از ویژگی‌های دیگر جامعه الگو، برخوردار بودن افراد آن از فرصت‌های یکسانی است که دسترسی و اکتساب آنها می‌تواند زمینه‌ساز عدالت در ابعاد مختلف آن شود به این معنی که بر مبنای استدلال برابری همه انسان‌ها در قبال قوانین، و به منزله دانه‌های شانه بودن آنان در بهره‌مندی از مواهب طبیعی، نظام حقوقی و نظام اقتصادی باید چنان شکل بگیرند که امکان بهره‌مند شدن همگان از فرصت‌های یکسان فراهم آید.
کد خبر: ۴۵۰۴۷۹

چه افراد با امکانات خویش این امکان را تدارک ببینند یا دولت ناگزیر باشد برای کسانی که به هر دلیل موجهی نمی‌توانند زمینه‌ساز تساوی فرصت‌ها برای خویش شوند، این مهم را عملیاتی کند.

یعنی آنچه اهمیت دارد آن است که استعدادی نباشد که به سبب فقر و ضعف شکوفا نشود و فرصتی نماند که به دلیل نبودن امکانات مورد استفاده قرار نگرفته یا احتمالا به تهدید مبدل شود. به این ترتیب نوعی عدالت در جامعه برقرار می‌شود و انسان امکان مشارکت در رقابت‌های سالم اقتصادی و غیر آن را، بعد از آن به دست می‌آورد که از حیث پیش‌نیازهای اولیه اکتسابی، با دیگران برابر دانسته شده و در عمل هم این برابری تحقق یافته است.

وقتی از فرصت‌های برابر سخن به میان می‌آید، غرض آن است که همگان باید فرصت بهره‌مند شدن از آموزش، تسهیلات بهداشتی و درمانی، تغذیه، مسکن و اشتغال را داشته باشند. واضح است که این امکان به منزله آن نیست که همه می‌توانند در عمل هم به یک اندازه از مواهب فرصت‌های مذکور استفاده کنند بلکه به معنای آن است که کسی نباشد که واجد صلاحیت و استعداد و قابلیتی باشد لیکن به دلیل نبودن فرصت نتوانسته باشد استعداد و قابلیت‌های خود را محقق کرده و در نتیجه مورد ظلم واقع شده باشد.

در جامعه الگو همگان حق دارند از آموزش بهره‌مند شوند و دولت قاعدتا باید این مقوله را تامین مالی شایسته کند. این آموزش باید درجهت بهره‌مندی فرد از حداقل‌های لازم برای خواندن و نوشتن و اندیشیدن باشد و بدیهی است که لزوما باید به گونه‌ای هدایت تحصیلی شوند که نیازهای تخصصی مراحل مختلف رشد اقتصادی که جامعه در حال تجربه آن است، تامین گردد.

این نکته حاوی اشارتی به وضع نابسامان نظام آموزشی غیرمبتنی بر توجه به ضرورت رفع نیازهای بازار کار است، یعنی نمی‌توان تصور کرد که در جامعه الگو، از یک طرف با هزینه دولت، آموزش در اختیار عده‌ای قرار گیرد، لیکن آن آموزش برای تامین نیازهای مرحله‌ای کشور به نیروی انسانی نباشد و در نتیجه به پدیده بیکاری تحصیلکردگان دامن بزند. نظیر استدلال مطرح شده درباره آموزش، متوجه بهداشت و درمان نیز است ، یعنی وضعیت بهره‌مندی مردم از تسهیلات بهداشتی و درمانی باید به گونه‌ای باشد که هیچ‌کس در معرض آسیب دیدن از ناحیه نبودن امکانات بهداشتی و در خطر بیماری ناشی از فقدان امکانات،‌ از ناحیه عدم وارسی‌های دوره‌ای سیستم‌های بدن خود، قرار نداشته باشد.میانگین عمر افراد از این حیث که فقر، امکان مراقبت‌های بهداشتی و درمانی آنان را تحت‌الشعاع قرار داده است، پایین نباشد و البته این نکته هم منظور نظر باشد که دولت ضمن فراهم آوردن این امکانات برای همه، قاعدتا منعی برای مراجعه کسانی که به جهت برخورداری‌های مادی، امکان و تمایل به مراجعه به بخش خصوصی و خرید خدمات از آن را دارند، ایجاد نمی‌کند. تغذیه کودکان و مادران آنها، چه زمانی که دوره بارداری را می‌گذرانند و چه دورانی که فرزندان خود را شیر می‌دهند، یک اصل در جامعه الگو تلقی می‌شود، لذا نباید کسانی که در معرض فقر و تنگناهای معیشتی هستند، از این حیث مورد بی‌مهری قرار گرفته و در نتیجه آثار سوء تغذیه را به فرزندان خود سرایت دهند.

در مجموع جامعه الگو با تعیین فرصت‌های یکسان برای همگان، زمینه‌ساز عدالت اقتصادی، اجتماعی شده و ضمن رعایت حقوق افراد و به رسمیت شناختن تفاوت‌ها و تمایزات ذاتی انسان‌ها، در عین حال آنها را در برابر فرصت‌ها مساوی قلمداد کرده و عملا چنین می‌کند، یعنی رعایت عدالت در بستری از تساوی فرصت را ساماندهی می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها