گفت‌و‌گو با سیدعلی کاشفی خوانساری

فضای ادبیات امروز ما دخترانه نیست

سیدعلی کاشفی خوانساری بیش از 20 سال است در حوزه ادبیات کودک و نوجوان مشغول نوشتن و تحقیق و پژوهش است. او بتازگی از سوی نشر حوا، کتابی با نام دختران در ادبیات کودک به چاپ رسانده که در آن به جایگاه دختران در داستان‌های کودک و نوجوان پرداخته است.
کد خبر: ۶۶۸۰۵۴
فضای ادبیات امروز ما دخترانه نیست

این کتاب، نخستین مجلد از مجموعه تئوری ادبیات کودک است.

او کتاب‌های تالیفی در داخل ایران را از پس از انقلاب به لحاظ توجهی که به دختران داشته‌اند، گردآوری کرده و دریافته به طور کلی نویسندگان به موضوعاتی مانند فقر، معلولیت، طلاق، نامادری، فرزندخواندگی و انقلاب و جنگ و کار و خودشناسی توجه کرده‌اند. اطلاعات آماری کتاب در این باب که کدام موضوع در کدام سال‌ها بیشتر مورد توجه بوده‌ و در کدام سال‌ها رو به فراموشی گذاشته‌ یا دچار تغییرات اساسی شده‌، جذابیت خاص خودش را دارد. بخصوص که همه چیز بسیار مفید و مختصر و بدون کلی‌گویی بیان شده است. البته تحقیقات به همین جا ختم نمی‌شود، زیرا سه جلد دیگر از مجموعه تئوری ادبیات کودک به چاپ رسیده و دیگر جلدها در حال آماده‌سازی برای چاپ است.

چه شد تصمیم گرفتید سراغ بررسی موضوع دختران در ادبیات بروید؟

من تقریبا از سال 70 تاکنون در حوزه ادبیات کودک مشغول کار هستم. از همان سال‌ها تا امروز نقدها و مقاله‌های تحقیقی مختلفی در حوزه کتاب کودک داشتم. یکی از بحث‌های تحقیقاتی‌ام مربوط می‌شد به جایگاه دختران در ادبیات و از طرف دیگر داستان‌ها و قصه‌های مرتبط به دختران. نتیجه اش نیز کتاب دختران در ادبیات کودک شد.

این کتاب را خیلی مختصر و مفید، بدون هیچ‌گونه مقدمه طولانی یا توضیحات اضافه نوشته‌اید. چطور شد تصمیم گرفتید همه چیز را کوتاه و بدون هیچ حاشیه خاصی بیان کنید؟

کتاب دختران در ادبیات کودک در قطع جیبی و بسیار مختصر و جمع و جور است. همان‌طور که گفتید، هیچ حرف و مقدمه طولانی یا تکرار مکررات ندارد. واقعیت این است که امروز ارزش کتاب به حجم آن نیست. شاید فقط در بعضی از فضاهای دانشگاهی معیار کمّی برای مقالات موفق در نظر می‌گیرند ولی در دنیای امروز، دیگر باید نظرات را صریح و با موضوعات کاملا مشخص اعلام و نتایج را نیز به طور واضح مطرح کرد. نقل مطالب مکرر، بی‌احترامی‌کردن به مخاطب است؛ زیرا با حجیم‌سازی بی‌دلیل فرض بر این می‌شود که مخاطب ناآگاه است. باورم این است که چنین حجیم‌سازی‌هایی روش علمی نیست و خودم در کتابم از همین شیوه استفاده کردم.

با توجه به تحقیقات شما به نظرتان اشاره به مشکلات حاصل از فقر و جنگ و دشواری‌های زندگی با نامادری و... برای کودکی که خودش در این شرایط است یا احتمال می‌رود زمانی آن را تجربه کند تا چه حد در روان کودکان و نوجوانان دختر تاثیرگذار است؟ آسیب‌های این موضوعات را کجا باید یافت؟

این سوال را باید از دیدگاه روان‌شناسی بررسی کرد. همواره یک افراط و تفریط در حوزه ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد. عده‌ای فقط جنبه‌های مثبت و شیرین و غیرواقعی را برای مخاطبانشان ترسیم می‌کنند که اصلا با جریان جاری زندگی سازگار نیست. اتفاقا نوجوانان بخوبی این مساله را متوجه می‌شوند و کتاب را پس می‌زنند. گروه دیگر با هدف واقع‌نمایی و تکیه بر نشان‌دادن سختی‌های زندگی، تلخ‌ترین اتفاقات جامعه را حتی به صورت اغراق‌شده مطرح می‌کنند.

واکاوی مشکلات کودکان و نوجوانان و تلاش برای مطرح کردن آن امری پسندیده بوده، اما جایش در داستان کودک و نوجوان نیست. این مسائل را باید در آثار تحقیقی، آن هم برای بزرگسالان به چاپ رساند. ضمن این که نویسنده این گروه سنی، نه‌تنها موظف است روحیه امید را در کودکانی که دچار مشکلات متعدد هستند بپروراند، بلکه باید آنها را به داشتن زندگی بهتر ترغیب کند.

آیا زن یا مرد بودن نویسندگانی که مشخصا به موضوع دختران در ادبیات می‌پردازند، در موفقیت آثار آنان موثر است؟

یک نویسنده متبحر ـ فارغ از زن یا مرد بودنش ـ خواه ناخواه این توانایی را دارد که شرایط دیگران را حتی در کشوری که خودش زندگی نمی‌کند و مسلما با ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی آن به طور کامل آشنا نیست، تخیل کرده و بخوبی ثبت کند.

مهم این است هرچه شناخت نویسنده از یک موضوع درونی‌تر شده باشد، احتمال موفقیتش بیشتر است. بسیاری از نویسندگان زن در ایران، کمتر درباره وضعیت دختران نوشته‌اند و به طور قطع می‌توان گفت فضای ادبیات امروز ما به‌اندازه کافی دخترانه نیست.

شما چه دلیلی برای کم‌توجهی به این مساله یافته‌اید؟

بعضی احساس می‌کنند موضوعات مربوط به دختران و توصیف زندگی از نگاه آنان، مناسب داستان‌ها نیست در حالی که با درونی شدن این مسائل و قدرت قلم نویسنده، هر موضوعی می‌تواند برای نوشتن مناسب باشد.

آثاری که برای دختران نوشته شده، تا چه‌اندازه تاثیرگذار و حتی جریان‌ساز بوده است؟

ما ابتدا باید درباره چگونگی شکل‌گیری یک جریان صحبت کنیم و بعد به دنبال تاثیرگذاری آن باشیم. به نظرم هنوز هیچ‌یک از آن داستان‌ها به یک جریان موثر تبدیل نشده‌ است. ضمن این که ادبیات دختران در اقلیت است. حتی ادبیات اکثریت نیز نسبت به دیگر رسانه‌ها آن‌طور که باید تاثیرگذار نبوده است.

در تحقیقات خود به این موضوع نیز پرداخته‌اید که کدام موضوعات در ادبیات دختران بیش از همه مورد توجه بوده است؟

چنین نتیجه‌گیری خاصی کار میدانی می‌طلبد؛ یعنی باید کتاب‌های منتخب دختران و پسران دسته‌بندی شوند و بعد به‌صورت آماری مورد بررسی قرار بگیرند تا متوجه شویم هر یک کدام کتاب را بیشتر برای خواندن می‌پسندند.

در کتابتان پرسش‌های دقیق زیادی وجود داشت که اتفاقا بی‌جواب مانده بود؛ مانند چرایی کاهش یا افزایش گرایش نویسندگان به موضوعات خاص در دوره‌های مختلف. جواب این پرسش‌ها را در کدام مجموعه از آثارتان می‌توان یافت؟

پرسیدن، بخشی از کار پژوهش ادبی است که الزاما به ارائه جواب نمی‌پردازد. این تحقیق با تمام نکات و پرسش‌هایش، زمینه را برای دیگران باز می‌کند تا راحت‌تر بتوانند موضوعات تحقیقاتی خود را بر اساس کارهای پیشین برنامه‌ریزی کنند و به نتایج بهتر و مناسب‌تر برسند.

حورا نژادصداقت ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها