لازم نیست رفت و آمد زیاد داشته باشید. همین که چند وقت یکبار به دیدار ایشان بروید و احترامشان را حفظ کنید، کافی است. اگر به منزلتان میآیند بهجای بداخلاقی، با روی خوش برخورد کنید. من مطمئن هستم با برخورد مهربانانه شما و البته هوشمندانه همسرتان، دیگر نمیگویید مادرزن وزیر جنگ است. او یک مادر است مثل تمام مادرها... (ضمیمه چاردیواری)
ندا داوودی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بنده 28 سالمه هم تحصیلات عالیه(ارشد) دارم هم خونه دارم و هم ماشین. یه مراسم خیلی خوب هم واسه خانومم گرفتم حتی بخشی از جهزیه هم خودم خریدم.تابه حال به خانومم و خانوادش از گل هم كمتر نگفتم ولی دلم از مادرزنم گرفته همش میخاد با سیاست كاركنه خیال میكنه خیلی زرنگه واسه همین ازش بدم میاد.
روزی كه جهیزیه رو می چیدن خوب كه همه چی رو جادادن(البته كامل هم نبود) سرآخر میگه مادر جان این پنكه و فرش هم كادوی خونه تونه آخه این ینی چه؟؟
یه باردیگه هم چون یه ظرف نداشتیم واسمون خرید بهم میگه این كادوی تولد دخترمه در حالی كه چندماه تا تولد دخترش مونده.
خیلی ازش ناراحتم واقعاً هیچی مادر خودم نمیشه
دلم پره ولی نمیتونم به خانومم بگم چون خودش خوبه نمیخام ناراحت بشه