یک جانباز قطع نخاع از گردن گفت: مردم و مسئولان باید به اهداف شهدا و جانبازان احترام بگذارند و به وظیفه خود در قبال خون شهدا به خوبی عمل کنند.
کد خبر: ۴۵۰۵۸۵

سردار غلامحسین صفایی ضمن تاکید بر ولایت‌پذیری، دلیل گمراهی مردم در زمان حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) را دور شدن از ولایت ذکر و تصریح کرد: در آن زمان مردم چون مطیع ولایت نبودند و از او فاصله گرفتند به بیراهه رفتند.

وی تاکید کرد: نباید ولایت را تنها بگذاریم و فکر و ذهن ما در راستای اطاعت از ولایت باشد و مسیر زندگی را در این راه طی کنیم.

این یادگار دوران دفاع مقدس گفت: عصاره وفاداری و غیرت در قمر بنی‌هاشم (ع) جمع بود و دلیل این غیرت و وفاداری، ایمان حقیقی و ولایت‌پذیری ایشان بود. ایشان اسوه همه مردان عالم و نمونه فکری و عملی مؤمنین است.

سردار صفایی افزود: در سال 1360 برای اولین بار به جبهه اعزام شدم و در «عملیات طریق القدس» در «تپه‌های الله اکبر» شهر بستان مسئول خط بودم. در اول شب که وارد خط شدیم و خط مقدم دشمن را تصرف کردیم همان اول خط تیر به ناحیه پای من اصابت کرد و مجروح شدم. متاسفانه وقتی مجروح شدم از نیروها عقب ماندم و نیروها رفتند و من تنها شدم. یک مقدار جلوی خونریزی را گرفتم و با وجود اینکه زخمی بودم همچنان در عملیات ماندم. آخر عملیات با یکی از دوستانم رفتیم و به جایی رسیدیم که عراقی‌ها سنگرهای محکمی ساخته بودند و از داخل آن سنگرها به نیروهای ما تیراندازی می‌کردند.

من و دوستم هر کدام از یک طرف به سمت سنگر عراقی‌ها حمله و آن را تسخیر کردیم. نیروهای دشمن تسلیم شدند. در همان نزدیکی دیدم دوستم روی زمین افتاده است. او را برگردانم و دیدم شهید شده است. بوسیدمش و چفیه‌ام را بر رویش انداختم و با او خداحافظی کردم. در کنار دوستم بودم که درد پایم را احساس ‌کردم. غروب بود و نزدیک اذان مغرب. گفتند با خودرو حمل مجروحان بروم.

سپاه زیاد رغبت نداشت من به جبهه برگردم به آنها گفتم خواهش می‌کنم اجازه دهید برگردم چرا که اگر مشغول می‌شدم اجازه بازگشت نمی‌دادند. به هر شکلی که بود اجازه برگشت گرفتم.

روز 17 بهمن‌ماه سال 60 بود. می‌دانستیم عراق در حال حمله به «چزابه» است. شب قبل در سنگر نماز خواندم و به همراه بچه‌ها دعای توسل طبق روال شبهای قبل قرائت شد. روز 17 بهمن ساعت11، چند گلوله پی در پی از ناحیه چپ گردنم رد شد و من از بالای سنگر پایین افتادم و قطع نخاع شدم. در ابتدا فکر کردند که من شهید شده‌ام.

شهید مردانی گفته بود جنازه صفایی را ببرید تا بچه‌ها نبینند چراکه روحیه آنها خراب می‌شودم مرا به همراه شهدا به حسینیه شهدا منتقل کردند وقتی که تعدادی از شهدا در این محل جمع می‌شدند آنها را از قرارگاه به شهر می‌بردند.

پنج تا شش ساعت از مجروحیتم می‌گذشت. زمانی که می‌خواستند شهدا را به اصطلاح بسته‌بندی کنند و عطر و گلاب بزنند و به شهر منتقل کنند فردی که این کار را انجام می‌داده است، می‌گوید: دیدم شکل و روی شما با بقیه شهدا فرق می‌کند بنابراین به بقیه گفته بود که من زنده هستم و متأسفانه من را از کاروان شهدا جدا و به بیمارستان منتقل کرده بودند.

وی به گذشت و ایثار رزمندگان در جبهه اشاره و تصریح کرد: هر کسی تفکر ولایی و اطاعت‌پذیری از ولایت را داشته باشد قطعا خداوند روحیه ایثار را در او افزایش می‌دهد و او همانند رزمندگان در دوران دفاع مقدس خواهد شد. به یاد دارم که دست یکی از رزمندگان مجروح شده و به گوشت و پوست بدنش آویزان بود. این مجروحیت مزاحم شرکت کردن او در عملیات می‌شد بنابراین دستش را زیر پایش گذاشت و جدا کرد تا مزاحمش نباشد.

این یادگار دوران دفاع مقدس یادآور شد: ولایت‌پذیری رزمندگان لطف خدا را شامل حال آنها کرد و باعث شد آنها اینگونه مخلص باشند، وقتی کسی در مسیر خدا حرکت کند خدا به آن ثبات قدم می‌دهد و رزمندگان در آن زمان از خانه، زن و بچه می‌گذشتند تا علیه ظلم بایستند بنابراین نصرت خداوند شامل حال آنها شد.

سردار صفایی با اشاره به خاطره‌ای در این زمینه گفت: شهید «عاقبتی» اهل تربت ‌جام مشهد بود چون می‌خواست ازدواج کند بچه‌ها به او گفتند در عملیات چزابه شرکت نکن اما او یک روز بعد از مراسم ازدواجش به چزابه برگشت و 17 بهمن سال 60 جزو شهدای چزابه بود.

وی با بیان اینکه دشمن امروز با همه توان خود در تلاش است بی‌بند و باری و بی غیرتی را در جامعه ما ترویج دهد، افزود: خوشبختانه علی‌رغم همه اقدامات انجام شده توسط دشمنان، جوانان ما در همه عرصه‌ها به خوبی درخشیده‌اند.

این جانباز قطع نخاع به فداکاری‌های همسران جانبازان اشاره و تصریح کرد: همسرم 31 سال نه با صبر، بلکه با عشق از من پرستاری می‌کند.

وی ضمن اظهار رضایت از جوانان امروز، افزود: مطمئنا جوانان امروز اگر در جبهه حضور داشتند همان فداکاری جوانان دیروز را از خود نشان می‌دادند و قطعا در عرصه‌های حساس جمهوری اسلامی نیز حضوری همراه با گذشت و ایثار خواهند داشت ولی انتظار بیشتری از آنها داریم. تنها انتظارم من این است که مردم و مسئولان به وظیفه خود در قبال خون شهدا به خوبی عمل کنند. البته از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران طلبکار نیستم و جانم را فدای ولایت می‌کنم و همه زندگی تلاش می‌کنم سرباز خوبی برای ولایت باشم.

سردار صفایی با بیان اینکه به اندازه کسی که چشمش را ببندد و باز کند از زمان مجروحیتم تا به امروز بدون درد نبوده‌ام، افزود: این درد جسمی در همه جانبازان وجود دارد و این توقع زیادی نیست که ما بخواهیم همه برای چیزی که شهدا، جانبازان و ... جان و سلامتی‌شان را هدیه کردند و آن حفظ ارزشها و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، احترام قائل شوند. مثلا این توقع زیادی نیست که زنان با حجاب خود و پرهیز از بدحجابی، حرمت خون شهیدانی را که برای حفظ خاک این مرز و بوم و حراست از جان و ناموس مردم این کشور جان خود را نثار کرده‌اند، نگه دارند. وقتی مادر یا خواهر شهیدی پیکر فرزند یا بردارش را پاره پاره دیده است قطعا از دیدن برخی صحنه‌ها در اجتماع آزرده خاطر می‌شود.

وی یادآور شد:به یاد دارم شهیدی را به شهر آوردند. مادر و خواهرش اصرار داشتند که جنازه شهید را ببیند. بچه‌ها که از وضعیت شهید خبر داشتند راضی نمی‌شدند که جنازه را نشان خانواده او بدهند. خواهر شهید جلو آمد و گفت: من خواب شهید را دیده‌ام و می‌دانم وضعیت او چگونه است. با اصرار به آنها اجازه دادند تا جنازه را ببینند. شهید سر نداشت. این خواهر شهید خم شد دستش را زیر کتف برادرش گذاشت، جنازه را کمی بالا آورد و لب بر رگ‌های خونین برادرش نهاد و بوسید.

این یادگار دوران دفاع مقدس گفت: قطعا جانبازان و خانواده‌های شهدا و ایثارگران توقع تشکر ندارند و انتظار ما از خداوند است و تنها خواست ما از مردم این است که به اهداف بلند شهدا و جانبازان احترام بگذارند.

وی یکی از زیباترین لحظات عمرش را دیدار با مقام معظم رهبری ذکر و گفت: تاکنون سه بار با رهبر معظم انقلاب دیدار داشته‌ام. وقتی کسی به مراد و محبوبش می‌رسد قطعا حال بسیار خوشی دارد در آخرین دیدار آقا 108 دقیقه با جانبازان دیدار کردند. روز بی‌نظیری بود. این صحنه را هیچگاه فراموش نمی‌کنم.

سردار صفایی گفت: روز 15 فروردین 1355 در روستای «دهبار» از روستاهای اطراف مشهد متولد شده‌ام .اکنون 55 سال سن دارم و از سال 1360 جانباز شده‌ام و دو فرزند دختر و پسر دارم. (ایسنا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها