در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل در ادامه با بررسی زندگی خصوصی مقتول پی بردند او با مردی بهنام یاسر در ارتباط بود و قبلا آن دو تصمیم داشتند با هم ازدواج کنند اما بتازگی بروز اختلافاتی سبب شده بود ساناز از نشستن پای سفره عقد منصرف شود. تجسسهای پلیس درباره یاسر فاش کرد او با اینکه مردی متاهل است بعد از آشنایی با ساناز خودش را مجرد معرفی کرده و این دختر را فریب داده اما سرانجام دستش رو شده بود. افشای این جزئیات باعث شد مرد متاهل بازداشت شود. او که ابتدا منکر قتل بود بالاخره به کشتن دختر موردعلاقهاش اقرار کرد و گفت: من به ساناز علاقه داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم اما وقتی فهمید دروغ گفتهام و متاهل هستم دیگر حاضر نشد به رابطهاش با من ادامه بدهد. خیلی او را دوست داشتم و به هیچ قیمتی نمیخواستم وی را از دست بدهم به همین دلیل سعی کردم با خواهش و التماس او را راضی به ادامه رابطه کنم. وقتی به هدفم نرسیدم از در تهدید وارد شدم اما این ترفند هم فایدهای نداشت و ساناز گفت اگر باز هم مزاحمش شوم همه چیز را به همسرم خواهد گفت. اگر او این کار را میکرد زندگیام از هم میپاشید. برای همین نقشه قتل ساناز را طراحی کردم. روز حادثه به این بهانه که میخواهم برای آخرین بار با وی صحبت کنم قرار ملاقات گذاشتم، از قبل مقدار زیادی داروی قلب خریده و در نوشابه حل کرده بودم و آن را به خورد ساناز دادم. وقتی او از حال رفت فرار کردم.
قانون درباره ازدواج مجدد چه میگوید؟
هدی عمید،وکیل پایه یک دادگستری :ازدواج مجدد از آنجا که ریشه در قوانین اسلامی دارد در بیشتر کشورهای اسلامی تحت شرایطی پذیرفته شده است. در قوانین ایران نیز اگرچه مجوز آن همیشه وجود داشته است اما شرایط آن، چگونگی وقوع آن و... از موارد جنجال برانگیز قوانین خانواده و مجازات در ایران بوده است. در سال 1353 دو ماده 16 و 17 از قوانین خانواده مربوط به ازدواج مجدد بوده است که ماده 16 عنوان میکرد ازدواج مجدد مرد تنها تحت شرایطی و با کسب مجوز از دادگاه ممکن بود و ماده 17 نیز ضمانت اجرایی کیفری ماده 16 بوده است.
در سال 1363 شورای نگهبان ماده 17 را خلاف شرع تشخیص داد و از آن موقع تاکنون در واقع هیچ مجازاتی برای ازدواج مجدد مردان وجود ندارد. تنها فرضی که در حال حاضر برای مجازات وجود دارد زمانی است که مردی بدون اجازه دادگاه ازدواج مجدد کند و آن را به ثبت نرساند، به حبس تا یک سال محکوم میشود. «به منظور حفظ کیان خانواده ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است، چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یکسال محکوم میشود.
بنابراین ازدواج دائم با همسر دوم چنانچه به ثبت برسد هر چند بدون رضایت همسر اول باشد فاقد جنبه کیفری است و اگر به ثبت نرسد مشمول مجازات در ماده 649 قانون مجازات اسلامی خواهد بود. به عبارت دیگر ثبت واقعه ازدواج تشریفاتی است و ربطی به صحت نکاح ندارد.
اما بند ۱۲ شرایط ضمن عقد نکاح میگوید اگر زوج همسر دیگری اختیار کند زوجه برای طلاق، وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر دارد که میتواند پس از اخذ مجوز از دادگاه خود را مطلقه کند که متاسفانه در رای وحدت رویه اخیر دیوانعالی کشور مبنی بر اینکه «با اثبات عدم تمکین، حق طلاق زوجه قابل اعمال نیست». این شرط تا حد زیادی کارایی خود را از دست داده است. البته بسیاری از حقوقدانان معتقدند این رای وحدت رویه شامل وکالتهایی نمیشود که زوجه به صورت مطلق بعد از عقد ازدواج و در دفترخانههای اسناد رسمی برای مطلقه کردن خود از زوج میگیرد.
بهرغم اینکه هستند فقهایی که ازدواج مجدد مرد بدون رضایت همسر اول را حرام و گناه میدانند و این عقد را بدون اثر حقوقی میدانند اما در حال حاضر هیچ مجازات محکم و روشنی درخصوص ازدواج مجدد وجود ندارد. اما آنچه در عمل اتفاق میافتد به ما نشان میدهد ترس این مردان نه از قانون و دادگاه و پلیس؛ بلکه از آبرویی است که ممکن است از دست بدهند.
جامعه دچار آنومی است
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس: همیشه این سوال برای کارشناسان اجتماعی مطرح است که خشونت از کجا میآید؟ بر کسی پوشیده نیست که خشونت یک شبه بروز نمیکند و صحبت یک شب و دو شب نیست.
میان فقر، بیکاری و تورم با افزایش جرم و خشونت در کشور رابطهای صد درصد مستقیم برقرار است. یعنی وقتی فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه بوجود بیاید، ما شاهد انفجار رفتاری خواهیم بود. به همین دلیل در جوامع در حال توسعه شاهد طلاق و رفتار بد والدین با کودک در درون خانواده و پرخاشگریهای افراد با یکدیگر در کوچه وخیابان هستیم.
این مساله باعث میشود بتدریج خشونت در خانواده شکل بگیرد و سپس به درون جامعه راه پیدا کند و از درون جامعه خشونت دوباره به درون خانواده باز میگردد.
بررسیهای محققان نشان داده که ریشههای خشونت به پیش از تولد کودک بر میگردد، به زمانی که او هنوز در بطن مادر است و مادر درگیر استرس و ناراحتی و عصبانیت است. اما رفتارهای نادرست پدر و مادر با کودک هم دلیــل دارد و نشأت گرفته از فشارهای اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، تورم و شکاف طبقاتی است که به درون خانواده نفوذ میکند و وقتی فرد بیکار میشود و نمیتواند مایحتاج خانواده خود را تامین کند روی به خشونت میآورد.
عواقب این مشکلات اجتماعی جامعه را رها نمیکند و زمانی که چنین اتفاقاتی افتاد، به ما یادآوری میشود که ریشه مشکلات کجاست. جامعه دچار آنومی است. علاوه بر هزار و یک مشکل، امکان تفریح و شادی نیز در جامعه نیست و هر روز یک بحران جدید به وجود میآید. روابط موازی هم از همین بحران هاست.
فقدان تفریحات مناسب و شادی و نشاط در جامعه و وجود فقر، بیکاری، طلاق و دشوار شدن شرایط ازدواج برای جوانان در مجموع باعث میشود در جامعه پرخاشگری، خشونت، ستیزهگری، دعوا، جرم و جنایت و ورود به اعتیاد و فحشا، دزدی و ارتشا صورت بگیرد.
امروزه دیگر همه بر این عقیده هستند این جامعه است که خشونت را بر فرد تحمیل میکند و هیچ کس به صورت فردی و ذاتی و بالفطره خشن نیست. یعنی فرد معلول است و جامعه عامل است. از مسئولان تا بنده معلم مقصر هستیم که افراد پرخاشگر، مجرم و معتاد میشوند. بنابراین ریشه این موارد اجتماعی است. همه ما در قبال این مسئول هستیم.
سیاست گاهی جواب میدهد
کلثوم کریمینژاد روانشناس: واکنشی نظیر آنچه این جوان از خود نشان داده از مشکلات روانی اوحکایت دارد. برای برخورد با چنین فردی باید تمهیدات ویژه اندیشید و نمیتوان مثل یک آدم نرمال به او پاسخ رد داد. بدون شک چنین فردی اعتماد به نفس یا به اصطلاح عزت نفس ندارد. کسی که چنین بیمنطق انتقام میگیرد، خودباوری ندارد و در واقع احترامی برای خودش قائل نیست.
این مرد بهدلیل اینکه عزت نفس و اعتماد به نفس نداشته در برابر نه گفتن دختر، این واکنش عجولانه را از خود نشان داده است. در مورد اینکه چرا این پسر چنین کار زشتی کرده، میتوان تحلیلهای بسیاری کرد، اما این را هم باید بررسی کنیم که در برخورد با چنین فردی چه باید کرد.
این فرد نسبت به خطایی که انجام داده واقف بوده و خود را در مرحلهای میدیده که نه راه پیش دارد و نه راه پس. به دختری که میخواسته نرسیده، گرچه از روی دروغگویی خودش. زمانی که با تهدید دختر روبهرو میشود، ناگهان همه زندگی خود را از دست رفته میبیند. مطرح کردن این مساله به هیچ عنوان به معنی تائید این عمل نیست، بلکه میخواهیم بررسی کنیم که دختر خانمها به چه شیوهای میتوانند خود را از واکنشهای خشونتبار خواستگارشان در امان نگه دارند. خشونتهایی که گاهی به صورت اسید پاشی و گاهی هم به این شیوه بروز میکند. به همین خاطر بر شیوه درست جواب رد دادن دختر خانمها تاکید میکنم.
اگر مردی که اعتماد به نفس ندارد و از عزت نفس بیبهره است، احساس کند که جواب نه دختر مورد علاقهاش به خاطر مرد دیگری بوده، نسبت به دختر احساس تنفر پیدا میکند و بخش ناسالم درونش بیدار میشود و بهدنبال آن دست به عملیات تخریبی و کارهای نادرستی میزند که میتواند انواع خشونتها و جرایم ناموسی اینچنینی را شامل شود. اگر مرد احساس کند دختر خانم او را نمیخواهد و جواب نه وی بهخاطر ناتوانی و ضعف فرد بوده، باز بهم میریزد و تعادل روانی خود را از دست میدهد و دست به انتقامجوییهای بیمنطق میزند.
اگر دختر خانم به مرد بگوید به این دلیل او را نپذیرفته که خواستگار بهتری دارد و شخص دیگری را به او ترجیح میدهد، باز هم از کوره در میرود و ممکن است دست به هر کاری بزند. توجه داشته باشید که حالت اول و سوم با هم متفاوت هستند. در حالت اول دختر صحبت از عشق میکند و میگوید کس دیگری را دوست دارد. در حالت سوم میگوید که خواستگار بهتری دارد، اگر چه عشق در میان نیست. در هر دو حالت خواستگار دچار خشم میشود و احساس ضعف و ناتوانی میکند.
نکته مهم دیگر عدماستفاده از تهدید است. تهدید باعث ایجاد ترس در فرد میشود و زمانی که ترس بسیار بزرگ است، واکنش به آن هم هیجانی، غیرعقلانی و به صورت مبالغهآمیز خواهد بود. بسیاری از قتلها ریشه در ترسی دارند که قاتل نمیدانسته چطور از آن رهایی پیدا کند.
سارا لقایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: