«رادیو فیلم» چگونه شکل گرفت و چطور در کمترین زمان پرمخاطب شد؟

طنین صدای سینما روی امواج رادیو

رادیو به عنوان مونس لحظات تنهایی شنوندگان کارکردی منعطف دارد که می‌تواند با تخیل شنونده ارتباط برقرار کند. این کارکرد برای نابینایان که به چشم دل می‌بینند و به گوش جان می‌شنوند، دوچندان است و برای مردم عادی نیز این قدرت را دارد که بدون دیدن، ذهن آنها را درگیر کند.
کد خبر: ۵۵۵۳۶۶

در این شرایط رادیو گاه می‌تواند حواس و سابقه ذهنی مخاطب را با هم به کار بگیرد. مثل زمانی که قرار است مخاطب، روایت رادیویی فیلمی را بشنود که قبل از این آن را روی پرده سینما دیده یا درباره آن از این و آن چیزهایی شنیده است.

«رادیو فیلم» برنامه‌ای است که از بدو تاسیس رادیو نمایش جزو پرمخاطب‌ترین برنامه‌های این شبکه رادیویی بوده و اساس آن بر پایه تبدیل فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی ایرانی به برنامه رادیویی بنا شده و به عنوان تحولی نوین در این عرصه لقب گرفته است. این برنامه ابتدا برای کمک به حافظه تصویری نابینایان شکل گرفت و بتدریج، طیف شنونده‌هایش گسترده‌تر شد چنان‌که امروز، این مخاطب شامل تمام اقشار جامعه می‌شود و روز به روز هم در حال افزایش است.

رادیو فیلم از ایده تا اجرا

فرشاد آذرنیا تهیه کننده و سردبیر رادیو فیلم درباره شکل‌گیری این برنامه می‌گوید: ابتدا گونه دیگری از رادیو فیلم به صورت نقد و بررسی فیلم‌ها در رادیو تهران اجرا می‌شد که البته به شکل فعلی نبود بلکه بخش‌هایی از فیلم‌های خارجی در این برنامه پخش می‌شد و گوینده‌ای آن را نقد و بررسی می‌کرد. تا این‌که آقای دهقان‌نیری مدیریت شبکه نمایش را به عهده گرفت و این ایده را مطرح کرد که برنامه‌ای را برای نابینایان بسازیم؛ چون آنها با وجود علاقه برای دیدن فیلم‌ها نمی‌توانستند این فیلم‌ها را ببیند. قرار شد طراحی فرم و شکل کلی کار به عهده من باشد و بر این مبنا، با گروه‌مان (یعنی خانم صادقی، آقایان حاجی‌نوروزی و سروری‌نژاد) طی یک جلسه به بحث و تبادل نظر نشستیم تا کار آغاز شود. در جلسه، این پیشنهاد مطرح شد که خودمان را به جای یک نابینا بگذاریم و ببینیم چه چیزهایی از فیلم متوجه نمی‌شویم و چه چیزهایی باید به ما توضیح داده شود. این گونه بود که کار ما در رادیو فیلم شروع شد و پیش رفت تا این‌که خانمی به نام جبارزاده (دانشجوی دکترای ارتباطات از آمریکا) که برای انجام یک تحقیق عازم ایران شده بود، به ما اطلاع داد چنین رشته‌ای در آمریکا با عنوان «توضیح صوتی» وجود دارد و من اصلا نمی‌دانستم در ایران این اتفاق در حال رخ دادن است. خانم جبارزاده جزوات و کتاب‌هایی درباره توضیح صوتی در اختیار داشت که به ما داد و طوری راهنمایی‌مان کرد که ما ملزم به گذاشتن جلسات مختلف با نابینایان شدیم تا متوجه شویم آنها چه می‌خواهند و چه می‌گویند.

آذرنیا می‌افزاید: بچه‌های نابینا خیلی کمک کردند و پیشنهادهای خوبی به ما دادند به طوری که امروز هم با دو نفر از آنها همکاری نزدیک داریم. در حال حاضر رادیو فیلم پنج گوینده و نویسنده دارد که هر کدام سبک خودشان را دنبال می‌کنند و سعی می‌کنیم از چارچوب اصلی خارج نشویم.

فرآیند قرارگیری فیلم‌ها در رادیو فیلم

تهیه‌کننده و سردبیر رادیوفیلم می‌گوید: معمولا فیلم‌ها به طور کامل پخش می‌شوند و لابه‌لای پخش فیلم، زمانی که احساس می‌کنیم شنونده متوجه جریان نمی‌شود، خود را ملزم به ارائه توضیحاتی درباره صحنه‌ها و فصل‌های مختلف کرده‌ایم، بعلاوه توضیح را بازیگری می‌دهد که خودش را همراه همان فیلم می‌کند. علت تصمیم ما هم این است که نابینایان دوست داشتند راوی رادیو فیلم جزئی از جریان فیلم باشد و به عنوان نفری جداگانه، فیلم را توضیح ندهد. گوینده رادیو فیلم در اصل نویسنده ماست؛ چون اگر این دو یک نفر باشند، بهتر متوجه می‌شوند چه کاری می‌خواهند انجام دهند. گوینده چندبار فیلم را می‌بیند و شروع به نوشتن سکانس به سکانس فیلم و توضیحات آن می‌کند. پس از آن یک بار دیگر فیلم و توضیحات آن را می‌گوید تا زمان‌سنجی فیلم درست باشد؛ یعنی توضیحات گوینده ما باید در سکوت‌ها قرار بگیرد و با دیالوگ‌های فیلم تلاقی پیدا نکند. این کار سختی است و حداقل دو یا سه روز وقت گوینده-نویسنده گرفته می‌شود. بعد از آن فیلم برای ضبط می‌آید و چون می‌خواهیم به کار سرعت ببخشیم، به ما پیشنهاد می‌شود فیلم داخل استودیو پخش شود و گوینده همزمان با دیدن فیلم توضیح دهد. با این وصف، گوینده مجبور است چندبار فیلم را ببیند تا آن را حفظ شود. بعد از ضبط، پروسه میکس و ادیت طی می‌شود و آن نیز به نوبه خود زمان می‌برد و برای هر فیلم به چهار الی پنج روز وقت احتیاج داریم.

وی می‌گوید: ابتدا که رادیو فیلم شروع به کار کرد، برای این کار مشکلاتی پیش آمد؛ مثلا کامپیوتر پخش کننده فیلم صدای مزاحمت ایجاد می‌کرد و نویز می‌انداخت. از طرف دیگر تمرکز گوینده با نگاه کردن به تصویر و متن از بین می‌رفت و این راه را کنار گذاشتیم.

بهره‌گیری از افکت‌ها، از تصویر تا صدا

فرشاد آذرنیا در ادامه می‌افزاید: یکی از قسمت‌های سخت کار ما اینجاست؛ بخش افکت‌گذاری. سعی می‌کنیم از خود فیلم افکت تهیه کنیم و اگر نشد مجبوریم بسازیم و فاصله‌هایی با افکت‌ها درست کنیم تا گوینده بتواند توضیح خود را بدهد و با دیالوگ‌های فیلم تلاقی پیدا نکند. ایجاد فضاهای موجود در فیلم و انتقال آن کار سختی است. گاهی از موسیقی فیلم استفاده می‌کنیم و قسمت‌هایی که موسیقی فیلم برایمان کافی نباشد، مجبوریم از همان آهنگساز موسیقی‌های دیگری پیدا کنیم و داخل فیلم بگنجانیم. تیتراژ بعضی فیلم‌ها موسیقی ندارد، ولی ما به دلیل پخش فیلم از رادیو و فاصله گرفتن از تصویر باید برای این دسته از فیلم‌ها موسیقی و تیتراژ بسازیم. گاه نیز در بعضی فیلم‌ها به دلیل وجود تصویر، برخی افکت‌ها بخصوص صدای پاها یا شنیده نمی‌شوند یا نامفهوم هستند و ما اینها را هم جداگانه به صدای فیلم اضافه می‌کنیم. بعضی درها صدا ندارند و ما مجبوریم برایشان صدا بگذاریم و قسمت‌هایی را با المان‌های صدایی تشدید کنیم؛ مثلا فضای شکارگاه سریال «سلطان و شبان» را در پخش رادیویی به فیلم اضافه کردیم و خود فیلم در این بخش هیچ صدایی نداشت...

نحوه تغییر سکانس ـ پلان‌ها در رادیو فیلم

اکثر اوقات وقتی می‌خواهیم به این اشاره کنیم که سکانسی تمام شده و بخش دیگری از فیلم در حال روایت است، از گوینده کمک می‌گیریم و او توضیح می‌دهد. اما اگر فیلم توضیحی نداشته باشد و تغییر لوکیشن‌ها برای شنونده کاملا قابل فهم باشد، از افکت‌ها و صدای خود فیلم استفاده می‌کنیم. اکثر فیلم‌ها جامپ کات دارند و در رادیو نمی‌توانیم جامپ‌کات‌ها را توضیح دهیم و مجبوریم آن را بسازیم و افکتی زیر آن قرار دهیم که آرام‌آرام فضا تغییر کند تا با تغییر لوکیشن، حالت پرشی ایجاد نشود.

انتقال احساس از طریق صدا

برخی از آثاری که از سینما به رادیو آمده‌اند و در رادیوفیلم روایت‌ شده‌اند، بخش‌هایی کاملا حسی و تصویری دارند. «بوی پیراهن یوسف» یکی از این فیلم‌هاست که از رادیو روی آنتن رفته است. آذرنیا درباره اجرای رادیویی این دست فیلم‌ها و جایگزین کردن سکانس‌های تصویری و حسی در پخش رادیویی می‌گوید: بخش اعظمی از بوی پیراهن یوسف در اتوبان و جاده می‌گذرد و سکوت‌های بسیاری دارد اما نویسنده و گوینده رادیو فیلم تا جای امکان سعی کرده است این سکوت‌ها را پر کند. ما برای جبران خلأها، صداگذاری کردیم. مثلا همراه با موسیقی، صدای اتوبان، صدای حرکت خودرو در جاده را نیز اضافه کردیم. جایی که از اسرا استقبال می‌شود، صدای مردم را تشدید کردیم تا فضاها، در ضبط رادیویی پرتر و قابل‌فهم‌تر شود. البته من هم قبول دارم که معمولا کار کردن روی فیلم‌هایی که روی تصویر تکیه دارند (آثاری چون مثل رنگ خدا و بوی پیراهن یوسف) سخت‌تر از کارهای عادی است. البته بزرگ‌ترین سختی کار ما این است که بسیاری از فیلم‌ها ـ بخصوص فیلم‌هایی که سال‌های قبل ساخته شده‌اند ـ صدای خوبی ندارند و تغییر صدای این دسته فیلم‌ها و اکولایزکردن آنها برای ما سخت است ضمن آن که باید حالت خفگی صدای فیلم را از بین ببریم.

بازخورد میان روشندلان

تهیه‌کننده و سردبیر رادیو فیلم در مورد اثرات این برنامه بر مخاطبان نابینا می‌گوید: من حدود 25 سال در رادیو کار کرده‌ام و قبل از رادیو فیلم نیز با دوستان نابینا در ارتباط بوده‌ام. نابینایان یک کتابخانه دارند و من بسته‌های رادیو فیلم را به صورت چهارتایی یا پنج تایی در داخل کتابخانه‌ها عرضه می‌کنم. استقبال بسیار خوب بوده و حتی تئاتری‌ها و بازیگرانی که از لحاظ بینایی مشکلی ندارند، می‌گویند در بسیاری از مواقع ما تازه متوجه قصه فیلم می‌شویم! یک بار دیگر هم این جریان برای آقای دهقان‌نیری به وجود آمد و خودش پیشنهاد پخش فیلم «طلاومس» (ساخته همایون اسعدیان) را از رادیو فیلم داد و بعد از شنیدن فیلم از برنامه به ما گفت تازه متوجه دیالوگ انتهایی فیلم شده است.

شیوه اجراها در رادیو فیلم

آذرنیا می‌گوید: از همان آغاز هر گوینده- نویسنده در رادیو فیلم به سبک خودش کار می‌کند و این روش تا زمانی که شنونده گیج نشود، برای ما قابل قبول است. تا دو ماه قبل تنها دو گوینده داشتیم که یکی خانم صادقی و دیگری آقای سروری نژاد بودند. افراد دیگر برای انجام این کار ابراز تمایل کردند ولی من از آنها می‌خواستم سبک خودشان را دنبال کنند و شبیه دیگران نباشد. مثلا خانم شبانی با توضیح خود حالتی شاعرانه به فیلم می‌دهد، خانم صادقی با کاراکترهای فیلم بازی می‌کند و آقای سروری‌نژاد گاهی اوقات فیلم‌ها را تفسیر می‌کند.

در میانه‌های راه هستیم

بهرام سروری‌نژاد، گوینده و نویسنده رادیو فیلم درباره سبک روایی خود در این برنامه می‌گوید: قطعا باید به دنبال زبانی باشم که با زبان فیلم همخوانی داشته باشد. مثلا برای روایت رادیویی دو سریال «سلطان و شبان» یا «مسافر ری» دقیقا زبانی نزدیک به زبان فیلم پیدا کردم. بعضی کارها عامیانه است و به زبان خاصی احتیاج ندارد، پس باید بیشتر به زبان محاوره نزدیک شوید تا بتوانید مخاطب را جذب کنید. وی ادامه می‌دهد: در نوشتن روایت فیلم، همیشه خودم را جای مخاطب قرار می‌دهم؛ چون عده‌ای از مخاطبان نابینا هستند و بعضی دیگر بینا، اما فیلم را ندیده‌اند. همیشه این فرض را قرار می‌دهم که اگر مخاطب این اثر را ندیده باشد باید سبک روایت و نوشتن من به چه شیوه‌ای باشد که تاثیرگذار باشد؟

سروری‌نژاد می‌افزاید: معمولا هرگونه صدایی را که از فیلم‌ها می‌شنوم باید به مخاطب توضیح بدهم. این صدا ممکن است آمبیانس صحنه یا یک خیابان شلوغ و توضیح مکانی آن باشد. همیشه چیزی را عنوان می‌کنم که برای کارگردان مهم است؛ مثلا اگر برای کارگردان فیلم مهم باشد دیالوگ‌ها در چه مکانی اتفاق می‌افتد، من آن را توضیح می‌دهم. به عنوان مثال گاهی باید میزانسن‌های تزئینی یا یک نگاه مخصوص را توضیح ‌دهم. سعی می‌کنم این موضوعات را با جزئیات بنویسم و برای همین، گاهی متن و زمان ضبط فیلم‌هایی که می‌نویسم طولانی‌تر از معمول می‌شود.

وی می‌گوید: بیشتر اوقات یک بار و گاهی دوبار فیلم‌ها را می‌بینم و بعد از آن به سبک و سیاق خود فیلم نگاه می‌کنم تا ببینم کار به چه شیوه‌ای است؛ طنز یا جدی بودن یک فیلم، در نحوه روایت فیلم‌ها تاثیر می‌گذارد. مهم‌ترین بخش کار ما انتخاب یک زبان برای همسو شدن با فیلم است. ما در زبان محاوره از بسیاری کلمات استفاده می‌کنیم که وقتی می‌خواهیم آن را توضیح دهیم، نامفهوم می‌شود. استفاده از چگونگی کاربرد کلمات در زبان محاوره باید به شیوه‌ای قابل درک برای مخاطبی باشد که فیلم را ندیده است. از سویی سکانس‌هایی که ضمن فراوانی تصویر، دیالوگ زیادی دارد کار ما را سخت می‌کند؛ چون باید بین دیالوگ‌ها، فیلم را روایت کنیم. تلاش می‌کنم در فاصله کوتاه بین دیالوگ‌ها، بیشترین اطلاعات را به مخاطب بدهم و این قضیه بویژه در مواقعی که فاصله بین دیالوگ‌ها کم است، کار را سخت می‌کند و بخصوص اگر اکتی در صحنه باشد، کارمان پیچیده‌تر می‌شود. گاهی هم برای انتقال حس فیلم به مخاطب، توضیحات من از دیالوگ‌های فیلم بیشتر می‌شود. بعضی شیوه دانای کل را برای روایت انتخاب می‌کنند. من برای سریال سلطان و شبان، یک سناریو نوشتم که راوی یک کتاب را پیدا کرده که از زبان کاتب سلطان و شبان است. هر جایی که کاتب صحبت می‌کرد، من از زبان خود کاتب می‌گفتم و این کارم را سخت‌تر کرد، اما خیلی آن را دوست داشتم.

سروری‌نژاد می‌گوید: من یک سال و نیم است که همراه گروه سازنده رادیو فیلم، در این برنامه رادیویی فعالیت می‌کنم. به نظرم هنوز در میانه‌های راه هستیم و تلاش می‌کنیم نواقص خود را برطرف کنیم. دوست داریم مخاطبان یا صاحبان فیلم، نظرات خود را درباره فیلم بگویند. امیدوارم مثل کشورهای اروپایی، روزی این کار به صورت جدی در کشورمان پیگیری شود.

رادیو فیلم از دید فیلمسازان

آیا سینماگران ایرانی از پخش فیلم‌های خود از رادیو مطلع هستند؟ آذرنیا در این زمینه می‌گوید: با شروع به کار این برنامه، آقای ضرغامی اعلام کردند ما می‌توانیم بدون اجازه، هر تله‌فیلمی که از تلویزیون پخش شده را در رادیو فیلم پخش کنیم. موسسه رسانه‌های تصویری هم این اجازه را به ما برای پخش فیلم‌های ویدئویی از رادیو فیلم داده است. از سویی کارگردانان نیز استقبال خوبی از این برنامه رادیویی داشته‌اند. به عنوان مثال آقای میرکریمی اجازه پخش فیلم‌های خود را به ما داده‌اند و رامبد جوان هم حاضر بود حتی با ما همکاری کند و روایت رادیویی فیلم‌های خودش را خود بگوید. بجز یک کارگردان ـ که من ایشان را اصلا نمی‌شناختم و سازنده یک تله فیلم طنز بود ـ اکثر فیلمسازان از رادیو فیلم راضی هستند.

او می‌افزاید: پخش تله‌فیلم را تازه شروع کرده‌ایم. قبلا رادیو فیلم گروه کوچکی داشت اما الان وسعت و مدیریتی جداگانه پیدا کرده است. بجز کلاه پهلوی و سلطان و شبان، بقیه سریال‌ها را گروه‌های دیگر کار می‌کنند. غیر از این، پخش انیمیشن را هم در اولویت کارهایمان قرار داده‌ایم.

بازخورد میان شنونده‌ها

مخاطبان رادیو همیشه از برنامه‌های متفاوتی که شبکه‌های مختلف ارائه می‌دهند، استقبال کرده‌اند. این رویه درباره رادیو فیلم هم صدق می‌کند. به گفته آذرنیا، بعضی از شنونده‌ها تقاضای پخش بعضی فیلم‌ها را در این برنامه دارند. او می‌گوید: ما براساس آمار و کثرت درخواست‌ها اول فیلم و قابلیت درآمدن آن در قالب رادیو فیلم را می‌سنجیم و بعد آن را پخش می‌کنیم. بعضی فیلم‌ها که دیالوگ کمی دارند یا اصلا ندارند کار را برای ما سخت می‌کنند. مثلا پخش رادیویی فیلمی مثل «ضیافت» که پر از دیالوگ بود برای ما آسان‌تر از فیلمی مثل «دیده‌بان» است که اصلا قابلیت پخش ندارد. یا فیلمی دیگر که درباره زندگی حضرت عیسی(ع) بود، خودش راوی داشت و این کار گوینده ما را راحت می‌کرد.

بهترین فرصت برای ایجاد علاقه‌مندی

رادیوفیلم می‌تواند بهترین فرصت برای ایجاد علاقه‌مندی و جذب مخاطب به رادیو و سینما باشد. فرصتی که سازندگان این برنامه هم بخوبی از آن استفاده کرده‌اند. تهیه‌کننده و سردبیر رادیو فیلم در این زمینه می‌گوید: این کار یک توفیق اجباری برای دیدن فیلم‌هایی بود که تا به حال آنها را ندیده بودم. این برایم جالب بود که یک رشته دانشگاهی ارتباطات در استرالیا در این خصوص وجود دارد. در استرالیا یک نابینا غیر از پرداخت پول بلیت سینما باید پول وصل شدن این دستگاه را هم بدهد، این در حالی است که ما فیلم‌ها را به طور رایگان از رادیو پخش می‌کنیم.

پخش فیلم‌های سینمایی از رادیوفیلم بر اساس مناسبت‌ها و موضوعات اخلاقی و دینی صورت گرفته و تاکنون بیش از 91 فیلم سینمایی و چهار سریال تلویزیونی از این برنامه پخش شده است.

پرمخاطب‌ترین برنامه رادیو نمایش در نوروز

برنامه رادیو فیلم توانسته است از پر مخاطب‌ترین برنامه‌های ایام نوروز 92 رادیو باشد.

این اعلام رسمی در پایان تعطیلات نوروزی از سوی مهدی دهقان‌نیری، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و رادیو نمایش صورت گرفت که در جای خود جالب توجه بود. او البته دلایل جذب مخاطب به شنیدن روایت فیلم‌ها از رادیوفیلم را چنین برشمرده است: «آگاهی مخاطب از تمامی صحنه‌های بدون دیالوگ توسط یک راوی یا یک شخصیت اضافه شده به فیلم، داشتن تیتراژی منحصر به فرد، پخش قسمتی از مهم‌ترین دیالوگ‌های بازیگران پس از معرفی آنها، کوتاه کردن صحنه‌های کشدار فیلم که خارج از حوصله یک برنامه رادیویی است توسط افکت و توضیحات راوی.» آواز گنجشک‌ها (مجید مجیدی)، ارتفاع پست (ابراهیم حاتمی‌کیا)، دلشکسته (علی روئین‌تن) از جمله فیلم‌های پخش شده رادیو فیلم در نوروز92 بوده‌اند.

نسرین بختیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها