«بعد یازدهم» قسمتی از یک پروژه سمفونی رومی است که چهار فصل را شامل می‌شود و در آن چرخه هستی از ازل تا عدم به زبان موسیقی روایت شده و در انتهایی ناگفته به پایان می‌رسد، البته این پایان می‌تواند نقطه‌ای برای شروعی جدید باشد؛ در واقع این اثر حالات روحی، فکری و عرفانی حضرت مولانا را به تصویر کشیده است.
کد خبر: ۶۶۶۲۷۸

حافظ ناظری، آهنگساز این اثر است و در این آلبوم نوازندگی سه تار حافظ و پرکاشن کلاسیک را به عهده دارد. او در این مجموعه که از سوی شرکت «سونی» روانه بازار شده دو فصل منتخب «بعد یازدهم» و «زندگی» را روانه بازار کرده است. افزون بر این استاد شهرام ناظری خواننده این اثر است. نوازندگان دیگر بعد یازدهم را نیز «پائول نئتوبائوئر»، «متهایموویتز»، «جوهانزموسر»، «ذاکرحسین» و «گلن ولز» تشکیل می‌دهند که به ترتیب نوازندگی سازهای ویولا، ویولنسل، طبلا و پرکاشن را به عهده دارند. تولیدکنندگان این اثر نیز حافظ ناظری و دیوید فراست هستند.

بعد یازدهم، فصل اول این اثر است که به صورت سوئیت (فرم موسیقی مربوط به دوران باروک که از چند موومان یا بخش تشکیل شده که هر یک با ویژگی خاص، اما با هماهنگی با بخش‌های دیگر اجرا می‌شود) نوشته شده این فصل همخوانی زیادی با موسیقی قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی دارد و از مدگردی‌های نامتعارف و هارمونی‌های دیسونانت (نامطبوع) و گام‌های کروماتیک به موسیقی کلاسیک قرن بیستم نزدیک می‌شود. سوئیت فصل بعد یازدهم دارای هفت «موومان» (بخش کاملی از یک اثر بزرگ‌تر موسیقی) است که هفت مرحله یگانگی انسان (هفت‌ شهر عشق) را با حقیقت هستی بیان می‌کند. طلب، عشق، ادراک، رهایی، یگانگی، حیرت، عدم مطلق این هفت مرحله را تشکیل می‌دهند.

«طلب» مرحله اول است که با آواز شروع می‌شود. در حقیقت آواز ایرانی به شیوه‌ای نو همراه با تحریرهایی با سرعت بالا و بدون استفاده از لغت است که صرفا اجرای هجایی کششی است که روی موسیقی پس‌زمینه با هارمونی ساده‌ای ارائه می‌شود. در مرحله دوم که «عشق» نام دارد سه تار تکامل یافته حافظ نقش پررنگ‌تری پیدا می‌کند و با همراهی ساز «طبلا» قطعه را در مقام‌های شرقی اجرا می‌کنند که در ابتدا به نرمی و کم‌‌کم وارد ریتم‌های پیچیده شرقی می‌شود تا بیانگر سردرگمی در عشق باشد. مرحله سوم یا «ادراک» ادامه دونوازی ستار و طبلا است و استفاده از مدگردی (تغییر مقام) در این قسمت همراه با نت‌های تند بیشتر شنیده می‌شود. مرحله رهایی نیز با گروه کر و بصورت چند صدایی شروع می‌شود و کمی بعد چند افکت صوتی از پرکاشن‌های مختلف فضا را تغییر داده و سه تار به نرمی در آغاز با مقام‌های ایرانی و بعد مدگردی در گام‌های غربی و گاهی «پنتاتونیک» طبلا را همراهی می‌کند.

«یگانگی» مرحله پنجم است که با ریتم چهار ضربی همراه با آواز، گروه کر و استفاده دوباره از تحریرها همراه است که در واقع حالت سوال و جواب بین گروه کر، ارکستر و خواننده را به خود می‌گیرد. در این بین گاه خواننده در بافت گروه حل شده و گاه برعکس این ماجرا اتفاق می‌افتد.

«حیرت» مرحله ششم این اثر است که برداشتی از مرحله اول است، اما کمی گسترده‌تر و با آرایش بیشتر اجرا می‌شود. افزون بر این، در این مرحله تعامل بین خواننده و گروه کر نیز در آن بیشتر است و خواننده اشاره‌هایی به مقام‌ها و گوشه‌های ایرانی دارد.

در مرحله پایانی که «عدم مطلق» نام دارد سه تار همراه با آواز کر جمله مرحله اول را گاهی با چند تغییر کوچک اجرا کرده و ناگهان ارکستر و گروه کر با هماهنگی و پیوستگی زیبایی به‌صورت چند صدایی موسیقی را اجرا می‌کند و در آخر شنونده پایانی معلق را که همان فنا باشد، احساس می‌کند.

فصل دوم این اثر قطعه «زندگی» است که خصوصیت بارز آن ریتم «شصت و هشتم» و اجرای بداهه‌سازهای زهی است، شروع این قطعه با ساز سه تار است که ملودی را با ضربه‌های ملایمی می‌نوازد و گروه کر نیز به آن می‌پیوندد. استاد شهرام ناظری نیز آواز را گاهی به صورت مشخص‌تر و گاه محو در چند صدایی گروه کر اجرا می‌کند و اشعار حضرت مولانا به صورت مقامی که مشخصا در موسیقی دستگاهی ایران وجود ندارد و حاصل فعالیت مشترک چند سال پیش شهرام ناظری و رضا قاسمی است خوانده می‌شود و البته هارمونی بسیار زیبایی با بافت موسیقی داشته و حال مخاطب را دگرگون می‌کند.

گلنوش ملایری / آهنگساز و نوازنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها