افزایش کاهش قیمت

در مذمت فشار:

اگرچه روزگاران کجمدار است / ولی بدتر ز کج بودن،فشار است

فشاری که بر هر کس وارد آید/ از او آنچه که درآید،دمار است!

فلذاست که وقتی در عرصه اقتصاد مملکت خبرهای خوشی راجع به کاهش برخی قیمت‌ها می‌شنویم، حسابی سرذوق می‌آییم و شوق می‌کنیم. بس که در این چند سال اخیر، دست به هر چیزی زدیم و از هرجنسی که پرسیدیم، دیدیم که دچار افزایش نرخ شده و فقط تاریخ تولید و انقضایش اگر خوراکی بوده، ثابت بوده!

الان چند روزی است که به کوری چشم هرچه آدم حسود و بخیل و فرصت طلب و دلال سودجو و آب گل آلود کن و امثال این عناصر مسأله دار و خرده شیشه‌دار ـ که گویی در کنار این ملت و با مردم زندگی نمی‌کنند و جزو بنی آدم نیستند که چو عضوی از آنها به درد آورد، روزگار دگر عضوها را نماند قرار ـ در بازار پر نوسان و تلاطم زده ارز و طلا و سکه، به‌طرز شگفت و شگرفی شاهد سیر نزولی نمودار قیمت‌ها هستیم و خوشحالیم که هرچه عده‌ای مایه‌دار بی‌درد، نقدینه جمع کردند و در انبارها تلنبار کردند که انگار می‌خواهند تجربه ساخت«بهشت شداد» را مجددا روی زمین تکرار کنند؛ الان با دستپاچگی دارند آنها را به بازار برمی گردانند. حالا وقتش رسیده که طلاها و ارزهای قایم کرده آنها را هیچ‌کس ـ اعم از دولت و ملت ـ نخرد تا روی دستشان باد کند.

تازه‌ترین خبر خوش: «در حالی که قیمت ارز و طلا در ایران در حال کاهش است و بسیاری از فعالان بازار، ادامه این روند را محتمل می‌دانند؛ کارشناسان اقتصادی از سرایت این کاهش به بازار مسکن خبر می‌دهند. بخش مسکن یکی از بازارهای اصلی است که تأثیرپذیری از نتایج انتخابات ریاست جمهوری و کاهش قیمت‌ها را آغاز کرده است.»ـ به نقل از جراید خوشحال!

بسته پیشنهادی: کدام آدم دارای شعوری است که از کاهش قیمت‌ها، بخصوص در عرصه مسکن، خوشحال و خرسند نگردد، لهذا عرایضی در راستای تشدید و تقویت روند کاهش قیمت‌ها داریم که با کمترین قیمت عرضه می‌کنیم:

1ـ نخرش ارز و سکه: همچنان که عرض کردیم، دولت و ملت از هیچ‌کس ارز و طلا نخرند تا روسیاهی زمستان افزایش قیمت‌ها به ذغال دل سیاه کسانی بماند که از سختی زندگی مردم، برای خودشان نمد و سپس کلاه نمدی درست می‌کنند. باشد که تمام سکه‌هایشان سکه یک پول شود.

2ـ سردواندن صاحبان ملک: خیلی از صاحبان ملک، با نفروختن و اجاره ندادن ملک خود به طمع افزایش بیشتر قیمت آن، بازار مسکن را در پایان سال گذشته و آغاز سال جاری، دچار رکود شدیداللحن کرده بودند.

حالا که ترسیدند و گروه گروه به بنگاه‌های املاک مراجعه می‌کنند که برای ملک ما از زیرسنگ هم شده مشتری پیدا کنید؛ بنگاهی‌ها مشتری پیدا نکنند و فقط لبخند بزنند (روان‌شناسان این‌کاره معتقدند که این لبخند، از صدتا فحش بدتر است!). این تعامل، حداقل برای یک چند مدت کوتاه انجام شود. بلکه حسابی داغ شوند و دل ما خنک!

3ـ دایورت کردن کاهش: در بسیاری از اقلام مصرفی و خوراکی، هنوز ملت درگیر افزایش قیمت است که امیدواریم حداقل با تأثیرات روانی ناشی از کلید آقای روحانی که حتی شنیدیم کلیدسازها هم به ذوق و شوق زدن از روی آن افتادند تا بلکه هرچه زودتر و بیشتر، قفل تورم و گرانی باز شود، موج جدید کاهش قیمت‌ها، یقه آنها را نیز دو دستی بچسبد و ول کن معامله نشود تا قیمتش را بکشد پایین. چه کار می‌شود کرد وقتی که به زبان خوش با مردم خودشان و با در و همسایه شهر و دیار خودشان کنار نمی‌آیند. یک کناری نشانشان بدهیم، آن‌ورش ناپیدا!

رضا رفیع