امیر مهدی ژوله که از زمان ساخت «شب های برره» یکی از نویسندگان ثابت کارهای مدیری است، اینبار هم بخش مهمی از آیتم های «شوخی کردم» را می نویسد. او به عنوان یکی از سرپرست نویسندگان چند کار اخیر مدیری، اطلاعات خوبی درباره تغییر رویه این کارگردان از سریال سازی به سمت کمدی آیتمی، ویژگی های مهم این مجموعه، نقاغط قوت و ضعف آن و ... دارد. بخشی از سوالات، ابهامات و انتقادهای مختلف درباره مجموعه «شوخی کردم» را با این نویسنده در میان می گذاریم.
شما در چند کار اخیر، به عنوان یکی از نویسندگان ثابت مجموعه های مدیری حضور داشتید و طبیعتا در جریان بیشتر تصمیم گیری های این گروه هستید. چه اتفاقی افتاد که در این اوضاع، آیتم سازی به سریال سازی ترجیح داده شد؟ این در حالی است که سریال های دنباله دار مدیری بعد از «پاورچین»، هنوز هم جزو پرمخاطب ترین مجموعه های کمدی شناخته می شوند.
- اولا اینکه ما کار کمدی می سازیم. بنابراین نمی توانیم آن را با درام مقایسه کنیم. بگذارید این موضوع را هم بگویم که عملا کمدی 90 شبی، 120 شبی و ... که عوامل مجموعه بیایند شبی 40 دقیقه کمدی بسازند، در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و اصلا اتفاقی کاملا من درآوردی است. مجموعه های کمدی در کل دنیا به شکل هفتگی آن هم در زمانی حدود 20 دقیقه پخش می شوند. در ایران برای اینکه بتوانند مخاطب را درگیر کنند به این سمت رفتند که کمی هر شبی بسازند و از یک جایی به بعد هم این مسئله منسوخ شد. یکی از قالب های کمدی که در همه دنیا وجود دارد آیتم است؛ قالبی که هنوز بسیار برای نمایش یک کار کمدی مناسب به نظر می رسد. ما هم به دو دلیل در «شوخی کردم» دنبال قالب آیتمی رفتیم؛ یک دلیل کاملا محتوایی و دیگری کاملا مارکتینگی. درباره دلیل مارکتینگی باید بگویم اساسا عادت سریال بینی مردم ایران، عادت تماشای هر شبی است. الان مردم یا سریال های ایرانی و ترکیه ای را به صورت هر شبی دنبال می کنند یا سریال های آمریکایی که پیش تر پخش شده را یک مرتبه فصل به فصل می گیرند وشبی چهار پنج قسمت می بینند. کسی حوصله ندارد بایستد تا مابقی داستان را یک هفته بعد پیگیری کند.
نمی توانیم با این قاطعیت بگوییم که مردم حوصله صبر کردن برای تماشای ادامه سریال را ندارند چون «قهوه تلخ» دقیقا همین ویژگی را داشت و خیلی خوب فروخت. این اتفاق الان برای «شاهگوش» هم دارد می افتد.
- بله اما کار آیتمی به لحاظ ماکتینگی این ویژگی را دارد که مخاطب آن را گم نمی کند. از سری شش هم مخاطب آن شود چیزی را از دست نمی دهد. حتی وقتی مهمان دارد می تواند یکی از قسمت ها را برایشان بگذارد و کنار هم بنشینند سه چهارتا آیتم ببینند ولی با سریال نمی توانی چنین کاری انجام دهی. فکر کردیم این می تواند تجربه خوبی باشد. ما سر «قهوه تلخ» خیلی اذیت شدیم؛ چه زمان ساخت چه بعد از آن. آن کار به لحاظ محتوایی خیلی حساسیت ایجاد کرد. ما بعضی وقت ها اصلاحیه های 76 موردی داشتیم و حتی بعضی اوقات کار به توقیف سه قسمت کامل هم می رسید. نتیجه اش هم شد عقیم ماندن کار و بیرون نیامدن پایان آن. بعد هم رفتیم سراغ «ویلای من». تصمیم داشتیم «ویلای من» یک کار کاملا بی دردسر باشد و صرفا کمدی. کاری که به کسی برنخورد و سر و تهش معلوم باشد و جوایزش سر موقع داده شود. اواخر «ویلای من» دیگر خودمان خسته شدیم. سال هاست کارهای مهران مدیری حرفی برای گفتن دارد. در کنار محتویات کمدی، نقد می کند و به خیلی مسائل طعنه می زند اما «ویلای من» چنین چیزی نداشت. ضمن اینکه مزه آن کار آیتمی «بمب خنده» هم زیر دندانمان مانده بود. اگر یادتان باشد استقبال خیلی زیادی از قسمت ماهواره آن شد.
پس به خاطر خنثی بودن «ویلای من» و مزه ای که از استقبال بالای «بمب خنده» زیر دندانتان بود تصمیم گرفتید «شوخی کردم» را آیتمی بسازید.
- قالب آیتم یک ویژگی مهم دارد؛ اینکه صریح ترین و سرراست ترین شوخی ها را می توانی در قالب آن انجام بدهی. ممکن است در سریال بتوانی در حاشیه داستان اصلی، به حرف هایی هم اشاره کنی اما در آیتم سرراست می زنی وسط خال؛ صریح و بدون زمینه سازی. دلمان می خواست یک کار انتقادی صریح و سرراست بسازیم. قالب آیتم هم مناسب ترین قالب بود. کار آیتم به ما اجازه می داد از گروه فراوان بازیگران استفاده کنیم. البته می توانستیم با تعداد کمی هم کار را پیش ببریم اما مدیری می خواست کار خیلی رئال باشد و مثلا کسی که نقش پدر خانواده را دارد جای دیگر دزد نباشد یا یک جای دیگر مسئول واقعگرایانه بودن کار خیلی اهمیت داشت.
الان داریدمی گویید یکی از دلایل مهم رفتن سراغ فرمت آیتمی این بوده که می خواستید صریح، رک و بدون پرده خیلی از حرف ها را بزنید اما شما در شرایطی سراغ این مسئله رفتید که «خنده بازار» دقیقا یکی دو سال قبل از آن کاملا روی این فرم مانور داده بود. حالا شاید به لحاظ ساختاری و محتوایی اصلا نمی توانست با کار مدیری برابری کند اما به هر حال آن را تجربه کرده بود. بنابراین نمی شود گفت مدیری کار جدیدی کرده.
- خب سریال های هر شبی هم این همه وقت تکرار شده یعنی دیگر نباید کسی برود سراغش؟
نه فقط قضیه آیتم سازی نیست. منظور سوژه های انتقادی است که مدیری با استفاده از فرم آیتمی سراغشان رفته. مثلا انتقاد در زمینه عملکرد مدیران، شهرداری، بیمارستان ها و ... همگی در «خنده بازار» سوژه شدند. الان فقط نوع روایتشان تغییر کرده.
- به خاطر اینکه همه ما داریم در یک جامعه نفس می کشیم و زندگی می کنیم و دردهای مشترکی داریم.
خب وقتی این حرف ها یک بار زده شده چرا باید مدیری یک بار دیگر بیاید فرمت آیتمی اش را برای گفتن همین ها خرج کند؟
- چون مدیری می خواست کار رئال بسازد. نمی خواست شخصیت های فانتزی خلق کند. آنها را در دکور واقعی اخبار شبانگاهی، دکور واقعی برنامه های سینمایی و ... می برد تا این حرف ها را بزنند.
اتفاقا «خنده بازار» هم برنامه «هفت»، «90» و ... رد در موقعیت های واقعی شان بازسازی کرده بود!
- نه، ببینید همان هفتی که آنها ساخته بودند شوخی کردن با اخلاق و رفتار و کردار یکسری آدم مثل جیرانی و فراستی بود. تیپ کمدی این آیتم به این نکته بستگی داشت که آن دوتا بازیگر چطوری آن آیتم را درمی آورند. الان چیزی که در آیتم های «شوخی کردم» می گذرد، اصلا اینطوری نیست. یعنی اصلا قرار نیست تقلیدی از روی کسی صورت بگیرد. اینجا اصلا شوخی با این افراد نداریم. می خواهیم در قالب این بستر، اتفاقات داخل سینما را نقد کنیم. اینکه می گویم کمدی، کمدیبازیگر نیست یعنی همین اگر نه خود مدیری که چندین سال پیش شوخی با اخبار را ساخته بود، دیگر نیازی نبود سراغش بروداما الان شوخی اخبار ما اینجا دیگر فرامتنی نیست، دقیقا شوخی با مقوله خبرهاست.
ما اینجا دوباره یک تضاد پیش می آید. در اینجا اصرار مدیری مبنی بر صاف کردن مداوم کاغذها دوباره ذهن مخاطب را می برد به سمت همان جنس کمدی. مخاطب مدام منتظر است کمدی فرامتنی اتفاق بیفتد؛ فارغ از محتوای کمدی جالبی که در اخبار به او داده می شود.
- این بعد قضیه خیلی کمرنگ است. اندازه این جور شوخی ها خیلی مهم است.
اما در همان کمدی آیتمی «بمب خنده»، علاوه بر حرف های جالبی که منتقل می شد به لحاظ فرامتنی هم این شوخی ها وجود داشت.
- شما اولین «بمب خنده» را که شوخی با تلویزیون بود ندیدید. ما اول شوخی با تلویزیون را ساختیم بعد رفتیم سراغ شوخی با ماهواره. بعد از ساخت آن به این نتیجه رسیدیم که همه چیزش خوب است، فقط کمدی اش کم است. نتیجه اش شد چیزی که در کمدی ماهواره دیدید. درباره «شوخی کردم» هم همین مسئله وجود داشت. اولین مجموعه ای که ضبط کردیم، «خشونت» بودو دومی «دروغ». وقتی اینها را دیدیم حس کردیم زیادی به رئال نزدیک شده و تا حدی دارد تلخ می شود. خود مدیری از یک جایی تصمیم گرفت به بازیگران اجازه کار بیشتری بدهد. حس کرد مخاطب انتظار دارد کمدی بیشتری ببیند تا اینکه نهایتا در پکیج «سلامت» توانستیم به استاندارد کارمان برسیم؛ اندازه مناسبی از انتقاد و کمدی.
این اندازه انتقاد و کمدی، طبیعتا باید با توجه به موضوع تغییر کند اما ما عملا چنین اتفاقی را نمی بینیم. نوع کمدی متناسب با هر موضوع تغییر نمی کند. در حالی که هر موضع کمدی خاص خود را می طلبد.
- اتفاقا ما مثلا در موضوع «خشونت» خیلی نقد بالایی داشتیم اما زمانی که به موضوع «زناشویی» رسیدیم کاملا از این حجم کم کردیم. حتی اگر نگاه کنید شوخی های بیشتری هم داشت. در «سلامت» با توجه به موضوع، کاملا طنز تلخی کار کردیم. به عنوان کسی که این سال ها کارم طنزنویسی است باید بگویم قسمت «سلامت»، یکی از بهترین آیتم های کمدی سال های اخیر ایران را در خودش جا داده. بهترین نمونه طنز تلخ است. در عین اینکه بغض می کنی، می خندی. چون مسئله با مرگ و زندگی مردمسر و کار دارد. برای همین می گویم لحن ها هر بار فرق می کند. یک جاهایی خشک تر است یک جاهایی شوخی وخنده بیشتری دارد.
قبول داریدتا قبل از «ویلای من» وقتی کارهای مدیری را می دیدیم کاملا می خندیدیم اما از «ویلای من» به بعد دیگر این اتفاق نمی افتد؟
- همانطور که گفتم «ویلای من» قضیه اش فرق می کرد. هم مردم، هم عوامل سریال، هم شبکه نمایش خانگی و ... حال خوشی نداشتند. در «ویلای من» با وجود اینکه خود مدیری در نقش اول بازی کرد و در کنار سیامک انصاری، یکی از جذابترین موقعیت های کمدی را به وجود آوردند اما یک چیزی کم داشت؛ بار انتقادی نداشت، دل کسی را خنک نمی کرد، به کسی طعنه نمی زد و ... به نظرم الان »شوخی کردم» به طنز نزدیکتر است تا کمدی صرف.
روزنامه هفت صبح
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: