جام جم سرا: وارد خانهشان که میشوی گربههای قهوهای، خاکستری، مشکی و سفید از سر و کولت بالا میروند و بازی میکنند. زن میانسال در گوشهای از خانه نشسته و با گربهها بازی میکند. گربههایی که در خانه 90 متری برای خودشان میچرخند و بازی میکنند. گاهی برای هم چنگ و دندان نشان میدهند و گاهی همدیگر را نوازش میکنند.
خانه اسباب و وسایل چندانی ندارد و گویا برای نگهداری از همین گربهها استفاده میشود. زن با صدای بلند قربان صدقه تکتکشان میرود و با اسم صدایشان میزند. لوسی از همه کوچکتر است و خودش را لوس میکند و به آغوش زن میرود. گاهی سروصدایشان زن و مرد را کلافه میکند اما سعی میکنند اوضاع را کنترل کنند. مرد چندان دل خوشی از این ماجرا ندارد ولی انگار با این وضعیت کنار آمده است.
زن میگوید: من مدتهاست که گربههای خیابانی را به خانه میآورم و از آنها نگهداری میکنم. هر هفته یکی میآید و آنها را حمام میکند. پسر و دخترم مدتهاست که خارج از کشور زندگی میکنند و کمتر به دیدن ما میآیند. من و شوهرم برای این گربهها غذا تهیه میکنیم و در کنار آنها سرگرم هستیم. این نوع زندگی ما باعث شده که خیلی از دوستان و آشنایان با ما قطع ارتباط کنند. فقط به همین دلیل که در خانهمان به روی گربههای خیابانی باز است. به هر حال این گربهها هم جزئی از زندگی ما هستند. گاهی اینجا زاد ولد میکنند و بعد میگذارند و میروند. آنوقت گربههای دیگری میآیند و جایشان را میگیرند.
زن میپرسد: چه ایرادی دارد یک حیوان بدبخت و گرسنه خیابانی را نگهداری کنیم؟ این گربههای بدبخت هم سهمی از زندگی و این شهر دارند و خدا آنها را برای شکنجه شدن نیافریده است.
گربهها برایمان آسایش نگذاشتهاند
اینجا خانه زن و شوهر جوانی در خیابان میرزای شیرازی است. همسایهها میگویند صاحبان این خانه از گربههای خیابانی مراقبت میکنند. انگار دل خوشی از همسایهشان ندارند. یکی از سروصدای نیمه شب گربهها مینالد و دیگری از موهای گربههایی که مجبور است هر روز در راه پله ببیند. میگوید: اعتقادات ما اجازه رفتوآمد چنین گربههایی را در محل مسکونی نمیدهد. ممکن است اعضای این خانواده از طریق این گربهها بیمار شوند و به ما هم انتقال دهند.
زن و شوهر در جوابشان میگویند که گربهها را پیش دامپزشک بردهاند و واکسن زدهاند و احتمال انتقال بیماری وجود ندارد. زن و شوهر جوان اضافه میکنند بارها آزار و اذیت همسایهها را هنگام رفتوآمد گربهها در راه پله دیدهاند و تذکر دادهاند، اما هر بار قضیه با دعوا و داد و بیداد به پایان رسیده است.
عقیمسازی گربههای خیابانی قبل از نگهداری
مجتبی شاهملکی، فعال حمایت از حقوق حیوانات درباره عقیمسازی گربههای خیابانی و نگهداری از آنها میگوید: خانوادههایی هستند که گربههای خیابانی را قبل از نگهداری با هزینه خودشان عقیمسازی میکنند. اما تعدادشان زیاد نیست. هزینه عقیمسازی گربهها چیزی حدود 300 تا 350 هزار تومان است. در واقع این کار به نفع گربههاست. آن هم در فرهنگ ما که آزار و اذیت کردن گربهها طبیعی است. گربهها هم مانند انسانها حس لامسه دارند و درد را تشخیص میدهند. گرسنه میشوند و... ای کاش در کنار فعالیت کمپینهای حمایت از حقوق حیوانات مردم هم به این موضوع احساس مسئولیت کنند. وقتی صدای گربهای از داخل خیابان یا کوچه میآید و ما را عصبانی میکند به جای ناسزا گفتن باید به دنبال علت بگردیم شاید گربهای در فضایی گیر افتاده باشد. حتی اگر میتوانیم آتشنشانی را خبر کنیم تا موضوع را حل کند.
حیوانات هم حق حیات دارند
دکتر پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران درباره انگیزه کمک کردن آدمها به موجوداتی مانند گربهها میگوید: آدمهایی هستند که از آزار موجودات زنده آزار میبینند. این افراد اغلب اهدافشان از سر مهربانی است. اینکه میخواهند به موجودات زندهای که در اطرافشان هستند کمک کنند. به عقیده آنها وجود چنین موجوداتی را نمیتوان نادیده گرفت. این موجودات به نوعی در کنار ما زندگی میکنند، پس نیاز به کمک دارند. اما آنچه مهم است اینکه نباید در کمک کردن و توجه به این حیوانات زیادهروی کرد چون وقتی توجه به این موجودات بیشتر شود زاد و ولدشان هم زیاد میشود، آن وقت هر روز شاهد از بین رفتن گربههای بیشتری هستیم. گربههایی که در خیابانها تصادف میکنند یا در سطل آشغالها به دنبال غذا میگردند. در کنار اینها تعداد آدمهای گربه آزار هم بیشتر میشود. البته نگهداری از این گربهها تا وقتی که به صورت ناهنجاری درنیامده آسیب زننده نیست.
مردها و زنان پیر یا میانسالی هستند که وضعیت مالی خوبی دارند و بخش زیادی از داراییشان را به نگهداری این گربهها اختصاص دادهاند. نمیتوان گفت که این خوب است یا بد اما اگر با این رویکرد به قضیه نگاه کنیم که باید به نوعی با موجودات اطرافمان مهربان برخورد کنیم، میتواند خوب باشد.
داستان نگهداری گربههای خیابانی بتازگی وارد فرهنگ ما نشده و از گذشته وجود داشته است. صاحبان خانههای ویلایی گربههایی که در اطراف خانه یا حیاطشان بودند را دوست داشتند و تا وقتی که در کنارشان زندگی میکردند از آنها نگهداری میکردند اما با زیاد شدن جمعیت و کوچک شدن خانهها حضور این گربهها در کنار خانوادهها به نوعی پررنگتر و ارتباطشان نزدیکتر شده است. شاید خیلی از آدمها باشند به جای اینکه پول فراوانی برای خرید گربههای خانگی بدهند همین گربههای خیابانی را به خانه بیاورند تا در کنارشان باشد.
ما باید قبول داشته باشیم حیواناتی که در شهر ما و کنار ما هستند حق زندگی کردن دارند. متاسفانه وقتی در خیابان راه میرویم حیوانات از حضور ما میترسند، گربهها فرار میکنند و پرندهها پرواز میکنند چون از انسانها آزار دیدهاند. متاسفانه ما به خودمان اجازه میدهیم با حیوانات به دلیل حیوان بودنشان هر برخوردی داشته باشیم. بارها بعد از عکسبرداری در شکم گربههای خیابانی ساچمههای تفنگ بادی دیدهایم. این نشان میدهد وقتی خانوادهای برای بچهاش تفنگ بادی میخرد به او آموزش نمیدهد که نباید موجودات زندهای که در کنارش زندگی میکند را هدف قرار دهد. داستان سنگاندازی به گربهها هم به همین ترتیب است.
اگر همین قضیه را به آدمهای جامعه هم تعمیم دهیم به همین شکل است. ما باید حضور انواع آدمها با روحیات و سبک زندگیهای مختلف را در اطرافمان بپذیریم چون به هر حال آنها هم مثل ما انسانها دارای حق حیات هستند.(کسب و کار)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد