چند قدم بعد از عشق و عاشقی

می‌گوید در این شهر نمی‌تواند کار مناسب پیدا کند. حس می‌کنم پشیمان شده است و دیگر خبری از آن حالات، نگاه‌های عاشقانه و پیامک‌های دوستت دارم نیست. خیلی زود احساس کردم به بن‌بست رسیده‌ام. کمکم کنید.

***

پاسخ مشاور: اول از همه بگویم، باید باورتان را تغییر دهید. اولین جمله شما سرشار از بار منفی است که باید تغییر کند. روزهای خوب حتما دوام می‌‌آورد، به شرط آن‌که بدانیم چگونه حفظشان کنیم. وقتی این باور اشتباه را کنار گذاشتید، مشکل فعلی‌تان را پیش رویتان بگذارید و خوب آن را تجزیه و تحلیل کنید. گاهی تصورات غلطی که از قبل در‌باره زندگی زناشویی داشته‌ایم، باعث می‌شود در شرایط عادی نیز احساس کنیم زندگی‌مان سرد شده است. روابط شما و همسرتان قرار نیست مانند آن سال‌های دلدادگی باقی بماند. این یک حقیقت است که باید قبولش کنید، اما قرار نیست گرفتار بی‌محبتی و سردی هم بشود. واقع‌بین باشید. او از خانواده‌اش دور شده و در یک فرهنگ جدید زندگی مشترکش را شروع کرده است. مشکلات کاری و به دنبال آن مالی هم مزید بر علت شده است و شما باید شرایط روحی او را درک کنید. در چنین روزهایی که او به اندازه کافی در خلوتش درگیر مشکلات درونی و بیرونی است، به جای آن‌که مانند دختران تازه‌بالغ، منتظر حرف‌های عاشقانه و آه‌های سوزان باشید، مانند یک همراه و یک همسر توانمند از او حمایت کنید. زندگی شما مانند گیاهی است که قلمه‌اش زده‌اند و در آب گذاشته‌اند تا ریشه بدهد. بگذارید ریشه‌اش قوی شود، در گلدان بکاریدش تا به اندازه کافی محکم شود.

اشکال ازدواج‌های عاشقانه این است که افراد بعد از ازدواج حس می‌کنند چیزی در زندگی‌شان کم شده و آن هیجانات و دل‌دل زدن‌ها برای وصال، دیگر نیست و این موضوع آنها را آزار می‌دهد، در حالی که عشق واقعی بعد از وصال و به پشتوانه گذشت‌ها، باهم بودن‌ها، تحمل‌کردن‌ها، صحبت‌کردن‌ها، درک‌ کردن‌ها و ابراز ‌کردن‌ها ایجاد می‌شود. بزرگی چه زیبا می‌گفت: زمانی که صبرت تمام می‌شود، عشق خودش را نشان می‌دهد. با همسرتان حرف بزنید.

بگویید قدر تلاش‌های او را برای با هم بودن می‌دانید. بگویید درک می‌کنید چه روزهای سختی را می‌گذراند. با صبر و حمایت خود کاری کنید که او در کنار شما عشق از نوعی دیگر را پیدا کند.