* * *
کارشناسان فرهنگی معتقدند انتقال فرهنگ از نسلی به نسل آینده با اتکا به رفتار والدین و انتقال آن به فرزندان صورت میگیرد. این کارشناسان نسبت به فراموششدن اصل احترام در روابط بین اعضای خانواده هشدار میدهند، حتی آنان ریشه رفتارهای نابهنجاری را که در جامعه مشاهده میشود، در خانواده میبینند. اگر در خانواده، از ابتدای شکلگیری اصل احترام حاکم نباشد، نمیتوانیم شاهد حاکمیت احترام در روابط اجتماعی باشیم؛ چرا که حدود 55 درصد شخصیت فرزندان به تاثیر از خانواده شکل میگیرد و تاثیر آنچه در خانواده روی میدهد در سالهای بعد در سطح جامعه مشاهده میشود. جالب این که هنگام گفتوگو با اعضای خانواده، بیشتر افراد متوجه بروز ناهنجاری و بیاحترامی به یکدیگر نیستند و معمولا در سایر خانوادهها این رفتارها بیشتر به چشم میآید، در حالی که خلأ احترام متقابل تقریبا در بسیاری از خانوادهها به طور نامحسوسی حاکم است.
احترام بین اعضای خانواده از جنبههای مختلفی قابل بررسی است؛ احترام همسران به یکدیگر، احترام به بزرگسالان و اعضای سالمند خانواده و احترام به فرزندان. تاکنون مرکز ثقل بحث احترام در خانواده به احترام فرزندان به بزرگسالان خلاصه شده و کمتر از احترام بزرگترها به هم یا به کوچکترها سخنی گفته میشود.
احترام پدرها و مادرها به هم
«خدا رحمت کند پدرم را که مادرم را به نام کوچک صدا نمیزد، او را «ضعیفه» میخواند، مادر هم هیچ اعتراضی به این اسم نداشت، خیلی وقتها اعضای فامیل و قوم و خویش به پدر اعتراض میکردند و حتی پنهانی این نام را به ریشخند میگرفتند اما برای پدر عادت شده بود که مادر را «ضعیفه» بخواند.» «مادرم هر وقت عصبانی میشود و با پدرم بگو و مگو میکند، با نثار نفرین و فحش به عمههایم، از خودش در برابر پدر دفاع میکند. از آن طرف هم پدرم تا آنجا که میتواند شوهرخالهها و داییهایم را به زمین و زمان میزند. آنها این گونه از خود و آبرویشان دفاع میکنند. بهانهشان هم این است که چون طرف مقابل به خانوادهاش توهین کرده، او هم این حق را دارد تا از خود و خانوادهاش دفاع کند.»
عصبانیت زمان حساسی برای برخی همسران است تا با فحاشی در برابر فرزندان یا یکدیگر اعتبار خود و خانوادهشان را خدشهدار کنند. اصل احترام متقابل یعنی این که پدرها و مادرها درک کنند بیاحترامی و فحاشی به یکدیگر، یکی از آشکارترین راهها برای انتقال رفتار و الفاظ نامتعارف به ذهن فرزندان است؛ اما رعایت اصل احترام بین همسران فقط به مقابله به مثل و حمایت از خانوادههایشان خلاصه نمیشود. به رسمیت شناختن نیازهای یکدیگر و احترام به استقلال فردی از جمله نیازهای همسران است که معمولا لابهلای خودخواهی زوجین گم میشود.
مرجان کوهپایه، خانهدار و مادر 2 فرزند است، میگوید: «همسرم عادت دارد هفتهای چندبار در خودش فرو رود، با من و فرزندانم حرف نمیزند، بیدار است؛ اما صدایش درنمیآید. بیحوصله است و وقتی از او میپرسم، چه اتفاقی افتاده از کوره درمیرود. این رفتارش آزاردهنده است.»
سعید کیانی، کارمند که 6 ماه از ازدواجش میگذرد نیز درباره رفتار همسر 32 سالهاش میگوید: «بسیار به مادرش وابسته است. هفتهای چند بار به خانه مادرش میرود و روزی 5 بار با او تلفنی صحبت میکند. او دوست دارد هفتهای یک بار با دوستانش تفریح کند و بیرون شام بخورد. من به او میگویم: اگر میخواستی با مادرت و دوستانت اوقاتت را بگذرانی، چرا ازدواج کردهای؟ پسفردا که بچهدار شدیم، چطور میخواهی از مادر و دوستانت دل بکنی؟!» کارشناسان مشاوره خانواده در مقالات متعددی به همسران یادآوری میکنند که تفاوتهای بین مردان و زنان میتواند مکمل زندگی آنان باشد. بسیاری از زوجین دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را ایدهآل خود بسازند؛ در حالی که درک تفاوتها و احترام به عادتهایی که ضرری به حال خانواده ندارد، انسجام خانواده را ارتقاء میبخشد.
نیش زدن ممنوع
خیلی از همسران عادت دارند مقابل جمع قوم و خویش یا حتی فرزندان با هم شوخی کنند؛ اما این شوخی به نیش زدن شبیه است، چون آنان نقاط ضعف رفتاری یکدیگر را برجسته میکنند و به رخ هم میکشند. گاهی نیش زدنهای متقابل آنقدر ادامه مییابد که یک طرف عقبنشینی میکند. آنها نمیدانند که تحقیر همسر به نوعی تحقیر خود آنهاست و معمولا این افراد خانوادهشان را منسجم نمیبینند و گوشه و کنایه، یکی از راههای ارتباطی است که به هتک حرمت پدر و مادر میانجامد و آنان را نزد فرزندانشان بیاعتبار میکند.
احترام بهبزرگترها مقولهای گمشده
حضرت علی(ع) میفرمایند: «به بزرگانتان احترام کنید تا کوچکترها هم به شما احترام کنند.» متاسفانه رسانههای جمعی هشدار میدهند که براساس آخرین نظرسنجیها، حرمت بزرگترهای فامیل و اعضای سالمند خانوادهها در حال کمرنگشدن است. پدران و مادرانی که ماهی یک بار هم به خانه والدین پیرشان نمیروند، والدینی که پشت سر مادر و پدر خود یا همسرشان حرف میزنند؛ پدری که با بیحوصلگی با مادرش صحبت میکند و مادری که با پدرش بگومگو میکند، در آینده نمیتواند از فرزندانش انتظار داشته باشد به او احترام بگذارند.
افزایش تعداد خانههای سالمندان بخش دولتی و خصوصی و ازدیاد به خدمتگرفتن پرستاران سالمندان در خانهها و پرداخت هزینههای ماهیانه تا یک میلیون تومان در خانوادهها برای نگهداری از سالمندان نشان میدهد که احترام و ارتباط عاطفی با این قشر در جامعه در حال کاهش یا تغییر در نوع و اندازه است و فرزندان که خود در نقش والدین هم ظاهر میشوند، رغبتی به ارتباط و احترام به شکل سنتی آن، به این قشر ندارند.
احترام بگذار تا احترام ببینی
در بسیاری از خانوادهها وقتی کودک از سادگی و احساس پاکش جمله و تکیهکلام پدر یا مادرش را به زبان میآورد، مورد شماتت و سرزنش اطرافیان بویژه پدر و مادر قرار میگیرد و کودک مات و مبهوت میماند که چرا به خاطر همان واژه و اصطلاحی که پدر یا مادر بارها تکرار کرده، مورد تنبیه قرار میگیرد؟ در این صورت کودکان با تعارض شخصیتی روبهرو میشوند.
نسرین اصولی، مربی کودک و مشاور مهدکودک در این باره میگوید: «در مهدکودکها بارها و بارها مشاهده میکنیم که کودکان کلمهای را به زبان میآورند که معنایش را نمیدانند و خود هم میگویند که پدر یا مادرشان آنها را تنبیه میکنند. این ناعادلانهترین نوع تربیت کودکان است که آنان را به گمراهی میکشاند و از طرفی به تدریج از این که والدینشان را الگو قرار دهند، امتناع میکنند.»
این مربی مهدکودک اضافه میکند: «در سنین بالاتر کودکان و نوجوانان نیاز دارند احترامشان حفظ شود تا نحوه احترام گذاشتن را بیاموزند و این به معنی خشکی روابط بین والدین و فرزندان و نبود صمیمیت نیست، بلکه به معنی رابطه دوستانه همراه با احترام است. به گفته اصولی، جوک و لطیفهگفتن برای فرزندان هیچ مشکلی ندارد، به شرطی که بدانیم این لطیفهها حریم پدر و مادر و فرزندان را خدشهدار نمیکند.»
بسیاری از روانشناسان کودک معتقدند ارتباط بسیار نزدیکی بین چگونگی رفتار یک کودک و احساسات درونی او وجود دارد، والدینی که به احساسات فرزندان خود احترام میگذارند و آنها را به تصمیمگرفتن به طور مستقل تشویق میکنند، به بهبود رفتار کودکانشان بیشتر کمک میکنند. آنان توصیه میکنند اگر فرزند شما مرتکب اشتباهی میشود باید از جانب شما مطمئن باشد که احترام و شخصیتش حفظ میشود و هیچگاه مورد سرزنش قرار نمیگیرد، در این صورت فرصت مییابد که مشکلات خود را با شما مطرح کند.
برای حفظ احترام به فرزندان سعی کنید با آنان به صورت امری صحبت نکنید، این شیوه ارتباط با فرزندان اثر بسیار بدی روی آنان میگذارد و گاهی آنان را وامیدارد که لجبازی کرده و با جواب تندی پاسخ والدین را بدهند. بسیاری از والدین ضعف اخلاقی یا رفتاری نوجوان خود را به صورت «سرکوفت» با الفاظ زشت به او تذکر میدهند. در این صورت نوجوانان براحتی یاد میگیرند که اگر از والدینشان خطایی دیدند همان الفاظ را به زبان بیاورند.
بسیاری از همسران تصور میکنند که چون عاشق همسرشان هستند به بهانه دلسوزی و محبت میتوانند استقلال او را بگیرند یا در کارهای شخصی او دخالت کنند و حتی با تندی با او برخورد کنند. حمید ک. یکی از همین افراد است که میگوید: «همسر من زیاد اشتباه میکند؛ در خرید، در پختن غذا، در رفتار با دیگران و اعتماد به آنها ، در رانندگی، در تربیت فرزند و ... من هم دایم به او گوشزد میکنم اما نمیپذیرد. همسرم میگوید شخصیتش را خرد میکنم، او را سرزنش میکنم اما من این منظور را ندارم!»
خانوادههایی مانند خانواده حمید کم نیستند، متاسفانه بسیاری از ما به بهانه عشق حس استقلال همسرمان را به رسمیت نمیشناسیم، به دلیل وابستگی به او، میکوشیم تا او را محصور کنیم.
چنین رفتاری باعث بروز برخوردهای غیرمنتظره و مقابله به مثلهای خشن بین همسران جوان میشود.
روانشناسان و مشاوران خانواده به این همسران توصیه میکنند:
ـ از ارعاب و تشر زدن به یکدیگر پرهیز کنید، چون فضای خانه شما را از آنچه هست تیره و تارتر میکند.
ـ پیشداوری و قضاوت نکنید. به همسرتان اعتماد کنید، آنقدر که مانع پیشداوری شما نسبت به رفتار و عادتهای او شود و او را از احساسات درونیاش دور کند.
ـ توهین و گستاخی بدترین شیوه ارتباطی است، بسیاری از ما پرخاشگریم. زود به خشم میآییم و زود از کوره درمیرویم و زبان به هتاکی میگشاییم، بسیار دشوار ولی شدنی است که با سکوت جواب هتاکی طرف مقابل را بدهیم و او را وادار به شرمندگی کنیم.
ـ انتقاد آری، ملامت خیر؛ متاسفانه عیبجویی و غر زدن یکی از شایعترین شیوههای ارتباطی است که احترام همسران را لگدمال میکند. کافی است نقطهضعفی از شما دیده شود. آن را دائم به شما گوشزد میکند، در چنین حالتی عشق و علاقه بین شما در معرض آسیب جدی قرار میگیرد.
شاهکلید داشتن ارتباط محترمانه با همسر
واکاوی مقالات علمی صاحبنظران درباره حفظ حریم خود با همسران نشان میدهد با رعایت نکات ریز اخلاقی میتوان احترام متقابل را حفظ کرد، احترامی که به طور قطع بر تربیت فرزندان نیز موثر خواهد بود.
ـ به خانواده همسرمان نیز مانند خانواده خود احترام بگذاریم. بسیاری از ما وقتی از اشتباه همسرمان به ستوه میآییم، از مادر و پدر و اقوام همسرمان مایه میگذاریم، اینگونه افراد باید منتظر باشند تا در آینده چنین عکسالعملی را از همسر و فرزندان خود مشاهده کنند. از سوی دیگر لازم است با خانواده همسرمان همانگونه رفتار کنیم که با خانواده خودمان. بسیاری از افراد، صبر و حوصله کافی برای پذیرایی از مادر و پدر خود دارند، از مصاحبت با خواهر و برادرشان لذت میبرند، اما حوصلهشان از یک روز همنشینی با خانواده همسر سر میرود.
ـ در صورت بروز اختلاف با همسر، از درمیان گذاشتن موضوع با دیگران، حتی نزدیکترین خویشاوندان پرهیز کنیم، زیرا این کار نهتنها اختلاف را گسترش میدهد که آبروی همسرمان نیز خدشهدار خواهد شد.
ـ به آداب و عادات خانواده همسرمان احترام بگذاریم. وقتی همسر را با خوی و عاداتش پذیرفتهایم باید بدانیم که همسرمان در خانوادهای رشد کرده که عادات و آداب خاص خود را دارد، حتی اگر پایبند عادات و رسوم آنان نیستیم، تلاش کنیم که به این سنتها احترام بگذاریم. بسیاری از همسران آداب و عادات خانواده همسر را مورد ریشخند قرار میدهند، این کار باعث میشود که انتخاب خودمان را مورد استهزا قرار دهیم، چون همسرمان ثمره همان خانواده است.ـ گاهی لازم است، همزمان به تنهایی به دیدار پدر و مادرش برود، باید بپذیریم که گاهی پدر و مادر نیازمند درد دل با فرزندانشان هستند، اجازه بدهیم همسرمان حق این را داشته باشد که به تنهایی به دیدار خانوادهاش برود، حتی با دوستانش قرار ملاقات بگذارد و شاید روزی یا ساعاتی را در خودش فرو برود. این کار به ارتباط عاطفی شما و همسرتان لطمهای نخواهد زد.و به یاد داشته باشیم که خانه محل ارتباط عاطفی اعضای خانواده است؛ غر زدن، دستوردادن، سرکوفتزدن و ... میتواند به این فضا آسیب بزند.
منبع: چاردیواری/ کتایون مصری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: