مصاحبه با زنی که اعضای بدن پسرش را اهدا کرد

پسرم به دیگران زندگی دوباره داد

«رضا غنی‌آبادی» از کارکنان یگان ویژه پلیس تهران بزرگ بود که چندروز قبل به‌دنبال سانحه رانندگی، مرگ مغزی و اعضای بدن او به بیماران اهدا شد. با مادر رضا در این باره گفتگویی انجام شده که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۷۰۸۰۵۸
پسرم به دیگران زندگی دوباره داد

جام‌جم‌سرا: چه‌کسی به شما گفت این اتفاق برای رضا افتاده است؟

یکی از پسرانم به خانه تلفن زد و پرسید از رضا خبر داری؟ گفتم نه. او گفت رضا تصادف کرده اما حالش خوب است و دوستش به کما رفته است. به او گفتم خودم می‌دانم برای پسرم اتفاق بدی افتاده است.


وقتی فهمیدید او تصادف کرده و به کما رفته است چه کردید؟

من از سادات هستم و روحیه‌ام خوب و قوی است. پسرم مومن بود و از من خواسته بود گریه‌وزاری نکنم.

شغل رضا شغل خطرناکی بود. آیا فکر می‌کردید او را در تصادف از دست بدهید؟
نه واقعا. من زیاد به این موضوع فکر نمی‌کردم همان اول که سراغ این کار رفت می‌دانستم این بچه نذری است و او را در جوانی از دست می‌دهم.

چه شد که تصمیم به اهدای اعضای بدن فرزندتان گرفتید؟
حدود یک‌سال قبل خودش کارت اهدا را گرفته بود. اهدای عضو خواست خودش بود به‌خاطر همین من هم به خواسته‌اش احترام گذاشتم و اعضای بدنش را اهدا کردم. من وسیله‌ای بودم تا خواسته او اجرا شود. اولین خواسته من هم این بود که پسرم درمان شود و به کانون خانواده بازگردد اما وقتی درمان نشد دیدم چه بهتر که اعضای بدنش را اهدا کنم و به‌جای اینکه بدن پاکش زیر خاک بپوسد بهتر است به چندنفر زندگی دوباره بدهد و آنها هم برایش فاتحه بخوانند.



آیا خودش در این‌باره با شما صحبت کرده بود؟
همان یک‌سال پیش در این‌باره صحبت کرده بود. خیلی سربسته درباره مرگ‌مغزی صحبت کرد و گفت مادر یک کارت است، شیرت را حلالم کن و با رضایت آن را امضا کن. او به من گفت این برای من خیلی مهم است. اگر برایم اتفاقی افتاد خودت باقی‌اش را می‌فهمی و خوشحال هم می‌شوی که این کار را کرده‌ای. من آن روز ته قلبم فهمیدم که منظور رضا چیست.

شما چه واکنشی نشان دادید؟
ناراحت شدم. به‌هرحال وقتی حرف از مرگ عزیزی باشد آدم خواه‌ناخواه ناراحت می‌شود.

حالا که این کار را انجام داده‌اید چه احساسی دارید؟
الان خیلی خوشحال هستم. امانت خدا را پس داده‌ام چرا نباید خوشحال باشم. خدا هفت‌پسر به من داد و من دختر ندارم. الان هم خودش خواست از این طریق امانتش از پیش ما برود.

همسرتان چه نظری داشت؟
همسرم 15سال پیش فوت شد اما فکر نمی‌کنم اگر آن خدابیامرز زنده بود با این کار موافقت می‌کرد. چون او ایمانش از من قوی‌تر بود و بچه‌ها را خیلی دوست داشت.

پیشنهادتان به افرادی که ممکن است در شرایط مشابه شما قرار بگیرند، چیست؟
از آنها خواهش می‌کنم همین کار را بکنند. جسم عزیزشان زیر خاک خواهد پوسید پس چرا اهدا نکنند تا با اعضای بدن او کسانی از مرگ نجات پیدا کنند؟ (شرق)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها