وقتی برزیل بزرگ بدون رونالدو، روبرتو کارلوس و کاپیتان کافو، آرژانتین قدرتمند را در فینال جام کنفدراسیون ها له می کرد، ارزش کار ژاپنی ها در این مسابقه ها هویداتر شد.
کد خبر: ۶۹۳۶۶

ژاپن در بازیهای گروهی این رقابت ها بر قهرمان شگفتی آفرین اروپا (یونان ) غلبه کرد، در برابر بهترین تیم درجه دوم جهان (مکزیک) با ارائه بازی آبرومندانه ای ، پا عقب نگذاشت و قهرمان جهان را وادار به توقف کرد تا تنها با تفاضل گل کمتر نسبت به ابرقدرت بلامنازع جهان از صعود بازماند.
حضور پرقدرت ژاپنی ها ضمن افزایش اعتبار جایگاه حال حاضر فوتبال ملی کشورمان (به عنوان تیم برتر آسیا) محک مناسبی برای تعیین موقعیت فعلی فوتبال ایران در جهان این ابرورزش بود.
نگاهی دوباره و دقیق تر به جام کنفدراسیون ها ارزیابی تازه ای از جایگاه بزرگان قاره های مختلف جهان و بخصوص تیم ملی فوتبالمان ارائه می کند تا با تشخیص دقیق تر مختصات حضورمان و اتکا بر منطق و واقع بینی کنار تلاش و پشتکار، به جایگاه اصلی خود در جهان فوتبال (درخشش و شگفتی آفرینی در جام جهانی) نایل شویم.
در جام کنفدراسیون های امسال علاوه بر برزیل (قهرمان جهان )، آرژانتین قهرمان امریکای جنوبی ، یونان (قهرمان اروپا)، آلمان (میزبان جام)، مکزیک (قهرمان کونکاکاف)، تونس (قهرمان آفریقا)، ژاپن (قهرمان آسیا) و استرالیا (قهرمان اقیانوسیه) هم حضور داشتند.
فاصله نه چندان محسوس و عمیق تیمهای حاضر در این بازیها، نشان از تمام نشدن دوره زمانی همگرایی قدرت در عرصه جهانی فوتبال داشت ، هرچند برزیل یک بار دیگر قدرت برتر خود را در دنیای فوتبال به رخ کشید، اما واقعیت این است که برزیلی ها این عنوان را در سایه جدیت خود و مدیریت محکم، آگاهانه و نتیجه گرایانه کارلوس آلبرتو پریرا (سرمربی باتجربه و پرافتخارشان ) به دست آوردند وگرنه کوچکترین غفلتی می توانست این تیم را هم از دور بازیها حذف و چه بسا ژاپنی ها را به مراحل بالا رهنمون کند.
تجربه جام کنفدراسیون ها و جامهای جهانی اخیر، بویژه جام جهانی 2002 گویای این حقیقت است که فاصله تیمهای دارای استاندارد حضور در عرصه های بالای فوتبال ملی دنیا در ابعاد قدرتی ، مهارتی ، سرعتی ، تاکتیکی و روانی چندان زیاد نیست و در رقابت های چنین نزدیک ، تیمی می تواند موفق تر باشد که ضمن احتساب درصدی (کم یا زیاد) از شانس ، دارای شرایط روحی مناسب تری باشد.
متاسفانه در فرهنگ نه چندان قوی فوتبال داخل کشورمان ، شرایط مناسب روحی ، تنها به شادی و مثبت خواهی بی پایه تعبیر می شود، در حالی که این 2عامل ، تنها بخش کوچکی از عوامل زیادی هستند که در مجموع شرایط روحی روانی مناسب را تحریف می کنند.
در فوتبال امروز، وقتی 2تیم رویارو، دارای همه ابزار و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری هستند، در نهایت تیم دارای مربی و بازیکنان فهیم تر به نتیجه مطلوب تر می رسد. با این وصف شاید رشد نانوفناوری که این روزها در رشته های مختلف علمی از آن صحبت می شود، در فوتبال نمود عینی تری یافته است.
آرژانتین در مسابقه ای پایاپای در بوئنس آیرس با 3گل برزیل را می برد و کمتر از یک ماه بعد در آلمان باز هم در مسابقه ای نزدیک با 4 گل به این تیم می بازد. یا یونان که در رقابت های یورو 2004با غلبه تاریخی بر بزرگان ، قهرمان می شود، حالا در آلمان 2005در بین 4تیم گروه ، عنوان بهتر از چهارمی نمی یابد.
نتایج خوب تیمهایی چون ساحل عاج ، کره جنوبی ، ایرلند، ترکیه ، کاستاریکا و... در جام جهانی پیشین نیز همین موضوع را فریاد کرد که تیمهای دارای پتانسیل ، در صورت برخورداری از مدیریت (خاصا فنی) موفق و بازیکنان کاملا توجیه شده و باشعور می توانند تا رتبه های بالای جام صعود کنند و برای مردم کشورشان افتخار بیافرینند.
مکزیک سمبل کاملا کلاسیک و مشخص چنین تعریفی است ؛ تیمی که طی 20سال گذشته حضوری کاملا موثر در فوتبال منطقه کونکاکاف ، قاره امریکا و جهان فوتبال داشته است.
بدون هر گونه نوسانی به عنوان برترین تیم درجه دومی دنیا مطرح است. به ندرت دیده شده که مکزیک مسابقه ای را با اختلاف 2گل ببازد.
این تیم در منطقه خود بهترین است و بجز امریکا، تیمی را نزدیک توانایی هایش نمی بیند. در کلاس جهانی نیز جزو 10تیم برتر است و بارها بزرگانی چون برزیل ، آرژانتین و ایتالیا را قربانی کرده ، اما هیچ گاه به مراحل پایانی جام جهانی راه نیافته است ، چرا که مربی و بازیکنانی در قواره قهرمانی جهان ندارد.
بر خلاف روند متداوم و با ثبات قدرت نمایی مکزیک ، یونان تنها در مسابقه های مقدماتی و نهایی یورو 2004به تمرکز لازم برای ارائه فوتبال قدرتمند رسید؛ موضوعی که از توانایی های بالای مربی خوش پیشینه ای به نام اتو ره هاگل آلمانی نشات گرفت.
ره هاگل بارها سابقه قهرمانی تیمهای باشگاهی معمولی را در رقابت های بوندس لیگا در کارنامه حرفه ای خود ثبت کرده بود، اما ای کاش بلافاصله پس از قهرمانی در یورو 2004به تقاضای هموطنانش لبیک می گفت و آلمان معمولی شده را برای قهرمانی در جام جهانی آماده می کرد.
به هر حال این وظیفه در آلمان به کلینزمن سپرده شد؛ فردی که به نظر نمی رسد به لحاظ توانایی های مربیگری در حد و اندازه های رودی فولر باشد و بتواند آلمان تضعیف شده را خارج از خاک این کشور به نایب قهرمانی دنیا برساند.
در هر صورت آلمان پس از شکست سنگین در یورو 2004نیاز وافری به تحول داشت که این مساله با استعفای فولر و آمدن کلینزمن محقق شد و ژرمن ها در خاک خود توانستند عنوان نسبتا قابل قبول سومی کنفدراسیون ها را به چنگ آورند.
آلمان میزبان جام جهانی آتی است. یک سال فرصت دارد خود را برای مدعی شدن آماده تر کند، ولی به سبب حضور مغز متفکری چون اریکسون ، شاید رقیب سنتی این کشور در همه عرصه ها (سیاسی ، اقتصادی ، ورزشی و...) یعنی انگلیس ، بخت بالاتری برای موفقیت در جام جهانی آتی داشته باشد؛ هر چند درخشش خیره کننده هلند مارکو فان باستن در مقدماتی جام جهانی ، این تیم جوان شده و رو به رشد را به عنوان برترین تیم فعلی فوتبال اروپا مطرح کرده است.
هر چند جمهوری چک نیز دست کمی از هلند ندارد و ضمن آن که این تیم را در گروه نخست مقدماتی جام جهانی تعقیب می کند، در رنکینگ فیفا نیز به لطف پایه قرار گرفتن درخشش چکها در یورو 2004، بالاتر از این تیم قرار دارد.
اگر به فرضیه نانوفناوری در فوتبال و نقش تعیین کننده آن معتقد باشیم باید شانس هلند را با مدیریت فنی نابغه ای به نام فان باستن به میزان کاملا محسوسی بالاتر از جمهوری چک ، فرانسه ، ایتالیا و پرتغال بدانیم.
تونسی ها نیز که نماینده قاره آفریقا در جام کنفدراسیون ها بودند، نشان دادند فوتبال آفریقا با افت کامرون همیشه خطرناک و جوانگرایی سالهای اخیر نیجریه ، حالا ابرقدرتی در قاره خود ندارد.
با این اوصاف ، در حالی که کمتر از یک سال دیگر تا شروع رقابت های جام جهانی فرصت باقی است و هنوز بسیاری از صعودکنندگان به این جام شناخته نشده اند، کشورهایی چون برزیل ، هلند، آرژانتین و تا حدی انگلیس و سپس آلمان بختهای نخست فتح جام محسوب می شوند و کشورمان که باید هدف واقع بینانه خود را حضوری آبرومند و تلاش شایسته برای شگفتی سازی و رسیدن به مراحل میانی و پایانی جام تعیین کند، در این راه نباید، ناامید باشد و شایسته است تجربه موفق و قابل قبول ژاپنی ها در جام کنفدراسیون ها، خطکش مناسبی بسازد.
متوجه باشیم که تیم ما در شرایط فعلی قدرت برتر آسیاست ، اما با توجه به وجود نقاط ضعف قابل رفع ، درحال حاضر نمی توانیم به حضوری موفق خوشبین باشیم.
ایران می تواند در جام جهانی 2006پا جای پای ترکیه یا کره 2002بگذارد، اما به شرطی که برانکو برنامه های سخت و مدبرانه گاس هیدینگ یا شنول گونش که پیش از جام جهانی قبلی برای ترکیه و کره به اجرا گذاشته شده بودند را با جدیت عملی کند.
ما نقصهای زیادی به خصوص در سمت چپ خط دفاعی و در تغذیه و هماهنگی مهاجمان تیم داریم. ضمن این که توان عمومی جسمی روانی و ضریب هماهنگی تاکتیکی مان نیز به تقویتی گسترده نیاز دارد؛ چرا که عصر، عصر نانوفناوری است و فاصله قهرمان با تیم آخر شاید کمتر از مویی باشد.

مجید عباسقلی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها