مکانی کوچک و تاریک که تا دیروز غاری ساکت و ناشناخته بود، امروز جایگاه کلماتی است که بر لب‌های اشرف انسان‌های هستی به وجد می‌آید؛ «اقرأ....» و رسالت آغاز می‌شود. باریتعالی تقدیر جهان و جهانیان را به دستان کسی می‌سپرد که پیش از آن‌که مبعوث الهی باشد، امین مردمان همان سرزمینی است که محبت، مردمداری، انصاف، پاک‌اندیشی و ویژگی انسانی میان توده‌های آن گم بود و چپاول، زورگویی، ناجوانمردی، تبهکاری پیشه‌شان؛ لیک خلق حسنه‌اش سنگ‌های قلوب همان اهالی را صیقل می‌دهد.
کد خبر: ۶۷۷۶۷۶

اگر محمد (ص) آمد تا دیگر نگاه هیچ دخترک بی‌گناهی در خاطره تاریخ زنده به گور نشود و خدا در ازدحام و همهمه «هبل»ها و «عزی»ها به فراموشی نرود، اما خود گزیده و مختصر، هدف از آمدنش را تکمیل مکارم اخلاق می‌گوید تا از آن پس هرکه مردی را، مردمی را، جهانی را به سمت اخلاق حسنه کشاند، راه پیامبر اعظم (ص) را طی طریق کرده باشد.

دیری پایید که صفوف موحدان، حلقه‏‌های لبیک را به دور خانه دوست شکل دادند و کعبه، جایگاه خویش را باز یافت اما به همان مردمان نیز سفارش کرد آبروی مومن از حرمت این کعبه نیز بالاتر و والاتر است و اگر برای رونق مکارم اخلاق کوشیدی، آنگاه دوست بر تو تفهیم خواهد کرد که و «کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود.»

مبعث یعنی وساطت خاتم‌الانبیاء (ص) میان بنده و معبود. آن نگار به مکتب نرفته در چنین روزی آمد تا پیامبر بزرگ بشر بخوانند و بدانندش. همت این پیامبر برون، بر راهنمای درون بود؛ عقل، فطرت، اندیشه و اخلاق. مگر نه این‌که هر گلی را که می‌بویی، هر آسمان و طبیعتی را که می‌بینی و بر زیبایی‌اش تعظیم می‌کنی، جلوه‌ای از عظمت خالق هستی را تکریم و تحسین کرده‌ای، کار پیامبر اسلام نیز همین بود. هر سنت حسنه، هر اخلاق نیکو و هر منش جوانمردی که در شهر و جامعه و جهان بپرورانی، یاد و راه او را زنده کرده‌ای.

از سنگ‌نوشته‌های آغازین تا تلاش‌های مملو از کلیک و کد و برنامه پرسروصدای امروزی، همه‌اش تلاش برای پیدا کردن راه و روشی از ماندن و ماندگاری بشر و خلقیات اوست و در این دنیای پر از صفر و یک و سیاهی و سفیدی، نسخه جاودانه مردی که پیام زلالش از میان سنگ و خاکستر کینه مردمان آن روزهای مکه، بر تمام جهان هستی جاری شد، فراموش شده است که راه ماندگاری را حسن خلق و حرکت در راه خدا می‌دانست و این نسخه گرانقدر همچون هوایی که تنفس می‌کنیم، ساده اما حیاتی است.

یادمان نرود که خداوند حضرت محمد (ص) را اسوه حسنه نامید تا اگر روزی یادمان رفت که او هم یک انسان بود و گمان کردیم نمی‌شود پیامبرگونه زندگی و رشد کرد، کلام حق ‏متذکرمان شود که می‌شود و می‌توانیم. پیامبر خوبی‌ها خوب می‌دانست دهلیزهای سیاه جهل تا روزی که فرزند برومندش پس از قرن‌ها غیبت ظهور کند، نمی‌گذارند انسان‌ها براحتی راه به سپیده‌‏دمان بگشایند و از آن همان روزی که خدیجه (س) و علی (ع) و محمد (ص) در اولین نماز جماعت دنیا، سر تعظیم به خدای کعبه فرود آوردند، جنگ حق و باطل شکل دیگری به خود گرفت، اما او بر سودای دل مردمان زمین اشراف داشت و می‌دانست باید سلاحی به دست انسان بدهد که اهریمن هیچ‌گاه نتواند غلبه خویش بر زمینیان را جشن بگیرد و این چنین بود که فریاد زد برای اکمال مکارم اخلاق آمده‌ام تا نشان دهد همه چیز از درون آغاز می‌شود؛ حتی جاودانگی مادی.

اگر از همان کودکی برایمان گفته‌اند که کل یوم عاشورا، یعنی مراقب باش که هر روز ممکن است حسین (ع) حق به دست جهل انسان شهید شود و اگر می‌گویند هر روز، بعثت است بیراه نیست تا بدانیم اگر پیامبر اسلام (ص) در آن دوران و مکان توانست دین حق را جاودانه کند، می‌توان با پیروی از چنین الگو و آیینی، جاودانه و ماندگار ماند بدون آن‌که اسیر همان جهلی شویم که بعثت، سرآغاز مبارزه با آن بود.

دکتر حمید جمال‌الدینی ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها