در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
البته سخت کشتن در نگاه او غیر از شکنجههای دشوار بوده است. او در مقدمه 40 صفحهای کتاب خود به بررسی اهداف مختلف نگارش و خواندن تاریخ میپردازد و میگوید: «سختکشی در بیشتر موارد به انگیزه از میان بردن گناه و سرکشی انجام گرفته، اما آیا چنین انگیزهای به سرانجام رسیده است؟ البته که چنین نیست. اگر انسان به این خواسته دست مییافت و سختکشی در شکل« مجازات» از گناه و سرکشی جلوگیری میکرد، امروز دیگر از گناه و سرکشی سراغ نمیگرفتیم. از سوی دیگر، اگر سختکشی به شکلی که گفته شد درباره گناهکاران و گردنکشان و سرکشان و زیرپاگذاران قانون به کار گرفته نمیشد، آیا آرامش و ساختارهای گوناگون دولتها و جوامع و نهادها به شکل امروزی به دست انسانها میرسید؟»
و در جای دیگر با اشاره به اهمیت و تاثیرگذاری شکنجه در برابر چشم دیگران میگوید: «چرا بزهکاران را به صلابه میکشیدند، مثله و شقه میکردند و در روغن داغ میانداختند و پاره پاره میکردند؟ چرا آنها را در لحظه پیش از مرگ ناچار میساختند که به گناهان خود نزد مردم در جلوی چشم همگان اعتراف کنند؟ شکنجه در جلوی چشم همگان، آیین و مراسمی سیاسی بود. باورها چنین بود که قانون بیانگر اراده پادشاه است و هرکس که قانون را نقض میکرد باید در برابر خشم پادشاه پاسخگو باشد. سرپیچی از قانون نشانهای از ستیزه و تاختآوردنی سخت بر خود پادشاه به شمار میرفت و پادشاه باید پاسخی درخور به آن میداد. به سخنی درستتر، پادشاه باید با بهرهگیری از زور و سختگیری بیش از اندازه نیاز، به گناهکار پاسخ میداد. باید توانایی اندازه نیرویی که پشتوانه قانون بود برای همه مردم به سان پدیدهای ترسناک نمایش داده میشد تا نیرو و فراگیری قوانین بار دیگر استحکام یابد.»
در این باب که چرا کشتنهای سخت در تاریخ رایج بوده، صحبت فراوان است. در پیشگفتار این کتاب به نقل از راوندی، مورخ روزگار سلجوقیان، آمده است که: پادشاه باید «مهیب» باشد تا از ترس او، ستمگران بر ناتوانان ستم نکنند. البته راوندی از سختکشی سخنی نمیگوید، بلکه فقط به سختگیری پادشاه پافشاری میکند.
از نظر غفاریفرد براساس آنچه در تاریخ ثبت شده، مجازات سنگین و سختکشی، برای آرامش مردم و برای نیرومندی قانون بوده و گاهی با زیادهروی همراه میشده و گاهی گریبان بیگناهان را نیز میگرفته و هوس برخاسته از خوی و سرشت بد پادشاه، خلیفه یا فرمانروا، بیگناهی را به مجازات سخت یا سختکشی گرفتار میکرده است. اما بخش بیشتر آن در راستای آسایش و آرامش جامعه و استواری قانون انجام گرفته است.
تاریخ سختکشی در 12 بخش به بیان انواع شیوههای سختکشی در طول تاریخ پرداخته است که عبارتند از: بریدن اندامها، کندن پوست، سوزانیدن و کباب کردن، پاره پاره کردن، زنده به گور کردن، زیر تازیانه و چوب کشتن و خرد کردن سر با گرز، خفه کردن، بستن به دم اسب و بستن به درخت، در دیگ جوشان انداختن و در نمد پیچیدن، جوالدوز بر زبان زدن، در پوست خام گذاشتن و زیر پای پیل انداختن و برخی دیگر از شیوههای سختکشی.
البته بهتر است خواندن این کتاب را به همگان سفارش نکرد و پیش از آن هشدار داد که احتمالا نقلهای تاریخی کتاب برخی افراد را به ناراحتیهای فراوان دچار خواهد کرد. با این حال خواندن کتاب برای محققان جهت یافتن شیوههای سختکشی و نیز یافتن عللی که موجب دستور چنین سختکشیهایی میشده جای تامل فراوان دارد. مثالهای بیان شده در کتاب صرفا محدود به ایران نیست. بلکه به نقل از فرمانروایان و خلفای مختلف در کشورهای متعدد است. در هر بخش در مقدمهای بسیار کوتاه، آن شیوه خاص سختکشی بیان میشود و بعد مصداقهای تاریخی آن بدون توضیحات اضافی حوصلهبر بیان میشود.
کتاب تاریخ سختکشی از عباسقلی غفاریفرد، در موسسه انتشارات نگاه، اخیرا، پس از سالها برای دومینبار با قیمت 14 هزار تومان در شمارگان 1100 نسخه به چاپ رسیده است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: