در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آیت الله هاشمی رفسنجانی عملیات مرصاد را که چند روز بعد از قبول قطع نامه در مرداد 1367 آغاز شد در خاطرات خود اینگونه روایت می کند:
چهارشنبه 5 مرداد 12 ذیحجه 1408 27 جولای 1988
آقای سنجقی با تلفن بیدارم کرد و گفت: نیروهای ما در سه راهی شرق اسلام آباد هستند و در طرف باختران به جای دیروز برگشتهاند و شب مقداری جلو رفته بودند. معلوم میشود منافقین نیروی تازه وارد کردهاند. نیروی زیادی برای این اقدام خود به داخل ایران آوردهاند و اسرای آنها گفتهاند که بنا داشتهاند از محور سنندج هم بیایند و از دو محور به طرف تهران حرکت کنند خیلی تصمیم احمقانهای است. لابد متکی به تحلیلهای جاهلانه و اطلاعات ناقص چنین اشتباهی کردهاند و فرصت خوبی به وجود آمده که در اینجا آنها را منهدم کنیم و شرشان را کم کنیم. به نیروی هوایی و هوانیروز گفته شد که امروز در انهدام آنها توان کامل را به کار گیرند.
در اخبار رادیو آمریکا و انگلیس در مورد اظهار من در خصوص شرط آزاد سازی اموال ما در آمریکا به عنوان دلیل حسن نیست آمریکا قبل از مذاکره یا کمک ما به آزادی گروگانهای آمریکا، حساسیت زیادی نشان داده شد و به نظر میرسد جریان صلح و ختم جنگ در سازمان ملل به مرحله جدی رسیده است، موضع جهانی نسبت به ما خوب است.
آقای شمخانی اطلاع داد یکی از منافقین با حالت استیصال با ماشین معمولی خودش را به خاکریز زده که هلاک شده و نقشهای از ماشین او به دست آمده که نشان میدهد برنامه منافقین این بوده که در چهار مرحله به باختران، همدان، تاکستان و تهران بروند که نشان احمقی و غرور آنها است. مهدی خودمان رفت و از خط بازدید کرد و آمد و گفت آن نقشه و کالک را در آنجا دیده است.
آقای (حمید) تقوی معاون حفاظت اطلاعات نیروی زمینی سپاه آمد و اسناد مربوط به شناسایی کامل نظامی عملیاتی از باختران تا قزوین و کالک مربوطه را آورد این اسناد نشان میدهند، آنها خود را برای عبور نظامی از این مسیر آماده میکردهاند. اما دلیلی نیست که در همین زمان و در ادامه همین عملیات باشد، مگر اینکه در دست عمل کنندگان بوده است. به نظرم میرسد مسئولان نظامی این محور قضیه را بیش از آنچه هست، بزرگ میکنند و به احتمالات بهای زیادی میدهند، شاید هم از لحاظ نظامی حق با آنها باشد.
آقای (منصور) ستاری (فرمانده نیروی هوایی) میگوید خلبانان در منطقه ماموریت، نیروی زیادی از دشمن نمیبینند از امروز خلوتتر است، یا رفتهاند و یا نابود شدهاند و یا استتار کردهاند.
احمد آقا برای تشویق امام از خلبانان مشورت کرد موافقت کردم. آقای سنجقی و مهدی را برای آوردن خبرهای صحیح به خط مقدم فرستادم. عصر آقایان فلاحیان و رازینی آمدند. درباره دادگاه زمان جنگ و بازرسی ویژه و امور جاری جنگ مذاکره شد. اخیرا امام حکم محکمی به آقای رازینی برای تشکیل دادگاه و محاکمه مقصران در جنگ دادهاند ولی در اجرا اشکالاتی خواهد داشت.
آقای سنجقی و مهدی برگشتند و گفتند نیروها آماده شدهاند که امشب به مواضع منافقین در جاده باختران- اسلام آباد حمله کنند. به نظر میرسد طولانی شدن بیشتر مقاومت آنها در منطقه به صلاح نیست باید فشار آورد.
پنجشنبه 6 مرداد 13 ذیحجه 1408 28 جولای 1988
اول وقت آقای سنجقی و آقای نورعلی شوشتری فرمانده قرارگاه نجف اطلاع دادند که از دیشب از چهار محور به منافقین حمله شده، از تنگه چهار زبر و گردنه حسن آباد و سه راهی اسلام آباد و داخل شهر اسلام آباد و در همه محورها به پیش رفتهایم و پیشرفت ادامه دارد و آقای نورعلی شوشتری امید دارد که امروز کارشان یکسره خواهد شد و حدس میزند حدودا چهار هزار نفر در منطقه هستند. اگر به خوبی پیش برود ضربه غیر قابل جبرانی به آنها وارد خواهد شد.
نخستوزیر تلفنی از تداخل کار آقای احمد وحیدی فرماندار نظامی کرمانشاه با استانداری گفت و چاره جویی کرد.
آقای سیروس ناصری سفیر ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو از تهران تلفنی گفت اصرار عراق بر مذاکره مستقیم را در شورای امنیت به این گونه حل کردهاند که این گونه موارد را به حکمیت آقای خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل واگذار کردهایم.
پس از اطمینان از شکست حمله مشترک منافقین و عراق و تثبیت وضع، ساعت هفت به سوی همدان حرکت کردیم. ساعت ده و نیم به پایگاه نوژه رسیدیم. با فرماندهان پایگاه و خلبانها گفتوگو کردم. از عملیات علیه منافقین خیلی راضی بودند. با شوق برای زدن و بمباران آنها میروند کینه عجیبی نسبت به آنها پیدا کردهاند.
از باختران خبر گرفتیم. معلوم شد درگیری در جاده اسلام آباد- باختران نزدیک به پایان است و منافقین حسابی قلع و قمع میشوند. از خلبانها تشکر کردم. در روز گذشته عراق پایگاه را بمباران و رادار را منهدم کرده است. گفتند بمبهای خوشهای به کار میبرده که در فضا منفجر میشود و حدود ششصد بمب کوچک را به زمین می ریزد که با فیوزهای زمان بندی شده تا شش ساعت بعد منفجر میشوند. تلاشهای جالبی برای خنثی کردن آنها کردهاند. یک نمونه از بمب کوچک منفجر شده با تیر را به مهدی دادند. چتر هم دارد.
از خلبانها و افسران حاضر در آنجا نظراتشان را درباره آتش بس پرسیدم. جواب جالبی دادند و گفتند ما جان بر کف در خدمت نظام و امام و کشوریم هر چه که صلاح بدانند اطاعت میکنیم. با هواپیما به تهران آمدیم و نزدیک ظهر رسیدیم. مراجعات زیادی درباره مسائل جاری و مخصوصا مربوط به آتش بس داشتیم.
از جبهه خبر دادند که کار جاده تمام شده و نیروها به طرف شهر اسلام آباد و جنگلهای اطراف برای تعقیب منافقین فراری می روند. میگویند در شنودشان شنیده میشود که به رجوی و صدام دشنام میدهند که آنها را به قتلگاه فرستادهاند. عصر سرتیپ جمالی آمد و نتیجه مذاکره با هیئت فنی سازمان ملل برای مقدمات آتش بس را آورد توافقها را خواند. چند تذکر اصلاحی دادم. میخواست که در تبلیغات عملیات مرصاد از نیروی زمینی ارتش هم بگویند گفتم در حدی که شرکت داشتهاند گفته شود. هوانیروز و نیروی هوایی مستقل عمل کردهاند.
وزیر نفت آمد. درباره خریدهای دفاعی مشورت کرد و بر حل مسائل با غرب برای استفاده از آنها در اجرای قطعنامه و کمیته تعیین متجاوز تاکید داشت. آقایان محمد جواد لاریجانی و سیروس ناصری برای مشورت در امور مذاکرات و شورای امنیت و اجرای بندهای قطعنامه و کیفیت برخورد با آمریکا و انگلیس و روسیه آمدند. وزارت خارجه کمیتهای در وزارتخانه برای هدایت کار تنظیم کرده که امور را هدایت کنند.
شب از منطقه خبر دادند که اسلام آباد را پاکسازی کردهاند و به سوی کرند پیش میروند و تلفات منافقین سر به چهار هزارنفر میزند و بیش از یک هزار خودرو به همراه داشتند.
با آیتالله خامنهای که در خوزستانند و آقای نخستوزیر درباره امور جنگ مذاکره کردم. آقای محمد علی نظران دبیر شورای عالی دفاع و مسئول کمیسیون اسرا گزارشی از مذاکره هیئت صلیب سرخ داد که برای مقدمات تبادل اسرا آمدهاند.
جمعه 7 مرداد 14 ذیحجه 1408 29 جولای 1988
آقای ابراهیم سنجقی و آقای علی فلاحیان گزارش وضع منطقه را دادند. نیروهای ما کرند را هم گرفتهاند. آنها در هفت کیلومتر اطراف کرند راه را بستهاند و منافقین در حال فرار را منهدم میکنند. تلفات زیادی در آنجا به آنها وارد کردهاند به نخست وزیر گفتم که با ستادش به خوزستان سفر کند. به آقای سید محمد خاتمی درباره تلفات مرصاد تذکراتی دادم. آقای فلاحیان گفت یک زن فرانسوی که همسر یکی از منافقین است، مجروح و اسیر شده است. احمد آقا تلفنی صحبت کرد و گفت امام از مجموع حوادث قطعنامه و بعد از آن خیلی خوشحالند و میگویند هدایتی الهی در کار است که کارها این گونه خوب پیش میرود.
برای نماز جمعه به دانشگاه رفتم. مردم از عملیات مرصاد و شکست منافقین خوشحالند. عصر اطلاعات بیشتری از تلفات منافقان دادند و گفتند تا آن طرف مرز تعقیبشان کردهاند و افراد متفرقه در روستاها و جنگلها را تحت تعقیب قرار دادهاند. وزارت خارجه اطلاع داد که شوروی به سفیر ما گفته است که در شورای امنیت سازمان ملل، از موضع ایران در ختم جنگ حمایت میکنند. عصر و شب کارهای عقب مانده را انجام دادند.
شنبه 8 مرداد 15 ذیحجه 1408 30 جولای 1988
تا ساعت 9 صبح کارها را انجام دادم. به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم و کارهای چند روز سفر را انجام دادم. آقای مرتضی کتیرایی برای امور مجلس آمد. آقای صیاد شیرازی برای عملیات مرصاد آمد و درباره جمع بندی و نقد کار نظراتی ابراز کرد راضی است.
آقای محسن رفیق دوست برای امور جنگ آمد و طرحی برای ادغام وزارتخانههای سپاه، دفاع و صنایع نظامی آورد. آقای فروتن برای مشورت در شغل آینده و پذیرفتن مدیریت بازداشتگاهها آمد.
عصر در جلسه ستاد شرکت کردم. آقایان شمخانی و محمد باقری مسئول اطلاعات نیروی زمینی سپاه عملیات مرصاد را توضیح دادند. تدارکات منافقین خیلی وسیع بوده و ضربه وارده بر آنها خیلی عمیق است. یکصد و بیست تانک زرهی دجله، شصت نفربر و ششصد خودرو دیگر، حدود پنج هزار رزمنده و همین تعداد پشتیبانی و تدارکاتچی و طرح رسیدن به تهران، خیلی احمقانه و ساده لوحانه و هفتاد درصد انهدام. درباره انجام عملیات انهدامی علیه دشمن بحث شد. قرار شد اگر آنها اقدامی نکنند. ما هم نکنیم. خبر رسید که عراق از قصر شیرین هم عقب نشسته است.
شب جلسه سران قوا داشتیم. درباره جنگ و آتش بس صحبت بود. تصویب شد برای رسیدن به صلح جدی باشیم و نگذاریم موانع کار را خراب کند. درباره سازمان نیروهای مسلح هم صحبت شد. دیر وقت به خانه رسیدم.
یکشنبه 9 مرداد 16 ذیحجه 1408 31 جولای 1988
دکتر روحانی آمد و راجع به طرح ادغام نیروهای زمینی ارتش و سپاه مذاکره کردیم، وحدت نظر داشتیم. بنا شد بیشتر بحث شود. آقای محسن رضایی اطلاع داد که دشمن در غرب، تقریبا همه جا به مرزها برگشته است. اجازه عملیات انهدامی خواست که موافقت نکردم. آقای حسین پروین رئیس ستاد لشکر 10 سیدالشهدا (ع) تلفنی گفت نیروهای اعزامی اکثرا پشتیبانی هستند که لشکر نیاز ندارد و نیروی رزمی مورد نیاز است عصر هم در منزل مطالعه میکردم.
خبر رسید که عراق در منطقه شیلر برای گرفتن ارتفاعات مرزی، تک کرده که رفع شده است. برای جواب دادن با یک عملیات انهدامی مشورت کردیم که نتیجه عدم اقدام بود.
آقای محمد ری شهری وزیر اطلاعات خواست که سپاه، اطلاعات به دست آمده در سرکوب منافقین در باختران را در اختیار وزارت قرار دهند. مهدی و یاسر مشغول تدارک سفر به جبههاند و اجازه تردد در منطقه برای مهدی خواستند که بتوانند به محورها سر بزند و از نیازهای و اوضاع نیروها مطلع شود و یاسر به عنوان رزمنده به لشکر ملحق شود.
شب محسن گروه طراح و سازنده موشک سجیل را آورد. جمع کوچکی در حد دیپلم و بعضی لیسانس هستند و موشک یکصد و سی کیلومتری زمین به زمین با بدنه فایبر گلاس و سوخت جامد ساختهاند که از دیگران که گروه علمی با امکانات زیاد دارند. سادهتر و ارزان تر است قرار شد تشویق و حمایت شوند. عفت و بچهها به مهمانی رفته بودند و من تنها شام خوردم.
آقای سیروس ناصری از وزارت خارجه اطلاع داد که گویا روز پنجشنبه بنا است آتش بس اعلان شود. عراق هنوز بر مذاکره مستقیم با ایران قبل از هر چیز اصرار دارد.
دوشنبه 10 مرداد 17 ذیحجه 1408 1 آگوست
ساعت 9 صبح به مجلس رسیدیم. در گزارشها بیشتر توجه به سازمان ملل و قطعنامه شورای امنیت است. فشار جهانی بر عراق آمده است و برای اولین بار بعد از انقلاب، احساس همدردی جهانی نسبت به موضع ایران دیده میشود و زمزمه محکومیت عراق به خاطر استفاده از سلاح شیمیایی به گوشها میرسد.
هیئت مدیره کنفرانس دفاع و تجاوز آمدند که قرار است هفته آینده در تهران برگزار شود. گزارش کار و فهرست مقالات و توضیح درباره شخصیتهای شرکت کننده و برنامهها دادند. ستاد تبلیغات جنگ آن را اداره میکند.
به آقای محمدجواد لاریجانی گفتم که آقای ولایتی در سازمان ملل در خصوص مذاکره مستقیم سختگیری نکنند. آقای مرتضی کتیرایی برای کمک های مردمی به جنگ آمد. شکایتی از اعضای دفتر به خاطر اختلافات خودشان داشتیم. آقای رفیق دوست آمد. نگران آینده وزارت سپاه است و از اعمال قدرت ستاد کل در برابر سیاستهای وزارت سپاه ناراضی است. با بهزاد نبوی و بیژن نامدار زنگنه که به کار او مربوط میشوند مسئله دارد.
هیئت رئیس مجلس جلسه داشت. قرار بوده پنجشنبه جلسه علنی داشته باشیم. تصویب شد فعلا جلسه نباشد چون ممکن است مردم را درباره جبهه سست کند. به اسم رفتن به جبهه مجلس را تعطیل کرده بودند بنا شد شنبه آینده در این باره تصمیم گیری کنیم.
شخصی که عصای سیدجمال الدین اسد آبادی را با جام و دعای خیر فرستاده بود آمد. پسر پهلوان علی اکبر خرم درهای است. مدعی است پدرش مرید سید جمال الدین اسدآبادی بوده و او این عصا را به او داده حرفهایش خیلی قابل قبول به نظر نرسید. یک سکه بهار آزادی به او دادم و گفتم عصا و جام و دعا را به موزه مجلس بدهد.
عصر دکتر عباسعلی زالی وزیر کشاورزی آمد و برنامه آینده کشاورزی را گفت و از عدم توجه دولت به کشاورزی گله داشت. سرهنگ ترابی آمد از انهدام منافقین در عملیات مرصاد گزارش داد از آینده ارتش اظهار نگرانی کرد.
آقای سید علی اصغر حجازی از وزارت اطلاعات آمد درباره انهدام منافقین گفت و خواست که به سپاه و ارتش دستور دهم که اطلاعات درباره منافقین را به وزارت اطلاعات بدهند که به طور متمرکز مورد استفاده قرار گیرد دستور دادم. درباره سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای م سلح هم مذاکره کردیم. شب به خانه آمدم. مهدی و یاسر به جبهه رفتهاند. عفت به عروسی دختر آقای صدوقی رفته بود. تنها شام خوردم و خوابیدم.(فارس)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: