آمنه می‌گوید، متهم تا کنون دیه 128 میلیون تومانی را به او پرداخت نکرده است

اعتراض «آمنه» به آزادی خواستگار اسیدپاش

آمنه بهرامی با مراجعه‌به دفتر دادستان کل کشور نسبت به آزادی پسر اسیدپاش اعتراض کرد.
کد خبر: ۵۰۵۹۲۰

به گزارش مهر، مجید ـ پسر اسیدپاش ـ شامگاه سه‌شنبه با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد. مجید از جنبه عمومی جرم اسیدپاشی به ده سال حبس محکوم شده بود که شش ماه از این مدت به خاطر تمکین محکوم‌علیه به رای کاسته شد. با کم شدن این شش ماه، 9 سال و نیم از مدت حبس او باقی مانده بود که یک سوم این محکومیت نیز در عید فطر امسال مشمول عفو شد. او بقیه محکومیت خود به حبس را طی سال‌های گذشته گذرانده بود که بر این اساس از زندان آزاد شد.

مجید همچنین به چهار سال و نیم تبعید محکوم شده بود که باید این محکومیت خود را هم بگذراند.پس از اعلام خبر آزادی مجید از سوی قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، آمنه با حضور در دفتر حجت‌الاسلام اژه‌ای ـ دادستان کل کشور ـ به آزادی مرد اسیدپاش اعتراض کرد.

قربانی اسیدپاشی در این باره گفت: متهم مدعی شده 50 میلیون تومان دیه به من داده است که این موضوع صحت ندارد و تاکنون هیچ پولی بابت دیه دریافت نکرده‌ام. این در حالی است که پنج سال قبل دیه اعضای آسیب دیده بدنم 128 میلیون تومان اعلام شده بود.

آمنه افزود: مجید در حالی آزاد شده است که او شاکی خصوصی داشته و نمی‌توانسته از عفو استفاده کند. به همین خاطر امروز به دفتر دادستان کل کشور رفتم و موضوع را اعلام کردم. مجید هنوز دیه مرا پرداخت نکرده و نباید او را آزاد می‌کردند.

پرونده جنجالی آمنه، بعدازظهر یکی از روزهای آبان 83 گشوده شد. در آن زمان، دختر جوان در حال بازگشت از محل کارش به خانه بود که در نزدیکی پارک رسالت، پسری جوان به او نزدیک شد و به‌صورتش اسید پاشید. با فریادهای دلخراش دختر جوان، شاهدان به کمک او شتافتند و وی را به بیمارستان رسالت منتقل کردند. سپس به بیمارستان مطهری و مدتی بعد به بیمارستان لبافی‌نژاد انتقال یافت. درحالی‌که آمنه روی تخت بیمارستان بستری بود، جوان اسیدپاش که مجید نام دارد، از سوی پلیس دستگیر شد.

با دستگیری مرد جوان معلوم شد که وی خواستگار آمنه بوده اما وقتی از او جواب رد می‌شنود، تصمیم به اسیدپاشی به‌صورت او می‌گیرد. در آن زمان آمنه درباره این حادثه گفت: وقتی در دانشگاه درس می‌خواندم متوجه شدم یکی از دانشجویان به نام مجید به من علاقه‌مند شده است. حتی چند بار خانواده‌اش با منزل ما تماس گرفتند اما مادر من به‌دلیل مخالفت من با این ازدواج و تفاوت‌هایی که بین خانواده‌های ما وجود داشت، به او جواب منفی داد. بعد از آن بود که مزاحمت‌های مجید شروع شد تا این‌که روز حادثه، او در مسیر برگشتم به خانه، کمین کرد و به‌صورتم اسید پاشید.

در حالی‌که پسر جوان با دستور قضایی راهی زندان شده بود، مداوای آمنه در ایران، سپس در اسپانیا ادامه یافت اما هیچ‌کدام از این درمان‌ها نتیجه‌ای نداد و آمنه بینایی هر دو چشم خود را از دست داد. به این ترتیب وقتی پرونده اسیدپاشی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم پرونده ششم آذر 87 در شعبه 71 پای میز محاکمه قرار گرفت، قضات دادگاه مجازات سنگینی را برای او در نظر گرفتند.

آنها در پایان جلسه محاکمه با توجه به اصرار آمنه برای صدور حکم قصاص و این‌که خودش باید با ریختن اسید، بینایی چشمان مجید را بگیرد، قضات به قصاص دو چشم متهم به شیوه‌ مورد درخواست شاکی و پرداخت دیه‌ جراحات وارد شده به شاکی رای دادند و مدتی بعد این رای در دیوان‌عالی کشور تائید شد تا شمارش معکوس برای قصاص چشمان مجید آغاز شود.در حالی که قرار بود حکم اسیدپاشی در بیمارستان دادگستری اجرا شود، آمنه در آخرین دقایق از قصاص چشم گذشت کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها