با یحیی رحمتی، معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی

صنایع دستی را دیگر کیلویی صادر نمی​کنیم

معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی سال گذشته شاهد حضور دو معاون بود. دی 91 بود که در پی استعفای محمدحسن صالحی‌مرام، معاون سابق صنایع دستی با حکمی از سوی ملک‌زاده، رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی، یحیی رحمتی جایگزین او شد. صالحی مرام در زمان تصدی خود تنها کسی بود که با اطمینان و قاطعیت اعلام کرد درآمد صنایع دستی به تنهایی می‌تواند جایگزین درآمدهای نفتی شود و برای ایجاد تغییراتی در این حوزه، اهداف و برنامه‌هایی تعریف کرد، اما با استعفای او وعده‌ها باقی‌مانده است و اکنون یحیی رحمتی در مقابل انتظاراتی قرار دارد که مدیریت قبلی ایجاد کرده بود. یکی از همین وعده‌ها رسیدن رقم صادرات صنایع دستی به 1.5 میلیارد دلار بود که در مقام عمل و براساس آمارهای اعلام شده تنها 50 درصد آن تحقق یافت.
کد خبر: ۵۶۰۷۵۹

اواخر سال گذشته شما با عنوان مدیرکل امور موزه‌ها و اماکن تاریخی با حفظ سمت به عنوان معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی نیز منصوب شدید. با توجه به تخصصی بودن هر کدام از این حوزه‌ها و ضرورت توجه به هر یک از این بخش‌ها آیا اختلالی در مدیریت‌تان ایجاد نکرد؟

مسلما کار در دو حوزه، انرژی مضاعفی می‌خواهد با همان حساسیتی که اشاره کردید. البته جانشینم در حوزه اداره کل موزه‌ها و اماکن تاریخی بزودی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد و این موضوع حل شده است و بنده فقط مسئولیت معاونت صنایع دستی را به عهده خواهم داشت. اما در چند ماهی که بنده مدیریت هر دو حوزه را به عهده داشتم چیزی کم نگذاشتم. به هر حال، اجرای همزمان برگزاری نمایشگاه‌های صنایع دستی در قالب 4500 غرفه در کشور در ایام نوروز انرژی بر بود و همزمان با آن افزایش بازدید مخاطبان از اماکن تاریخی و موزه‌ها در این ایام که به تعداد کل مخاطبان یک سال می‌رسد انرژی مضاعفی از ما گرفت، اما با همکاری دوستان به مشکلی برنخوردیم.

با توجه به تجربه و تحصیلاتی که داشتید فکر می‌کنید در حوزه صنایع دستی موفق تر عمل خواهید کرد یا در حوزه موزه‌ها؟

من در دو حوزه، تجربه اجرایی دارم. به مدت چهار سال مدیرکل ستادی حوزه هنرهای سنتی صنایع دستی بودم. علاوه بر آن مدیریت صنایع دستی استان زنجان را نیز به عهده داشتم و کارم را از سطح کارشناسی آغاز کردم و این طور نبود که ابتدا به ساکن وارد این حوزه شده باشم. با موزه‌ها و اماکن تاریخی نیز آشنا بودم. بنده رشته هنر خوانده‌ام و در رشته طراحی موزه هم تدریس داشته‌ام.

جانشین‌تان در حوزه موزه‌ها و اماکن تاریخی چه کسی است؟

احتمالا یکی از مدیران استانی است.

سال گذشته معاون پیشین صنایع دستی کشور هدفگذاری کرده بود ارزش صادرات صنایع دستی کشور تا پایان سال 91 به 1.5 میلیارد دلار برسد، اما آنچه تحقق یافت رقمی حدود 720 میلیون دلار بود. از نظر شما چه موانعی در نرسیدن به نتیجه پیش‌بینی شده تاثیرگذار بود؟

برای احقاق یک هدف، همه لوازم باید کنار هم قرار گیرد تا آن هدف محقق شود. در حوزه تسهیلات باید آنچه برای تولیدکننده و صادرکننده در نظر گرفته شده بود تخصیص می‌یافت، اما تا این لحظه با وجود پیگیری‌ها این رقم محقق نشده است و هنوز در پیچ و خم اداری هستیم.

یعنی همان ر قم 500 میلیارد تومانی که قرار بود از محل حساب ذخیره ارزی تعلق بگیرد؟

بله و امیدواریم در یکی دو هفته آینده اخذ تسهیلات را برای تولیدکننده داشته باشیم، چراکه دادن این تسهیلات راهگشا خواهد بود. البته با وجود این مشکلات آنچه در حوزه صادرات صنایع دستی اتفاق افتاد شایسته قدردانی است، چراکه در سال‌های گذشته همیشه رقم صادرات فرش بیش از رقم کل صنایع دستی بود، اما در سال 91 برای اولین بار رقم صادرات صنایع دستی از فرش پیشی گرفت.

تشکل‌های فعال در حوزه صنایع دستی بر این باورند اتفاقی درافزایش میزان صادرات صنایع دستی رخ نداده است، بلکه این افزایش ناشی از تعریف کد تعرفه‌هاست؟

اصلا این گونه نیست. کد تعرفه‌ها براساس کد رشته‌های صنایع دستی است. کد تعرفه فقط تفکیک تخصصی رشته‌های صادراتی است. یعنی شما می‌توانید براساس کد تعرفه‌ها رصد کنید و متوجه شوید به فرض چقدر شیشه و آبگینه صادرات داشتید یا رصد کنید در صنایع دستی فلزی چه مقدار صادرات اتفاق افتاده است. کد تعرفه به اصطلاح ابزار مدیریتی ما برای رصد است تا مشخص شود کجا آسیب‌پذیر هستیم و کجا رشد داشتیم. سال 91 ما در برخی رشته‌ها کاهش صادرات داشتیم که هنر ما باید این باشد این کاهش را جبران کنیم. در واقع با کد تعرفه وضع صادرات را می‌توانیم رصد کنیم، در حالی که قبلا این طور نبود. کل صنایع دستی در قالب دو سه کد تعرفه تعریف شده بود و قابلیت تفکیک برای ما نداشت. مثلا تفکیک آنچه به عنوان بافت اداری، یکجا و آن هم به صورت کیلویی صادر می‌شد از فرش خیلی سخت بود و به صورت کیلویی محاسبه می‌شد. یعنی می‌گفتند چند کیلو گلیم صادر شده است. اما با مشخص شدن کد تعرفه‌ها این امکان فراهم شده که صادرات را تخصصی‌تر بررسی کنیم.

برای 362 رشته صنایع دستی ما چه تعداد کد تعرفه داریم؟

حدود 94 کد تعرفه مصوب شد و نزدیک 40 کد تعرفه هم در مرحله مبادله است تا نهایی شود. هر قدر کد تعرفه‌ها تخصصی‌تر باشد رصد ما برای مدیریت بهتر خواهد بود.

اما آنچه مطرح می‌شود این است که برخی کالاها که قبلا جزو صنایع دستی محسوب نمی‌شده است در آمار صنایع دستی لحاظ می‌شود، مثل مبلمان یا سرامیک.

نه، این گونه نیست. همه مبلمان یا سرامیک‌ها جزو صنایع دستی به حساب نمی‌آید. در واقع مبلمانی که منبت کاری روی آن انجام شده باشد جزو صنایع دستی محسوب می‌شوند. اینها جزو اقلام عمده صادراتی ما نیستند که تاثیرگذار باشند. افزایش صادرات دلایل دیگری دارد. به واسطه بالا رفتن قیمت ارز برخی از صنایعی که وابسته به مواد اولیه خارجی بودند هزینه تمام شده‌شان بالا رفت و محصولات با افزایش قیمت روبه‌رو شد، اما حس صنایع دستی عدم وابستگی مواد اولیه به خارج است و در هیچ صنعتی مثل صنایع دستی نمی‌بینید که مواد اولیه آن از محدوده جغرافیایی تولید اثر به دست آید، یعنی بومی‌ترین صنعتی که در یک نقطه جغرافیایی وجود دارد، صنایع دستی است، چنین شرایط جغرافیایی باعث می‌شود یک صنعت دستی در آن منطقه شکل بگیرد. به فرض در همدان به واسطه داشتن خاک رس خوبش، صنعت سفال شکل گرفته است یا صنایع دستی چوبی در استان‌های شمالی دیده می‌شود. بنابراین چون افزایش نرخ ارز تاثیر چندانی در حوزه صنایع دستی نداشت به نوعی، فعالیت در این حوزه اقتصادی‌تر است و هنوز امیدواریم رویکرد خرید در این حوزه بیشتر شود.

شما گفتید صادرات برخی رشته‌های صنایع دستی کاهش یافته است. کدام رشته‌ها؟

می‌توان به محصولات چوبی و آبگینه اشاره کرد که نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. سال تازه تمام شده و آمار استخراج شده سال 91 در حال بررسی است تا دلایل کاهش صادرات این محصولات را ارزیابی کنیم تا روی آنها کار شود. البته با توجه به این که در برخی محصولات مثل زیورآلات، چرم و... جهش خوبی در صادرات داشتیم در مجموع می‌توان گفت با افزایش 56 درصدی صادرات مواجه بودیم.

به این نکته که صنایع دستی بومی‌ترین صنعت است اشاره کردید. کارشناسان هم می‌گویند 95 درصد مواد اولیه صنایع دستی در داخل موجود است و به واردات نیازی ندارد، اما با وجود این قیمت بسیاری از محصولات صنایع دستی در بازار در حد قابل توجهی افزایش یافته است و همین موضوع باعث‌شده در سبد خرید مردم قرار نگیرد و از طرف دیگر متاسفانه درآمد حاصل نیز نصیب خود تولیدکننده نمی‌شود. دلیل این افزایش چه بوده است؟

ما چند مشکل داریم. اول این ‌که تعریف خوبی که باید میان حوزه تولید و بازار وجود داشته باشد نیست و سود ِ بخش تولید هنوز سود معقولی نسبت به سود بازار ندارد و باید روی آن کار کنیم. بر این باورم که در بالا بودن قیمت‌ صنایع دستی فقط بحث واسطه‌ها مطرح نیست. موضوع این است که قیمت تمام‌شده محصول باید با اعمال مدیریت درست کم شود و در حوزه بازار هم می‌توان با کوتاه‌کردن راه رسیدن محصول به بازار و جلوگیری از چند دست گشتن کالا از افزایش قیمت‌ها جلوگیری کرد. این کار را نیز می‌توان با استفاده از توان تشکل‌هایی که برآیند حوزه تولید است، انجام داد. همچنین برگزاری نمایشگاه‌های عرضه محصولات صنایع دستی برای فروش مستقیم محصول می‌تواند به این موضوع کمک کند. تجربه نشان می‌دهد برخی مواقع با استفاده از ظرفیت‌های حوزه گردشگری و ایام پر سفر می‌توان با ترتیب دادن نمایشگاه‌های صنایع دستی از این ظرفیت‌ها برای افزایش فروش محصول بهره برد. اکنون مشکلی که در حوزه صنایع دستی با آن روبه‌رو هستیم تفکیک نشدن مخاطب صنایع دستی است و باید تعریف شود چه نوع تولیدی را برای چه گروهی داشته باشیم. ما از اواخر سال گذشته برنامه‌ریزی در این زمینه را شروع کرده‌ایم و گفتیم هیچ نمایشگاهی قبل از این‌ که میزان ورودی و خروجی آن مشخص شود برپا نشود و معتقدم باید در کنار هر کار نمایشگاهی، ‌یک کار پژوهشی انجام شود و در مورد کالاهایی که بیشترین مخاطب یا کمترین مخاطب را دارند همراه با رده سنی استفاده‌کنندگان این کالاها و میانگین خرید، بررسی لازم انجام شود. همچنین باید مشخص شود بسته‌بندی چه تاثیری در حوزه فروش داشته است. در واقع هر اطلاعاتی که مربوط به ارائه کالاست باید استخراج شود تا بتوان اینها را به صورت سند برای بهینه‌سازی مرحله بعد مورد استفاده قرارداد. یعنی این گونه نباشد که دائم در حال آزمون و خطا باشیم. اگر اعتقادمان این است که بازار و بازاریابی علم است باید با این حوزه علمی برخورد کنیم. مطمئنا صنعتگر ما اگر چه تولیدکننده خوبی است، اما بازاریاب خوبی نیست. مردم با تبلیغات به سمت کالایی کشیده می‌شوند و باید در این زمینه کارعلمی صورت گیرد، زیرا فقط نیاز صرف مطرح نیست که موجب ترغیب در خرید کالا می‌شود.

نکاتی را که اشاره کردید مثبت است. هر مدیری که در این حوزه وارد می‌شود برنامه و هدف‌هایی اعلام می‌کند، اما برای تحقق این اهداف متاسفانه استراتژی بلندمدتی وجود ندارد.

اولویت ما از بدو ورود، ‌تدوین برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت بوده است. چیزی که جای خالی آن را داریم. متاسفانه به تعداد مدیرانی که می‌آیند اینجا استراتژی به وجود می‌آید. برای این‌که چنین اتفاقی نیفتد به دنبال تدوین استراتژی بودم. به هر حال چهار سال در این حوزه مدیر کل بودم و به حوزه یک اشراف کلی دارم. یکی از مواردی که خلأ آن را احساس کردم همین نکته است.

با توجه به این‌که حدود سه ماهی به پایان کار دولت دهم باقی مانده است. آیا تدوین این استراتژی در این مدت اولا به پایان می‌رسد و ثانیا تاثیری هم خواهد داشت؟

امیدوارم به پایان رسد. سعی‌مان این است چنین اتفاقی بیفتد. اعتقادم در اجرا این است و به همه دوستانم هم گفته‌ام دنبال پروژه‌ای باشید که انجام ندادنش هزینه داشته باشد. خیلی از پروژه‌هاست که مراحل اجرایش هزینه‌های بالایی دارد، ولی انجام ندادنش هیچ هزینه‌ای ندارد. کسی نمی‌پرسد چه شد و چرا زمین ماند. همین که شما از من می‌پرسید چرا وعده داده شده مدیر قبلی برای صادرات 1.5 میلیارد دلار صنایع دستی محقق نشد، انجام ندادنش هزینه دارد. حالا کاری ندارم شرایط این کار فراهم بوده یا نبوده است. باید مشخص باشد اکنون سهم این حوزه از تولید ناخالص ملی چقدر و قرار است این سهم به چه میزان افزایش پیدا کند. سهم ما از صادرات غیرنفتی چقدر است. آماری که اعلام می‌شود نباید در حد شعار باشد چون بعدا جای سوال از مدیر بعدی می‌گذارد.

اگر این امکانات و شرایط از جمله تسهیل قوانین و مقررات، توسعه بازارهای خارجی، ارائه تسهیلات و... فراهم شد، آن وقت است که به آمار اعلام شده می‌رسیم و تلاشمان بر این است استراتژی را که کار علمی روی آن انجام شده تدوین کنیم و روی میز مدیر بعدی بگذاریم.

ببینید، فرهنگ و تمدن مربوط به هیچ دولتی نیست. مربوط به ملت است و جریان دارد و با عوض‌شدن دولت‌ها جریان ادامه پیدا می‌کند، بخصوص حوزه صنایع دستی ریشه در فرهنگ و تمدن دارد. اگر این طور نبود باید در قالب کارگاه‌های کوچک در زیر گروه وزارت صنایع تعریف می‌شد، اما این ‌گونه نیست.

سیما رادمنش ‌/ ‌گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها