شما چه تعریفی از گویندگی دارید؟
فقط داشتن صدای خوب کافی نیست. گویندگی تلفیقی از فن، مهارت، دانش و هنر است. هنر گوینده، القای حس و به تعبیری فضای برنامه به مخاطب است. عشق به کار یکی دیگر از اصول کار گویندگی است، زیرا عشق و علاقه به کار علاوه بر اینکه انگیزه فرد را چند برابر میکند، مانع دیده شدن سختیهای کار هم میشود.
روزآمدی چقدر در اجرای موفق نقش دارد؟
دانش و به روز بودن اطلاعات، نقش بسزایی درحیطه کار گویندگی دارد. دیگر زمان تکرار حرفهای کلیشهای نیست، بلکه تاثیری که یک برنامه بر ذهن مخاطب میگذارد علاوه بر نقش صدای خوب به جنس و تونالیته صدا، فن و مهارت گویندگی هم بستگی دارد. یک گوینده موفق و حرفهای بیش از اینکه بر خود تمرکز کند باید بیشترین توجه و تمرکز را بر مخاطب و شنونده خود داشته باشد. هنگام اجرا هرگز مفتون و شیفته صدای خود (یا به عبارت دیگر هیپنوتیزم صدای خود) نشود و در هر شرایطی برای برقراری ارتباط موثرتر با مخاطب باید ازتکلف، اغراق و صداسازی پرهیز شود. لازمه گویندگی، داشتن این چند عامل و صدای مناسب است. دیگر این که از آموختهها و تجربیات استادان این هنر به نحو شایستهای باید بهره برد. همانطور که غرور، آفت کار گویندگی است احساس مسئولیت، رمز موفقیت است.
ارتباط با مخاطب را چگونه تعریف میکنید؟
من سالهاست در شبکههای مختلف رادیویی نظیر رادیو پیام، ایران، جوان، فرهنگ، اقتصاد و صدای آشنا کار کردهام، به این نتیجه رسیدهام که کاری موفق است که مخاطب با آن ارتباط حسی و ملموس برقرار کند. از تکراری بودن بپرهیزیم همانطور که بهار و طبیعت تکراری نیست و هر روز پیامی جدید برای ما دارد.
با جوانها از زبان خودشان حرف میزنم
متولد بیست و چهارم خرداد 1366 است. کارش را در دوران دانشجویی با گزارشگری در تلویزیون همدان شروع کرد، سپس مجری رادیو و تلویزیون همدان شد. از سال 1388 هم بهعنوان نماینده رادیو جوان در همدان با شبکه رادیوی جوان همکاری خود را آغاز کرد. پیمان طالبی از اواخر سال 89 به تهران آمد و در رادیو جوان فعالیت خود را ادامه داد.
اجرای برنامه در هر شبکه رادیویی شیوه و شگرد خاصی دارد. شما از چه شیوهای استفاده میکنید؟
رکن اصلی کار در رادیو جوان با انرژی بودن است؛ باید با انرژی جوانی و سر حال با مخاطبان همکلام شد. من مثل یک دوست صمیمی با جوانها صحبت کرده و حرف دل آنها را ساده و بیریا بیان میکنم.
از عید و عیدی گرفتن چه خاطرهای دارید؟
خاطرات عید در دوران کودکی برایم تداعی میشود. از چند روز به عید مانده به این فکر میکردم که عیدی پدر چیست. آن وقتها که حدود ده سال داشتم عیدی پدرم 500 تومان بود، ولی حالا زیادتر شده است. بعضی از اقوام و دوستان هم پوشاک عیدی میدهند؛ البته یکی از دوستانم چند سال پیش نیمسکه بهار آزادی به من هدیه داد. سال گذشته از مادرم و مادر همسرم سکه عیدی گرفتم. در کل عیدی دادن سنت قشنگی است! مرور خاطرات عید هم خالی از لطف نیست گرچه من از عیدها خاطرات چندان خوبی ندارم. من بچه درسخوانی بودم. همان دو روز اول پیک شادی را مینوشتم. حتی خاطرات تعطیلات عید را براساس تخیلات ذهنی خودم مینوشتم. اما دو سال پی در پی با عصا به دید و بازدید عید رفتم، سه روز قبل از نوروز سال 82 پای چپ من شکست و اوایل نوروز 83 هم پای راستم. در کل باید بگویم عیدها به من خیلی خوش نمیگذرد. خودم دلیل این حس را نمیدانم. مثلا سیزده بهدر سه سال پیش، قبل از ظهر هفتسنگ بازی میکردیم، طوری خوردم زمین و زخمی شدم که هنوز آثار آن روی زانوی پایم هست!
امسال در ایام عید برنامه رادیویی دارید؟
برنامه تولیدی دارم؛ الان در حال ضبط بخشهای پایانی آن هستم. به همکاران گفتم امسال سال اول زندگی مشترک من است، اجازه بدهید در کنار خانواده باشم. دوستان هم قبول کردند و اینطور به من عیدی دادند. حلول سال 1393 را پیشاپیش به هموطنان عزیز تبریک عرض میکنم و میگویم امیدوارم شاد باشید، نه یک روز بلکه هر روز./ ضمیمه قاب کوچک
سیما پویا/ قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: