رادیو همیشه زنده است

پیش از آن‌که غول چراغ جادو از جعبه تلویزیون خارج شود و همه چیز و همه کس را مجذوب خود کند، این رادیو بود که یار غار و رفیق تنهایی و مونس شب‌های طولانی زمستان بود. هنوز هم که وارد دکان کسبه‌های پیر می‌شوید، انس و الفت آنان را با رادیو بخصوص با آن جعبه‌های قدیمی که گاهی به اندازه تلویزیون 14 اینچ بود، می‌بینید. در میان مشاغل مختلف نیز جایگاه رادیو متفاوت بود.
کد خبر: ۶۶۹۹۰۲
رادیو همیشه زنده است

مثلا کــــــارکرد این رسانه شنیداری در قهوه‌خانه‌ها، آرایشگاه‌ها و خیاطی‌ها، بیش از جاهای دیگر بود و گاهی در جایی مثل قهوه‌خانه‌ها، نوعی ابزار تبلیغاتی و عاملی برای جلب مشتری می‌شد، اما امروزه با گسترش تلویزیون و جاذبه‌های بصری که در ذات آن است، رادیو بتدریج جایگاه خود را از دست داد و درواقع تصویر بر صدا غالب شد.

رسانه‌ای در دسترس

گرچه نوستالژی رادیو در حافظه تاریخی مردم باقی ماند و همچنان نیز یک موقعیت تاریخ‌مندی دارد. تولد تلویزیون و تولید برنامه‌های گوناگون آن در ابتدا، گرچه رادیو را با بحران مخاطب روبه‌رو کرد و باعث ریزش طیف زیادی از شنوندگان و تبدیل آن به بینندگان شد، اما بنا بر یافته‌های علم ارتباطات در نهایت و در گذر زمان، هیچ رسانه‌ای نتوانست جای رسانه دیگر را بگیرد یا به مرگ آن منتهی شود.

امروزه شاهدیم که با وجود گسترش انواع شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای و دیگر وسایل ارتباط جمعی، رادیو هنوز طرفداران زیادی دارد و همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. این جعبه صدا البته در میان برخی طبقات اجتماعی و گروه‌های سنی و برخی مشاغل و موقعیت‌های زندگی، طرفدار بیشتری دارد.

مثلا زنان خانه‌دار، دانشجویان در خوابگاه و رانندگان تاکسی و اتوبوس، از این رسانه استفاده بیشتری می‌کنند یا برای گروه‌های سنی بالاتر که حوصله شلوغی تلویزیون را ندارند و هم نسبت به رادیو انس دیرینه‌ای دارند، رادیو جایگاه ارزشمندتری دارد. بسیاری از مخاطبان رادیو مثلا از برنامه راه شب یا شب بخیر کوچولو یا قدیمی‌ترها از برنامه گل‌ها، خاطرات زیادی دارند و اساسا رادیو نسبت به رسانه‌های دیگر از حس آرامش و سکون دل‌انگیزتری برخوردار است که برعکس هیاهوی تلویزیون فضای آرام و فرحبخشی برای مخاطبش ایجاد می‌کند، اما این تنها امتیاز رادیو نسبت به تلویزیون نیست.

ویژگی‌ها و به اصطلاح جامعه‌شناسان، کارویژه‌های رادیو را می‌‌توان در چند مورد برشمرد. یکی این‌که رادیو بسیار راحت در دسترس است و علاوه بر وسایل نقلیه از طریق رادیوهای همراه در خیابان و پارک نیز می‌توان از آن استفاده کرد. دوم این‌که نیاز به نگاه کردن ندارد یعنی مخاطب می‌‌تواند در عین این‌که به فعالیت دیگری مشغول است، از برنامه‌های آن استفاده کند. چه‌بسا زنان خانه‌داری که در عین آشپزی و رسیدگی به امور منزل به رادیو نیز گوش می‌کنند. سومین ویژگی، زنده بودن برنامه‌های رادیویی است.

بیشتر تولیدات رادیویی به شکل زنده پخش می‌شود و این ویژگی‌ بر تازگی و هیجان آن می‌افزاید. رادیو نسبت به رسانه‌های دیگر سرعت بیشتری در اشاعه اخبار دارد و بخش‌های متعدد خبری در آن، کارایی خوبی در اطلاع‌رسانی دارد.

رادیو در گذشته دو کارکرد ویژه داشت یکی بخش موسیقی و دیگری اخبار که نسبت به تلویزیون بیشتر بود، اما امروزه رادیو نیز مثل تلویزیون به شکل تخصصی گسترش یافته و مخاطبان خاص خود را دارد.

رادیو، رسانه‌ای گرم

در عصر ارتباطات و اطلاعات که جامعه شبکه‌ای بر ساختار اجتماعی و مناسبات انسانی ما حاکم شده است بدون رسانه نمی‌توان زیست و جهان تعطیل می‌شود؛ گویی رادیو، صدای این جهان رسانه‌‌ای است. رادیو نسبت به تلویزیون از یک کارکرد روان شناختی هم برخوردار است. فقدان تصویر در رادیو به تولید تصور در ذهن مخاطب می‌‌انجامد و او با خیالپردازی به واسطه صدا و بهره‌گیری از قدرت تخیل به تصویر‌سازی از آنچه می‌شنود، می‌پردازد و این موجب نوعی تعامل درونی‌تر با رادیو در مقایسه با تلویزیون می‌شود.

به‌ همین‌ دلیل ‌است‌ که ‌متخصصان ارتباطات، رادیو را رسانه‌ای گرم می‌دانند به این معنی که مخاطب در برابر آن منفعل نیست و با خیالپردازی، ارتباطی فعال با آن دارد. این قوه تخیل بویژه در برخی برنامه‌ها مثل پخش زنده مسابقه‌های ورزشی هیجان و شور زیادی به برنامه می‌دهد و بر جاذبه آن می‌افزاید یا مثلا در موقع انتخابات و اعلام آرای نامزدها، رادیو به دلیل سرعت در خبررسانی، جذاب‌تر از رسانه‌های دیگر است.

یکی دیگر از قابلیت‌های رادیو که نسبت فرهنگی و تاریخی با مخاطبان ایرانی هم دارد قصه‌گویی و داستان‌پردازی است. پیش از گسترش رادیو و تلویزیون، قصه‌گویی مادربزرگ‌‌ها و خاطره‌گویی پدربزرگ‌ها ابزار سرگرمی مردم بود. گرچـــــــه تلویزیون با ساخت و تولید فیلم و سریال به تصورسازی و پویایی قصه‌ها کمک کرده است، اما مردم ما علاقه دیرینه به شنیدن قصه دارند. بیشتر مخاطبان رادیو به برنامه قصه ظهر جمعه علاقه زیادی داشتند و اساسا قصه‌های رادیو یکی از پرطرفدارترین ژانرهای رادیویی بود و هست که سنخیت فرهنگی بالایی با مخاطبان ایرانی دارد.

روان‌شناسی اجتماعی جامعه ایران نشان‌ می‌دهد فرهنگ ملت ما بیشتر شنیداری است و ایرانیان علاقه زیادی به شنیدن و گوش دادن سخنرانی و نقل قول‌ها دارند، بنابراین رادیو بر این مبنا می‌تواند بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در هیاهو و جذابیت‌های بصری تلویزیون گم نشود.

وقتی رسانه‌ای با آداب و رسوم و فرهنگ ملی و مذهبی مخاطبان می‌آمیزد از ماندگاری بیشتری برخوردار می‌شود. قدیم‌ترها دعای سحر، صفای بیشتری به سفره‌های رمضان ما می‌بخشید و زمزمه‌های دعای سحر در کنار سفره سحری با رادیو امکان‌پذیر می‌شد که امروز با برنامه‌های تلویزیونی سحرگاهی، تجربه‌پذیر نیست. به جرأت می‌توان گفت انسان معاصر تحت هجوم تصاویر قرار گرفته است.

صدای حقیقی در هیاهوی صوتی دنیای دیجیتال گم شده است و به گوش نمی‌رسد. در حالی که در گفتار و عنوان‌بندی همیشه صدا مقدم بر تصویر بوده است، می‌گفتند رادیو و تلویزیون و می‌گویند صداوسیما، اما در ماورای این دو پدیده گاهی صدایی به گوش نمی‌رسد و همه مجذوب و مبهوت تصویرند! هرچند نگارنده معتقد است باید مخاطب‌سنجی کرد تا هم طیف و تعداد مخاطبان رادیو با تلویزیون را سنجید و هم به علل گرایش هر دو گروه به رسانه مورد علاقه خود پی برد و هم برای مخاطب‌سازی و افزایش شنوندگان رادیو مبتنی بر داده‌های آماری برنامه‌ریزی کرد. در دنیای شگفت‌انگیز ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی، نه‌تنها با خلق ابزار و فناوری جدید روبه‌رو می‌شویم، که گاه از ترکیب آنها نیز رسانه‌ای نو متولد می‌شود که می‌توان آن را زایشی درونی دانست.

شکل‌گیری فناوری‌های رسانه‌ای هم به تسهیل و توسعه اشکال جدید ارتباطی در بیرون از ماهیت خود منجر می‌شود و هم به توسعه درون رسانه‌ای کمک می‌کند.

صداست که می‌ماند

امکانات رسانه‌ای به ایجاد کارکردهای جدید در رسانه‌ها نیز دامن می‌زند و به تولد مدل‌های جدیدی از رسانه‌های گروهی می‌انجامد، طوری که دیگر آن نگاه کلیشه‌ای را که اختراع و ظهور یک رسانه جدید به فراموشی رسانه‌های پیش از آن می‌انجامد، یا آنها را در برابر انقراض و فراموشی قرار می‌دهد یا باطل می‌کند.

رسانه‌ها با بهره‌گیری از کارکردهای تخصصی و تعامل درون​گروهی به بازسازی و ترمیم خود می‌پردازند و خود را با نیازهای جدید مخاطبان تطبیق می‌دهند. رسانه‌ها به واسطه این تعامل به کارکردهای رسانه‌های دیگر نیز مجهز شده و به یک کیفیت چند رسانه‌ای یا مولتی مدیا تبدیل می‌شوند، البته این ماجرا بیشتر در حوزه رسانه‌های تصویری رخ داده و رادیو به دلیل ماهیت غیربصری خود کمتر در برابر این تحولات قرار داشته است.

اما اینک با شکل جدیدی از رادیو مواجه هستیم که تصویر را نیز به خدمت خود گرفته و به موجب دیدگاه «مک‌لوهان» از یک رسانه گرم به رسانه سرد تغییر کاربری داده است. رادیو ایران صدا همچنین از رسانه قدرتمند و فراگیر عصر جدید یعنی اینترنت نیز استفاده کرده و برنامه‌های خود را از طریق سایت اینترنتی این شبکه در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

دیگر مانند گذشته نیست ، اگر شنونده‌ای برنامه مورد علاقه خود را نشنید آن را از دست داده باشد، بلکه می‌تواند به این سایت مراجعه و برنامه مورد نظر خود را دانلود کند. این کارکرد جدید رادیویی این شعر معروف را که «تنها صداست که می‌ماند» محقق کرده است و مگر نه این است که اختراعات بشری، عینیت بخشیدن به رؤیاها و آرزوهای دیرینه بشری هستند.

از ویژگی‌ها و امتیازات رادیو ایران​صدا در این است که برنامه‌های زنده آن را در لحظه اجرا از روی سایت اینترنتی این رسانه می‌توان تماشا کرد. این کارکرد، امکانی فراهم کرده است تا رادیو از یک رسانه مبتنی بر صدا به رسانه‌ای تصویری تبدیل شود و مخاطب نه‌فقط برنامه‌های آن را بشنود، بلکه بتواند تصویر آن را نیز ببیند.

فراتر از صدا

رادیو «ایران​صدا» یک رادیو اینترنتی است و امروز با بسط جامعه مجازی و شبکه‌ای این‌گونه از رسانه‌ها در حال گسترش بوده و بتدریج جای خود را در بین مردم بویژه نسل جوان باز می‌کنند. در جامعه ما نیز از یک سو شمار اقشار تحصیلکرده رو به افزایش است و شاهد دگردیسی فرهنگی در نسل جدید هستیم و از سوی دیگر، اینترنت و استفاده از فضاهای مجازی روز به روز گسترده‌تر می‌شود.

در این اوضاع و احوال، شاید دیگر رسانه‌های قدیمی نتوانند پاسخگوی نیاز مخاطبان باشند یا دست‌کم جذابیت خود را تا اندازه‌ای از دست می‌دهند، بنابراین گرایش به شبکه‌های چند رسانه‌ای و به اصطلاح مولتی مدیا می‌تواند نیازهای این مخاطبان آگاه را بیشتر رفع کند.

به طور کلی یک رابطه تعاملی و متقابل بین رسانه‌ها و مخاطبان در سیر تحولات تاریخی جوامع به چشم می‌خورد، به این معنی که این همیشه رسانه نیست که پیام خود را یک سو و گاه تحمیلی به سوی مخاطب ارسال می‌کند، بلکه مخاطبان آگاه جوامع امروزی هستند که کیفیت و چگونگی برنامه‌های رسانه را تعیین و مطالبه می‌کنند.

بی‌تردید ماندگاری رسانه نیز در انطباق دادن خود با این نیازهای جدید و درواقع تولد مخاطبان جدید است. این از هوشمندی صاحبان این شبکه رادیویی است که با شناخت جامعه رسانه‌ای مدرن و مخاطبان آن، رادیویی راه‌اندازی کردند که هم از صدا بهره‌مند است و هم از تصویر کمک می‌گیرد، افزون بر این‌که همیشه مخاطبان رادیو کنجکاو بودند که برنامه‌های رادیویی را از نزدیک تماشا کنند و شاهد فرآیند تولید آن باشند تا تصویر مجری و مهمانان برنامه را هم داشته باشند. ایران صدا رسانه‌ای است که این امکان را برای کنجکاوی مخاطبان فراهم کرده تا آنها هم ببینند و هم بشنوند.

تصویری شدن رادیو اما مخالفان خاص خود را هم دارد که معتقدند، نوستالژی بودن رادیو به دلیل تصویری نبودن آن است و تصویر، خاصیت حسی ـ عاطفی رادیو را کاهش می‌دهد. طبق نظریه مک لوهان درباره رادیو این رسانه گرم شرایطی فراهم می‌کند تا قوه تخیل و خیالپردازی مخاطب پرورش یافته و فعال شود، اما تصویری کردن آن به این ویژگی لطمه زده و چه‌بسا جذابیت و نیز ابهت آن را از بین می‌برد.

این افراد همچنین معتقدند، تجربه تاریخی ارتباطات اجتماعی نشان داده است که هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند جایگزین رسانه دیگر شود و هر کدام از رسانه‌ها به واسطه کارکردهای خاصی که دارد جایگاه خود را حفظ می‌کند و این تداخل رسانه‌ای، هویت رسانه‌ای آنها را مخدوش می‌کند. تحولاتی که در صورت و سیرت رادیو به‌عنوان یک رسانه در یک دهه گذشته اتفاق افتاد نشان می‌دهد رادیو همچنان زنده است و جعبه جادو صدا هم دارد. رسانه ملی تنها تلویزیون نیست. رادیو را نباید فراموش کرد.

سیدرضا صائمی/ قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها