کد خبر: ۵۸۶۵۳۰
نگار عابدی: فعلا استراحت می کنم

نگار عابدی جزو معدود بازیگرانی است که کارش را در تلویزیون و با محمد رحمانیان آغاز کرده و بعد از آن به دنیای نمایش و صحنه پای گذاشته است.

بازیگر فیلم سینمایی «یه حبه قند» که فارغ‌التحصیل رشته نمایش است سال‌های سال تئاتر را به پیشنهادهایی که در تلویزیون باب میلش نبود، ترجیح داد تا فرصتی برای نمایش استعدادش در این عرصه به او داده شود. او که پیش از این با رحمانیان در تلویزیون آثاری چون «جنگ دوستانه»، «گپ» و... را تجربه کرده بود و در اولین حضور جدی‌اش در یک طنز تلویزیونی جلوی دوربین لطیفی رفت. پرواضح است که نمی‌توان گفت «افروز» سریال «دودکش» حاصل کار کسی است که اولین تجربه‌های بازیگری‌اش را پشت سر می‌گذارد، چرا که او با بازی در نمایش‌هایی چون «مصاحبه»، «مجلس نامه»، «آندرانیک»، «زنی که زیاد می‌دانست»، «دن کیشوت»، «مرثیه‌ای برای یک سبک وزن»، «خانه» و... آنچه را باید از دنیای بازیگری روی صحنه تئاتر آموخته است. نگار عابدی مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از «افروز» و سال‌های حضورش در عرصه نمایش در کنار گروه «پرچین» و «پاپتی‌ها» ـ که با همسرش هدایت هاشمی عضو آن گروه هستند ـ بگوید.

 

خانم عابدی این روزها و پس از سریال «دودکش» مشغول چه کاری شده‌اید؟

ـ فعلاً استراحت...

کار تئاتر  چطور؟

ـ هنوز نه... با آقای زنجانپور برای نمایش «دایی وانیا» صحبت‌هایی داشته‌ایم که برای آینده است، باید دید چه اتفاقی رخ خواهد داد.

شما سال‌هاست در عرصه تئاتر فعالیت حرفه‌ای و مستمر داشته‌اید، اما حضور تصویری‌تان بسیار کم رنگ و انگشت شمار است. پیشنهادی نداشتید یا وسواس بسیار شما را کمتر به این سمت سوق داده است؟

ـ من پیشنهادهای زیادی همان ابتدای فعالیتم برای کار تصویری داشتم. در فاصله بین سال‌های 76 تا 78 به بازیگری نگاهی جدی‌تر پیدا کردم. پیشنهادهای زیادی هم داشتم، ولی ترجیح ‌دادم در تئاتر بمانم به این دلیل که دلم می‌خواست در شرایط بسیار مناسب وارد کار تصویر شوم چون معتقدم شما وقتی در یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی حضور پیدا می‌کنی، نسخه‌های کارت وجود دارد و مدام ممکن است پخش و بازپخش داشته باشد. در واقع فعالیت‌ تو در این مدیوم همیشه ثبت می‌شود و اگر خدای نکرده انتخاب اشتباه باشد، همیشه جلوی چشم است. البته در تئاتر هم آدم باید خیلی مراقب باشد ولی به هر حال تئاتر خوشبختانه یا بدبختانه میراست. در واقع شما می‌توانید در تئاتر از تجارب خودت استفاده کنید و اگر خطایی را مرتکب شده‌اید دیگر نشوید! دیگر اینکه واقعاً تئاتر همیشه برای من جذاب بوده و هست.

حتی در بدترین شرایط که شاید نه دنیا را تأمین کند و نه آخرت را؟

ـ بله، حتی در بدترین شرایط، خیلی از همکاران من هستند که می‌توانند از تئاتر و شرایط خاص حاکم بر آن جدا شوند و فاصله بگیرند. خوش به حالشان! در واقع می‌گویند ما با تئاتر قهر هستیم و دیگر سراغ تئاتر نمی‌رویم! ولی من بارها قهر کرده‌ام ولی نتوانستم و بازگشتم.

شما حق را به این همکارانتان که با تئاتر قهر می‌کنند، نمی‌دهید؟

ـ چرا حق می‌دهم! من هم از همان احساساتی که آنها برخوردار هستند برخوردارم، ولی این نقطه ضعف من است که نمی‌توانم تئاتر را رها کنم. واقعاً به دوستانم می‌گویم خوش به حالتان، واقعاً گاهی آنقدر دلم تنگ می‌شود که می‌دانم نمی‌توانم صحنه را رها کنم، شاید یک بار کم کار شده باشم، اما هرگز اینگونه نبوده که صحنه را رها کنم.

جذابیتی که دنیای نمایش برای شما ایجاد کرده، هرگز در سینما و تلویزیون، پس از چند تجربه اتفاق نیفتاده است؟

ـ جالب است بدانید من اولین تجربه بازیگری‌ام را در تلویزیون به دست آوردم. من شاگرد خانم مهتاب نصیرپور بودم از طریق ایشان با آقای رحمانیان و گروه پرچین آشنا شدم و همکاری می‌کردم. آن سال‌ها گروه تئاتر «پرچین» خیلی اجازه کار تئاتر نداشت، به همین دلیل آقای رحمانیان و گروهشان بیشتر در تلویزیون فعالیت می‌کردند...

بله بیشتر تله‌تئاتر کار می‌کردند.

ـ تله تئاتر، برنامه کودک و نوجوان و... من در همان سال‌ها وارد گروه پرچین شدم و فرصت پیدا کردم خیلی زود تلویزیون را تجربه کنم. در دو جنگ دوستانه که ایشان ساختند و خیلی هم موفق بود بازی کردم. در یک قسمت از «گپ» هم بازی کردم. بعد از مدتی قفل از گروه «پرچین» باز شد و آنها توانستند وارد تئاتر شوند. من هم در عرصه تئاتر حرفه‌ای با آقای رحمانیان نمایش «مجلس‌نامه» را کار کردم. بعد از آن هم نمایش‌های «مصاحبه» و...

شما بعد از این چند تجربه بازیگری تازه اقدام به شرکت در کنکور و تحصیل آکادمیک در این رشته کردید؟

ـ بله کنکور دادم، دانشجوی این رشته شدم. مدتی خودم مستقل کار می‌کردم و به گروه «پاپتی‌ها» پیوستم. گروهی که تشکیل شده بود از آقای حمید پورآذری، آقای هدایت هاشمی، آقای سینا رازانی، آقای هادی عامل و... که کماکان در خدمتش هستم، اگرچه کار برای این گروه نیز کمی سخت است. در این مدت پیشنهادهای تصویری خیلی خوبی هم داشتم ولی این پیشنهادها در سال‌هایی بود که من واقعاً دلم می‌خواست در عرصه تئاتر فعالیت کنم.

مشخص است هیچگاه دغدغه مالی در کارتان مؤثر نبوده یا نداشتید؟

ـ اتفاقاً خیلی با مشکلات مالی مواجه بودم، ولی آن زمان تحمل می‌کردم. خودمان بودیم، بچه نداشتیم و در شرایط پارتیزانی زندگی می‌کردیم و کار می‌کردیم، اما وجود بچه یک مقدار دغدغه مالی آدم را بیشتر می‌کند با این حال خدا را شکر می‌کنم که در آن شرایط هم از میان چند پیشنهاد خوب من بهترین را انتخاب کردم و باز هم به هر قیمتی حاضر نشدم کار کنم.

با این توصیف باید سریال «دودکش» ویژگی‌های منحصر به فرد بسیاری داشته باشد که شما امروز یکی از بازیگران آن سریال محسوب می‌شوید؟

ـ به هر حال اگر تیم سازنده سریال «دودکش» پشت و جلوی دوربین) افرادی دیگر بودند، شاید من هم الان در این کار حضور نداشتم ولی نمی‌توان از حق گذشت که سریال «دودکش» را یک تیم به نام و حرفه‌ای ساختند. شما وقتی نام آقای لطیفی را به عنوان کارگردان در کنار یک پروژه می‌شنوید و از سوی دیگر بازیگرانی چون آقای برق‌نورد، بهنام تشکر و خانم سیما تیرانداز یا دوستانی مثل آقای امیرحسین رستمی که در تلویزیون حضور موفقی داشته، خانم حبیبی و... با فیلمنامه‌ای از برزو نیک‌نژاد فرصتی است که هر عقل سلیمی به آن جواب مثبت می‌دهد.

 ورود از تئاتر به تلویزیون در نگاه اول کار چندان ساده‌ای نیست، به خصوص اینکه بخواهید در جدی‌ترین تجربه یک ژانر خطرناک یعنی طنز تلویزیونی را در قدم اول تجربه کنید. موافق هستید که پس از مدتی نیامدن و وسواس، این ورود هم یک ریسک محسوب می‌شود؟

- بله موافق هستم. من همان اول کلی برای این انتخاب استرس و هیجان داشتم، تمام مواردی که شما به آن اشاره کردید مدنظر خود من هم بود. با وجود تمام اطمینانی که به این تیم داشتم و البته این اطمینان یک مسئله دو جانبه بود، باید بگویم انتخاب این ژانر برایم یک ریسک بود. روزهای اول که به دفتر رفت و آمد داشتم و صحبت‌های خوبی هم داشتیم، متوجه شدم نوع طنز کار یک طنز خاص و یک نوع کمدی تراژدی است. در واقع آدم‌ها در یک شرایط کاملاً جدی و تلخ زندگی می‌کنند که به آنها شیرین پرداخته شده است. در واقع کار در ژانری است که می‌توان گفت یک جور حرکت بر لبه تیغ است که باید درست از آب درآید. به نظرم ارزش داشت که آدم اگر تصمیم دارد ریسک هم بکند با این آدم‌ها باشد. شاید اگر این تیم نبودند و من با یک گروه دیگر طرف بودم این ریسک را نمی‌کردم، اما وقتی دیدم فیلمنامه خوب است و آدم‌ها همه حرفه‌ای و کاربلد هستند، پس جای ریسک را دیدم چون احتمال موفقیت کار را بالا می‌دیدم. خوشبختانه این روزها می‌بینیم واکنش مخاطب خوب بوده و مردم سریال را تا اینجای کار دوست داشته‌اند. ضمن اینکه همکاران و هنرمندان نیز که نظر مثبت روی کار دارند. خدا را شکر سریال را پسندیدند و همگی از یک اتفاق خود در مورد این کار یاد می‌کنند.

 برویم سراغ افروز کاراکتری در کنتراست با شخصیت عفت با بازی سیما تیرانداز) که تقریباً نمونه‌ای از زنان صبور و کم حرف ایرانی را با خود به همراه دارد؟

- بله افروز زن صبوری است که ما نمونه‌هایش را به کرات در کنار خودمان، خانواده‌ و اجتماع می‌بینیم. شخصیت آرامی که در میان زنان ایرانی شبیه به آن مدام به چشم ما می‌خورد.

 آرامش و سکوت ممتد شخصیت افروز احیاناً برداشته از خود نگار عابدی نیست؟

- (می‌خندد) من هر دو بعد را در خودم دارم. گاهی خیلی شلوغ و شیطان و گاهی هم خیلی آرام هستم. نه، نمی‌توانم بگویم سکوت و آرامش موجود در افروز کاملاً برداشته از کاراکتر خودم هست. ضمن اینکه خود من به این نوع رفتار خانم‌ها در اجتماع گاهی انتقاد دارم و البته گاهی هم حسن محسوب می‌شود. نمی‌توان گفت این رفتار درست یا غلط است، ولی افروز نمونه آشنایی بود که هر بازیگری که جای من بود به الگوهای شبیه به آن در اجرا رجوع می‌کرد. به هر حال بازیگر دوست دارد نمونه‌های آشنای خودش را بازی کند، آدم‌هایی را که زیاد در کوچه و خیابان می‌بینید، خیلی برایت محسوس هستند و گویا می‌شناسی‌شان. نکته جالب‌تر اینکه در سریال «دودکش» چقدر زن‌ها با هم متفاوت دیده شده‌اند و این یک اتفاق درست است، ما از آن سو عفت را می‌بینیم با آن سر و زبان، با آن مدیریت و از این سو افروز را می‌بینیم که معمولاً قانع است، بیشتر مجری است تا اینکه رئیس باشد، بیشتر اجرا کننده قوانینی است که دیگران می‌گذارند و... من از این دست آدم ها زیاد دیده بودم و دوست داشتم آدمی که زیاد می‌بینم را حالا بازی کنم.

 برای رفتارهای افروز پس مصداق بیرونی هم داشتید؟

ـ گاهی بله، یک کلیت در درجه اول داشتم، ولی برخی مواقع هم یکسری عادات و تیک‌های رفتاری که از مادربزرگم یا خانم‌های اطرافم دیده بودم را استفاده می‌کردم، ولی می‌توانم بگویم برداشت‌های من از اطرافیانم در حد 10 درصد بود و چون بیشتر برداشت کلی داشتم، نمونه‌ها را در ذهنم مرور می‌کردم و سعی می‌کردم از درون خودم این شخصیت را خلق کنم و در آن دسته از زن‌ها قرار بدهم. به دنبال این بودم که زنی را خلق کنم که از آن دسته باشد، ولی هیچکدام از آنها نباشد و ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر به فرد خودش را داشته باشد.

و کنتراست و تضاد شخصیتی‌اش با عفت...

ـ این تضاد کاملاً مدنظر ما بود. گاهی که ما راجع به دیالوگ‌ها صحبت می‌کردیم و به این می‌رسیدیم که فلان دیالوگ برای افروز مناسب نیست و بهتر است عفت آن را بگوید یا این جمله را برای افروز مناسب‌تر می‌بینم، چون جنس افروز است. در کل این دو کاراکتر با هم متفاوت هستند، اصلاً ریتم‌شان با هم فرق می‌کند، نوع حرف زدنشان شبیه به هم نیست، اصطلاحاتی که به کار می‌برند از جنس هم نیست، تمپوی درونی‌شان نیز شبیه به هم نیست. حتی اگر در لحظاتی تمپوی این دو آدم به هم شبیه باشد، اما ریتم بیرونی‌شان با هم فرق دارد. من و خانم تیرانداز راجع به تفاوت این دو آدم خیلی با هم صحبت کردیم، ولی در ادامه دیگر در ناخودآگاه ما این شناخت ایجاد شده بود و می‌دانستیم که هر کدام با چه لحن و بیانی نسبت به هم صحبت می‌کنند، عمل می‌کنند و واکنش نشان می‌دهند. از یک جا به بعد دیگر خیلی خوب همدیگر را پیدا کرده بودیم و پس از هر بار دورخوانی، هر بازیگر می‌فهمید که در آن سکانس چه اکت و رفتاری را باید به خرج دهد.

افروز خیلی شبیه‌تر از عفت است به زنان ایرانی سنتی که ...

ـ بله ولی عفت هم نمونه زنان ایرانی است که من امیدوارم در آینده خیلی بیشتر شوند. عفت بسیار زن جذابی است. او در عین حال که به خانواده اهمیت می‌دهد، به شوهرش توجه دارد، حواسش به زندگی است اما از سویی دیگر تمام خصوصیات یک زن را به عنوان مراقب خانواده درخود دارد و رعایت می‌کند. عفت ضمن داشتن تمام خصوصیات یک زن اصیل ایرانی، دارای خصوصیت مدیریت با هوش بالاست که می‌تواند به خیلی از جریانات خانواده خط بدهد. شما می‌بینید بسیاری از جریانات رخ داده در این سریال از عفت خط می‌گیرند که خانم تیرانداز به خوبی و زیبایی از پس نقش برآمده‌اند، اما در کنار عفت باید بگویم افروز هم حسن‌های خودش را دارد؛ آن صبوری و آرامش که تا یک جایی خوب است... می‌خندد)

تیم جلوی دوربین لطیفی هم در قابل باور شدن فضای خانواده و ارتباط و رفتارهای کاراکترها مؤثر بوده است، به گمانم شناخت هر یک از شما بازیگران از نوع و جنس بازی یکدیگر در این امر دخیل بوده است؟

ـ بله همین‌طور است، من با تمام بازیگران این سریال سابقه همکاری در تئاتر را داشته‌ام یا شناخت کافی از هم داشته‌ایم. به هر حال وقتی بازیگران یک سریال از یک محل آمده باشند و نقطه اشتراکاتی در کارشان وجود داشته باشد، در اجرا می‌توانند رابطه بهتری برقرار کنند، اما با بازیگرانی که ما سابقه همکاری قبلی نداشتیم و حضورمان از یک خاستگاه تئاتر) نبوده هم نگاه مشترک وجود داشته است. من با خانم حبیبی از قبل اصلاً روبرو نشده بودم و ایشان را نمی‌شناختم ولی خیلی زود این رابطه درست همکاری ایجاد شد. در مورد آقای رستمی و دیگران نیز همین‌طور... یکی به هماهنگی و توافق رسیدن، در اجرای نقش‌های این سریال مؤثر بود و دیگر انتخاب درست؛ نگاه درستی که در انتخاب بازیگران کار بر مبنای لحن و بیان، خصوصیات فیزیکی و... وجود داشته در برقراری ارتباط‌ها مؤثر بوده است.

و اما محمدحسین لطیفی را در مقام کارگردان چقدر در برقراری این ارتباط مؤثر دیدید؟

ـ آقای لطیفی به لحاظ حرفه‌ای و کاری که نیاز به تعریف ندارند. به لحاظ شخصیت هم بسیار انسان ممتاز و برجسته‌ای هستند. آقای لطیفی در کارشان بسیار وسواس دارد. بارها می‌شد که ما برداشت‌های خوبی داشتیم، ولی ایشان تکرار می‌کردند تا بهترین اجرا را مورد استفاده قرار دهند. بسیار در کارش دقیق است. گاهی من احساس می‌کردم ایشان اصلاً حواسش به کار ما نیست و فقط پشت مانیتور نشسته‌، ولی در ادامه متوجه می‌شدم  با توجه بسیار حواسش به کار همه هست و حتی اگر پشه‌ای روی هوا باشد می‌بیند !

بقیه سریال‌های امسال ماه رمضان را هم دنبال کردید؟

ـ من حتی سریال خودمان را هم نتوانستم درست و حسابی دنبال کنم...

چرا؟ شما که سر کار نبودید؟

ـ چرا چهار ـ پنج روز رفتم سر فیلم سینمایی آقای کاوه سجادی حسینی که مدام شب کار بودیم. البته برخی از قسمت‌های سریال‌ها را دیدم و فکر می‌کنم همه دوستان زحمت کشیده بودند. سریال خودمان را در ابتدا با استرس می‌دیدم، ولی پس از گذشت چند  قسمت خیالم راحت شد. در ادامه هم رفتم سر کار و نتوانستم کامل دنبال کنم.

پس از سریال «دودکش» تمایل دارید در ژانر طنز تلویزیون ماندگار باشید یا اینکه این مدیوم را نیز مانند تئاتر در ژانرهای مختلف تجربه کنید؟

ـ در روحیات من است که وابسته به یک چیز نمانم و همه نوع ژانر و شخصیت را تجربه کنم. در تئاتر هم هزار جور شخصیت را تجربه کردم؛ از کمدی‌های تیپیکال تخته حوضی گرفته تا تلخ ترین تراژدی‌هایی که به ناتورالیست‌ترین شکل ممکن اجرا شده‌اند...

اما می‌دانید که کار در تلویزیون نیازمند یک مراقبت است، چون پتانسیل کلیشه کردن بازیگر را در خود دارد؟

ـ بله تلویزیون این پتانسیل را دارد، ولی بازیگر هم می‌تواند انتخاب نکند. آن هم بازیگری مثل من که دوره‌ای را اینگونه سپری کردم، انتخاب نکردم و با شرایط تئاتر ساختم پس هنوز هم تحمل این شرایط را دارم. خدا را شکر همیشه خدا با من بوده و پیشنهادهای متفاوتی را معمولاً داشته‌ام و توانسته‌ام انتخاب کنم. سناریوی خوب و کار با عوامل حرفه‌ای و کاربلد دغدغه همیشگی من است که در انتخاب پیشنهادهایم مؤثر است. 

مجتبی احمدی- بانی‌فیلم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها